X

آرشیف

شبی درخواب می دیدم دوچشمانِ سیاهش را
چومهتاب می درخشید گرم می ساخت اونگاهش را
به اوگفتم کجا شدی کجا کردی وفایت را
بگفت هرگز نگو این حرف که من دیدم جفایش را
نگاه او که می بخشید هزاران مهربانی ها
دلم می گفت نگو هرگز چنین حرفِ جدای را
دیدم هرگز نمی خواهد صدای ناله ام را او
چنین شد تا که من کردم به خوابم گریه اورا
بگفت هیچوقت نکن گریه رفیق دل گناه دارد
همین جا بود که اوهم کرد تمامِ ناله هایش را

نثار احمد پژوهش
 

X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد
کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.