X

آرشیف

شیوۀ درست اصلاح

راه درست اصلاح ازدیدگاه قرآن عبارت از زدودن گرد و غبار خرافات ، شرکیات جهالت ها ، بدعت ها و بازگشت به اصول و اساسات اسلام است .
آرمان والای رسول الله صلی الله علیه وسلم ، ایجاد جامعۀ سالم و عاری از مفاسد اخلاقی ، سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی ، بر اساس تعالیم اسلامی بود.
برای اینکه هدف اصلی اصلاح ، که همانا تکامل انسانیت و اصلاح فردی و اجتماعی وایجاد جامعۀ سالم  است ، متحقق شود ، لازم است اصلاح بر اساس اصول و روشهای صحیح انجام پذیرد ، مانند  نصیحت وموعظۀ با حکمت  ، روشنگری به شیوه خوب ، مجادله و مناظرات علمی  ، برخورد علمی واخلاقی مطابق با اصول اسلامی ، ایجاد صمیمیت واخوت اسلامی و…….وبه خاطر مطول نشدن مطلب ، من در این جا فقط دونکته اساسی واصلی ازشیوه های اصلاح را بصورت مختصر توضیح  می دهم :
الف : اصلاح خود
اولین چیزی که در اصلاحات باید مورد توجه قرار گیرد این است که ، اصلاح گرومصلحی که می خواهد دیگران و جامعه را به اصلاح فرا خواند ، باید ابتدا خود اصلاح بوده و از خود شروع کند ، اعم از خود فردی یا خود اجتماعی ، و در غیر این صورت سخن او بدیگران اثر نخواهد داشت.
ب : دراصلاح فردی واجتماعی ، اعتقاد به اصول مقدم برعمل به فروع میباشد.
 باید دعوت باصلاح از اصول آغاز گردد نه از فروع ، اسلام نیازمند اصلاح  جدیدی است  ، و آن عبارت از دعوت جوانان مسلمان به آموختن اصول اسلامی است ، تعجب نکنید بسیاری از اولاد مسلمان ، اسلام را بصورت واقعی نمی شناسد که اسلام چیست ، حتی کسانی که اهل  نماز و روزه اند ، بسیاری از آنها به حکم عادت نماز می خوانند و روزه می گیرند ، لکن اسرار نماز و رموز آنرا نمی دانند ، و به احکام و اهداف آنها آشنایی ندارند ، مگر تعداد اندکی .
چه قسم جوانان را به اسلام دعوت ، وتوسط اسلام اصلاح نمائیم ؟
 در این خصوص ما باید به الگوی جهان بشریت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم اقتداء نمائیم ، شیوه دعوت رسول الله صلی الله علیه و سلم در اصلاح این بود که ، اول به اصلاح عقیده می پرداختند و بعداً فروعات دینی را تعلیم می دادند ، به دیگر سخن ، اول فرد را به توحید و یکتا پرستی آشنا می کردند ، و سپس محرمات و فرائض و سایر فروعات را یاد می دادند.
 اما متأسفانه دعوتگران و مصلحان ما این کار را انجام نمی دهند ، بلکه ابتدای شروع کلام شان ریش نگهداشتن است ، من اعتراضی به ریش نگهداشتن ندارم و آن را سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم می دانم و تراشیدن آن را هم بد می بینم ، لکن مثالی زدم در باره کسانی که در شروع دعوت و اصلاح  ، ارکان اصلی اسلام را فراموش کرده و به کار های غیر اساسی و اصولی می پردازند ، دعوتگرانی که با اصول و قواعد اصلاح آشنایی ندارند ، تمام سعی و کوشش خود را در فروعات مانند ریش نگهداشتن وامثالهم به خرج می دهند ، اگر این سعی و تلاش در آغاز کار ، در جهت تصحیح عقاید و اقامه ارکان دین صورت گیرد ، نگهداشتن ریش هم متحقق می‌شود. چیزی که امروز به جوانان مشکل وانمود  گردیده ، متأسفانه رها کردن ریش است ، لکن اگر مصلح با روش حکیمانه ، جوان مسلمان را به خداوندش آشنا بسازد ، و اصول و ارکان اولیه اسلام را به او تعلیم دهد،  واو به آنها ملتزم گردد ، بدون گفتن ، به احیای سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم و نگهداشتن ریش خواهد پرداخت ، اما اگر به اجبار به گذاشتن ریش وادار شود ، برایش سنگین تمام می‌شود ، و احتمالاً به همراه ترک آن ، دین را هم ترک خواهد کرد .
 ما در زمان حرج و عسر قرار داریم وبه خطر عظیمی مواجه هستیم ،  اسلام در دار و دیار خود ، مورد تهاجم قرار گرفته و اصل ایمان تهدید شده است ، لذا بحث در امورات فرعی مختلف فیه و بحث در باره سنن و مکروهات را درمراحل بعدی باید قرارداد ، رسول الله صلی الله علیه و سلم سیزده سال در مکه مکرمه بودند ،
فقط دعوت شان در آن جا اصلاح عقیده بود ، زمانی که توحید در نفوس اصحاب رضی الله عنهم  استقرار یافت و عقاید مردم اصلاح شد ، تفصیلات شرعیت و آیات احکام نازل گردید .
 سئوال این جاست که چرا علما و مصلحان و دعوتگران ، که خود ها را پیروان راستین رسول خدا ص می دانند ، به گفتار و رفتار رسول الله صلی الله علیه و سلم عمل نمی کنند ، ( البته منظورم همه اصلاحگران و دعوتگران نیست ).
 توحید اصل است چرا قبل از آن به فروعات شروع نمائیم ، امروزه مسلمانان به فراگیری اصول و اساسات دینی شان شدیداً نیازمند اند ، دشمنان اسلام برای صید کردن جوانان مسلمان از راههای مختلف وارد می شوند ، شبکه های گمراه کننده تلویزیونی ، نشان دادن انواع جمال و انواع لذت ها از زنان فاسد ، و مهمتر از همه اینکه دشمن به زبان جوانان با آنها صحبت می کند ، آنها زبان جوانان را می فهمند ، اما تعدادی از جوانان ما که نور هدایت قلب شانرا فراگرفته ، وقتی که نزد مرشیدن و مصلحان و دعوتگران و علما جهت ارشاد و راهنمایی و فهم دین ، مراجعه می کنند ، بزبان دیگری مواجه میشوند ، از اصول اسلام چیزی نمی شنوند  ، درکتاب "فصول فی الدعوة والاصلاح " نوشتۀ علی طنطاوی آمده که : جوان آلمانی که خداوند ج او را هدایت کرده بود ، به منظور معرفت و شناخت احکام شرعی به دمشق آمد ، آنرا پیش یکی از مشایخ بردند ، جناب شیخ اولین چیزی که برای او گفت نگهداشتن ریش و ختنه کردن بود ، بعد از آن تعلیم دادن احکام استبراء و استنجاء وحدود جغرافیایی روی ، که آیا شمالاً به جبین می رسد ، یا به جایی که مو خارج شده است . یک سال کامل در تعلیم اقسام آب و اینکه هفت قسم است ، طاهر مطهر غیر مکروه و طاهر و مطهر با کراهیت و طاهر غیر مطهر و امثال این ها ، و در باره اینکه روغنی که در آن موش می افتد چه حکمی دارد ، چاهی که در آن گربۀ می افتد حکمش چیست؟ گذشنت ، خلاصه بعد از یک سال نتیجه این شد که این جوان پس به آلمان برگشت و دین سابق خود را دوباره اختیار کرد .
 بحث من در باره جوانان مسلمان است ، جوانان مسلمان ما متاسفأنه امروز سرگردان اند ، زیرا راهنمایان جامعه ما اختلاف نظر دارند ، اگر جوان مسلمان ما نزد متصوفین مراجعه نماید ، او را ملزم برعایت طریقت خود نموده و احتمالاً به اموری ملزم می سازند ، که نه تنها جزء اصول اسلامی نیست ، بلکه نه آنها را  رسول اکرم و صحابه گرانقدرانجام دادند و نه هم متقدمین  ، اگر نزد فقیه برود او را به بحث های فرعی مختلف فیه می کشاند ، بحث های که خالی از ذکر دلیل است و فرقی بین آنچه به نص ثابت شده و آنچه مستند به عرف یااجتهادی  که امکان صواب و خطا را دارد ، نمی شود ، فقط تمسک به اقوال متاخرین دارند و می گویند دین همین است ، افزون بر آن فقط یک مذهب را حق دانسته و دیگران را رد می کنند ، یا جوان ما نزد عالم و استادی می رود که به امور تنظیمی اشتغال دارد ، توجه جوان ما را قبل از تربیت حقیقی و امثال آن ، به امور تنظیمی و سیاسی آنهم راهی که خودش انتخاب کرده ، می کشاند.
 نمی گویم همه مشایخ ، علما و مصلحان ومتصوفین اینطور اند بلکه علماء ومصلحان ومتصوفین دانشمند ،عامل و فهیم هم زیاد است ، لکن جهت اصلاح افراد و جامعه ، اتحاد نظر علما و مصلحان ، جزء ضروریات اصلاحی است ، و افزون بر آن تعدادی از علماء در محیط کوچک و محدودی زندگی می کنند و ماوراء آن محیط برای شان نا آشنا است ، و از خطری که اسلام را تهدید می کند آگاهی ندارند ، و نمی دانند که دشمنان اسلام چه می کنند ، اسلام عزیز بین اهل و بلاد خود غریب گردیده است ، مساجد از نماز گزار پر است ، مردم در ماه رمضان روزه می گیرند و حجاج سال به سال زیاد می شوند ، اما روح نماز و روزه و حج در نزد بسیاری از مردم گم شده ، و جسدش باقی مانده است ، زهر های دشمنان اسلام به جمع نمازگزاران و جمع روزه داران وارد شده است ، به خانه های شان ، به افکار مردان شان ، به روش زنان شان ، به منهج مدارس و قوانین محاکم شان ، اسلام از اساس خود مورد تهدید و هجوم قرار گرفته ، بنابراین باید خط جدیدی برای احیاء اسلام اصیل ، اساسگذاری شود ، خطی که بتواند جلو خطوط دشمن را بگیرد ، و این خط جز رجوع به اصول اسلامی و شروع اصلاح از اصول ، چیز دیگری نیست.
 ما باید اصلاح را از توحید شروع کنیم ، سپس ترک محرمات و بعد انجام فرائض و به همان ترتیب احیای سنت و نگهداشتن ریش و سایر فروعات .
اگر خاری بین گوشت و ناخن طفلی داخل شود والدین آن فوراً به داکتر جهت خروج آن خار مراجعه می‌کنند ، و داکتر هم فوراً اقدام به بیرون کردن آن می کند ، اما اگر طفل به طومار خبیثه مبتلا باشد ، و تحت عملیات جراحی قرار داشته و هر لحظه احتمال فوت آن متصور باشد ، و داکتر خاری زیر ناخن آن ببینید ، یقیناً التفاتی به آن خار نخواهد داشت ، زیرا حیات طفل مهم تر است.
 امروز هم مسئله همین طور است ، اسلام حقیقتاً مورد تهدید قرار گرفته و دشمنان اسلام بسیاری از جوانان مسلمان را تطمیع کرده اند. در همچو شرایطی ، لازم است که اتحاد نظر علما و مصلحان و دعوتگران و اندیشمندان مسلمان ، بعنوان الگو در جامعه قرار بگیرد و همه باید اهتمام به حفظ اساس دین و ایجاد جامعۀ سالم ، داشته باشند.

محی الدین عریف شکیبانی

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.