آرشیف
شیوع مـــــــــــــرض انفلونزا
دید بان کنار جاده
باوجودیکه اختراعات واکتشافات بی اندازه پیشرفت کرده اند ولی بهمان تناسب به آلام ودردهای علاج ناپذیری نیز افزوده اند که مشکلات متعدد وحل ناپذیری را بمیان آورده اند.
با آنکه بخاطر حل این شقاوت ها حقوق بشر، جامعه جهانی وقدرتمندان بی بصر دست اندر کار میباشند ولی بازهم از شیوع انفلونزا مانع شده نتوانیسته اند.
بطور نمونه سرازیری کمک های بیش از انتظار درافغانستان باعث گردید تا دروازه های مکاتب بروی همه اطفال درد دیده وزجرکشیده این کشور باز گردد وبه اطفال تسلی روحی وجسمی داده شود وتشویق های مادی بعمل آید تا به آموختن دانش رغبت پیدا کنند وبه دیار علم رهسپار شوند.
این اقدامات برای اطفال بسیار مشوق کننده واقع شد ودیری نگذشت که همه اطفال اعم از پسر ودختر با علاقمندی ودلچسپی خاصی روانه مکاتب گردیدند ودر هر ده وقریه مکتبی بروی اطفال باز گردید. اولیای اطفال بیشتر از خود اطفال شایق رفتن اطفال شان بمکتب شدند تااز این همه تشویقی ها بهره مند شوند.
اولین بار اطفال با کتابچه وقلم بیرون از اندازۀ ضرورت تشویق گردیدند ، به تعقیب آن کاروان های مواد ارتزاقی و بسکویت به مکابت سرازیر شد ولی کسی متوجه نگردید که در لابلای این همه مواد امدادرسانی آفتی نیز نهفته میباشد که همچون ویروس های دستگاه های قورت کننده انترنیت وکمپیوتر، مکاتب را نیز بیکدم نابود خواهد کرد.
چنین شد ودیری نگذشت که انفلونزای امداد رسانی بروز نمود وهمینکه مواد کمکی متوقف گردید، این انفلونزا تمام اطفال را از رفتن به مکتب فلج ساخت تا جائیکه امروزحتی یک طفل توان اینرا ندارد تا بدون دریافت بسکویت وغذا خودرا بمکتب برساند زیرا ازدست انفلونزا فلج میباشد.
مردم ولایت غور که خواهان رفتن اطفال خویش در مکتب بودند، بعد ازاینکه مکاتب اطراف را انفلونزا قورت کرد، اولاد خودرا به یکی از مکاتب سه گانه تحت مرکز چغچران فرستادند تا اگرکدام انفلونزائی در این جاها حمله ورشود بلکه از طریق دکتوران ورزیده معالجه شوند واز مکتب باز نمانند. ولی همینکه بحد چشم گیری اطفال به این مکاتب رو آوردند، این بار نوبت انفلونزای دیگری رسید. این انفلونزا تحت نام انفلونزای انتخاباتی درسال 1388 مدت زیادی مکاتب را بسته ساخت واطفال را فلج نمود. بعد ازاینکه به کوشش دکتوران مرض قدری علاج گردید، انفلونزای دیگری تحت نام انفلونزای سیاسی دامنگیر مکاتب شد وآنهم که بهبود یافت انفلونزای مهیب تری بنام انفلونزای خوگی یخن گیر اطفال معصوم این کشور شد واین مرض آنقدر پیشرفت کرد که حتی نزدیک بود جان ده ها طفل مکتب رورا یکجا با رسیدن سرمای سخت وسپری امتحان های سالانه در روزهای عید قربان از بدن ایشان جدا سازد تا اینکه این بلای سیاسی زا نیز تا اندازه ئی از وجود اطفال دور ساخته شد.
سال 1389 که تصور می شد سال نیکوو عاری از هرنوع انفلونزاها و مغز خراشی ها باشد، درابتدا بسیار با خوبی و جدیت درخشید.PRT بهترین معلمین را برای تدریس اضافی لیسه های دختران وپسران توظیف نمود و اولیای شاگردان که از این وضع بسیار احساس خوشی مینمودند ، خیلی شاد ومسرور نسبت به آینده آولاد خود شدند و هرآنچه که اولاد میخواستند واستادان گرانمایه برای شان دستور میدادند، برای آنان آماده میساختند وخلاصه اینکه فضای خوشی درمورد آموزش و بهبود مکاتب بخوبی اوج گرفت. باآنکه این وضع ایجاب مینمود تا اولیای شاگردان از جناب آقا صاحبان و ملا امامان به اولاد خویش و به وضع شعف آور موجوده تعویض زخ چشم بگیرند تا از اضرار چشم حاسدان وشیوع مجدد انفلونزا اولاد خویش را مصئون سازند ولی افسوس که چنین نکردند وبه قصه این کار نشدند. همان بود که این بار باز اطفال دچار انفلونزای دیگری بنام انفلونزای معلمی شدند.
این ویروس اصلا از دهان مبارک آقای رئیس جمهوربرآمد که بیکدم خودرا بجان مکاتب سه گانه نحت چغچران رساند وبه یک طرفۀ العین همه معلمین را فلج ساخت واطفال رابه سانحه جدیدی از بسته شدن مکاتب مبتلا گرداند. اکنون پاهای شاگردان فلج شده وتوان اینرا ندارند تا ازدروازه مکتب بداخل قدم بردارند بناء با دل های شکسته و لبان داغ زده درکنار جاده های شهر چغچران قدم برمیدارند.
ما مردم عادی ولایت غور نمیدانیم که آقای رئیس جمهور این همه انفلونزای ساخت خودرا چرا صرف به جان اولاد مردم غور میفرستد؟ آیا رئیس جمهور از این نگران میباشد که اگر اولاد این مردم به پختگی دانش برسند تخت وبخت قدرتی ایشان را واژگون خواهند کرد؟
اگر چنین فکری در کله آقای رئیس جمهور دور میخورد، اشتباه و دور از واقعیت میباشد زیرا مردم غورولو هرقدر دانشمند و فیلسوف و نابغه شوند بازهم کاسه لیس رئیس جمهور و امثالش میباشند. نباید رئیس جمهور از این مردم تشویشی داشته باشد بل به دید عمیق بنگرد که در 33 ولایت دیگر ناآرامی حاکم است اما درغور همه مثل گوسفند خواب راحت دارند و گرگان نیز از اینجا فرار کرده اند وازهمه اینکه بهترین خواب خوش وآرام نصیب والاشان والی صاحب غور میباشد که همیشه مصروف گذراندن خواب راحت وشیرین است.
با اظهار حسن نیت از رئیس جمهورخواسته میشود تا لطف کرده دیگر از دمیدن این همه ویروس های متنوع وپر نقش و نگار انفلونزا زا خود داری نماید وبگذارد تا اطفال این ولا یک کلمه درس بیاموزند که خودرا از انفلونزای تریاک وچرس و هیروئین در امان داشته باشند.
یا هو.
م.گ. بی ریا
چغچران، شام سه شنبه 25 ماه می 2010 مطابق 4 جوزای 1389.
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور