آرشیف

2014-12-6

الحاج عبدالشکور دهزاد

شب ها

چه ظلماني و دلگير است شبها
به پايم بسته زنجير است شبها
نباشد خواب راحت تا سحرگاه
نميدانم چه تآثير است شبها
نسيم صبح گاهان كي وزد كي
نفس در سينه جاگير است شبها
به چشمانم نشاني از سحرنيست
توپنداري كنون پير است شبها
شفق خوناب گون آمد به چشمم
ازاين خوابم چه تعبير است شبها
ز تاريكي دلم بگرفت ياران
به اين اوضاع چه تدبير است شبها
شب از اسرار ذات حق تعالي است
كفاف عفو تقصيراست شبها
خدا باز آرد آن ماه جهانتاب
كزو رخشنده چون شيرست شبها
مرا "دهزاد" شبها تا سحرگاه
فغان و آه شبگير است شبها
…..