آرشیف

2019-12-18

علم عبدالقدیر

سن بلوغ شرعی وقانونی

 
طفل وبالغ یکجا مورد بحث قرار میگیرد وقتی کسی را بالغ میگو ئیم ومشخصاتی را به آن بیان میکنیم  از تعریف طفل وذکر مشخصات آن بی نیاز میشویم درست ویژه گیهای مقابل بالغ طفل را معرفی میکند وما درینجا  در مورد شخص بالع ویا سن گزار از مرز طفولیت بحث میکنیم واینکه بالغ کیست وبلوغ چیست. وانواع بلوغ که جسمی ویا طبیعی است وهم بلوغ فکری .بلوغ جنسی جسمی وطبیعی همان مشاهدۀ آثار وعلایم  چون احتلام، وروئیدن موی ودیدن مریضی ما هانه وعلاقه به همدیگر است واما بلوغ فکری واجتماعی واقتصادی بمعنی درک وتشخیص خوب وبد وپیشبینی اینده ومدیرت مسائل اقتصادی وقبول تکالیف اجتماعی، قانوی ، درک حقوق وجلئب ومسئولیت پذیری است ، بلوغ جسمی وجنسی غالبا یک مسوله شخصی وفردیست واما بلوغ فکری یک پدیدۀ  مرتبط به مسائل اجتماعی، سیاسی، حقوقی واقتصادی است که شخص قادر به درک وتعامل مسائل فوق باشد.ور حوزۀ قانون گزاری منظور از بالغ همان بالغ فکری است نه جنسی ، مثلا ازدواج به کسانی توصیه میشود که به بلوغ فکری رسیده باشند.
در حوزه قانون گزاری ومدیریت در تعین مرز طفولیت ورسیدن به سرحد بلوغ  همان بلوغ فکری مورد نظر است که مبدءه پذیرش تکالیف شرعی ، قانونی وشناخت حقوق ومسئولیت در جامعه بحساب میاید،پس سن بلوغ را مرز رسیدن به مسئولیت پذیری وقبول تکالیف تعریف کرده اند که شخص طفل نبوده  توان تصرفات اقتصادی وادای تکا لیف شرعی را داشته باشد.یعنی در تعریف شخص بالغ مسائل علمی وروانشناسی نیز کار برد دارد تنها به روایات دینی واجتهاد وفقا هت نمیشود اکتفا کرد. در قرآن شریف  بخاطر متغییر بودن ومتفاوت بودن این حالت در شرائط  اجتماعی وجغرافیائی از ذکر سن مشخص خود داری شده واین بحث را که اطفال در کدام سن از مرز طفولیت عبور میکنند به انسانها واگزار کرده که در شرائط مختلف وجغرافیائی متفاوت زندگی میکنند .منابع ومراجع قانون گزاری حق دارند سن بلوغ را مشخص کنند سن همه شمول وغیر قابل تر دید ، یعنی همه او ضاع وشرائط را در نظر بگیرند وسن بلوغ را طور در نظر بگیرند که کدام شبه وتردید در بلوغ وخارج شدن از مرز طفولیت وجود نداشته باشد.مثلا ما دو نوع بلوغ داریم بلوغ جنسی  وبلوغ فکری ، علایم بلوغ جنسی  برای برخی اطفال از سن نه وده سالگی شروع میشود که  عمو میت ندارد واما بلوغ فکری را سن 18 سن پیشبینی کرده اند درین صورت سن بلوغ جنسی داخل سن بلوغ فکری است یعنی عامتر است  ولی سن بلوغ فکری داخل سن بلوغ طبیعی ویا جنسی وجسمی نیست چه بسا اطفال که علاین بلوغ طبیعی از قبیل احتلام وحیض در آنها مشاهده میشود اما صلاحیت واستعداد مدیریت اقتصادی  وتوان پذیرش تکالیف شرعی وقانونی  را ندارد.
در قرآنکریم در چندین آیه به سن بلوغ اطفال اشاره شده بطور محدود به بلوغ طبیعی ویا جنسی  اشاره شده ودر ایات متعدد به بلوغ فکری اشاره .هدف اساسی قرآن کریم از از سن بلوغ همان سنی است یعنی شر طرسیدن به مر حله قبول تکا لیف شریعی ، رسیدن به مرحله اجرای حدود واحکام  وتصرفات ملی ویا هم رسیدن به مرحلۀ  از دواج وقبول پیامد های حقوقی آن ، البته در قرآن شریف هیچ نوع تفاوت در مورد بلوغ پسران ودختران تذکر نر فته است. اما تعین سن دقیق برای سن بلوغ مستلزم درک وشناخت حالت های مختلف یک انسان در عرصه های اجتماعی، روانی، جغرافیائی ونژادی است که نسبت متغیر بودن ومتحول بودن شرائط  از طرف شارع سن دقیق تعیین نشده اما بر قانون گزاران است تا در تعیین سن دقت قا بل ملا حظه بخرچ دهند که در تثیبت سن بلوغ همه شمول وقریب به یقین باشد.مثلا آغاز دوره بلوغ طبیعی وجنسی برای همه اطفال همه شمول نیست چون بعضی ها تا سنت هفده وهژده به سن بلوغ نمی رسند واگر بلوغ را در حوزه مدیریت و تنظیم روابط انسانها سن هژده وبیست تعیین کنیم درانصورت هم سن طبیعی را شامل میشود وهم سن رشد وتکلیف را.
در تنظیم امور اداری ووضع قوا نین مدنی وجزائی وسیاسی ما به بلوغ فکری نیاز داریم .
آیه ذیل که بخاطر تر بیت ورفتار های اجتماعی بیان شده به بلوغ جسمی اشاره دارد. در مورد علایم بلوغ جسمی تقریبا نظریات مشابه است.
1- وَإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنْكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۚ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
ترجمه: و آن گاه که اطفال شما به حد بلوغ و احتلام رسیدند باید مانند سایر بالغان (البته همه وقت) با اجازه وارد شوند. خدا آیات خود را برای شما بدین روشنی بیان می‌کند، و خدا (به صلاح بندگان) دانا و (در وضع تکلیف) دانا وبا حکمت است..
آیه دوم به بلوغ ورشد فکری اشاره دارد که بخاطر تصرف امور وقبول مسئولیت نازل شده.
2- وَابْتَلُوا الْيَتَامَى حَتَّى إِذَا بَلَغُوا النِّكَاحَ فَإِنْ آَنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُم.
ترجمه: یتیمان را آزمایش کنید تا هنگامی که بالغ شده و قدرت بر نکاح پیدا کنند آن‌گاه اگر آنها را دانا به درک مصالح زندگی خود یافتید اموالشان را به آنها باز دهید.
آیه سوم نیز به بلوغ فکری اشاره میفر ماید
3- وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّىٰ يَبْلُغَ أَشُدَّهُ ۚ وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ ۖ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولًا
ترجمه: و هرگز به مال یتیم نزدیک نشوید مگر آنکه راه خیر و طریق بهتری (به نفع یتیم) منظور دارید، تا آنکه به حد بلوغ و رشد خود برسد، و همه به عهد خود باید وفا کنید که البته (در قیامت) از عهد و پیمان سؤال خواهد شد.
كلمه‌ى «اشد» از «شد»، به گره محكم گفته مى‌شود و در اينجا منظور مرحله‌ى رشد يتيم و استحكام جسمى و روحى در حفظ اموالش مى‌باشد..
نتیجه: تعین سال برای سن بلوغ در ح.زه مدیریت وتعیین روابط اجتماعی وقبول تکلیف ومسئولیت یک امر ضروری است واین تعیین سن در روایات مختلف با اختلاف های چشمگیری روایت شده تا جا ئیکه فقها ومجهدین مذا هب مختلف نیز در بین خود اختلاف دارند. از آنجا ئیکه در قرآنکریم  بخاطر متغییر بودن شرائط بلوغ در کشور های مختلف سن مشخصی برای تثبیت سن بلوغ تعیین نشده وایمه هم اختلاف کرده اند  پس در جامعه تعیین سن سن بلوغ  بر میگردد به رأئی نخبگان ودانشمندان مطابق شرائط زمان ومکان چون رسیدن به بلوغ جسمی وفکری غالبا بستگی به شرائط زمان ومکان دارد.انسانها درین رابطه به یک سن دقیق ومتفق علیه نیاز دارند وآن مرحله از سن است که هم سن طبیعی وهم سن فکری را شامل شود.شاید آغاز سن بلوغ برای یک طفل سن ده وپانزده باشد اما این سن شامل حال همه اطفال نمیشود واما سن 18 تا بیست برای رسیدن به مر حلۀ تکلیف وخروج از مرز طفولیت متفق علیه است که میتواند بلوغ طبیعی وجسمی را هم شامل شود.
واما برای افغانهای سر گردان: اختلاف در مورد تعیین سن بلوغت ریشه در اختلاف نظر ایمه ومجتهدین سابق هم دارد.یعنی هر چهار مذهب أهل سنت درین مورد نظر واحد ندارند، پس اختلاف بین نمایندگان کم سواد در پارلمان یک مسئله عادی است . منتها آنچه برای افغانها مفید است قبول سن 18 سال است ویا 18 سال برای پسران و17 سال برای دختران طبق نظریه امام ابوحنیفه رح هم هست است.