آرشیف

2020-4-29

رفعت حسینی

سماع زنانه

 

چرا رقص سماع مردانه است و زنانه نیست ؟

این رقص برمبنای دین ایجادگردیده وبران رنگهای آیینی از سرزمینهای غیرعرب پاشانده اند.

دروغهای بسیاری گفته وازاشتراک بانوان درگذشته ها،درترکیه وجغرافیای افغانستان نگاشته اندمگرواقعیت اینست که سماع رقصی وجنبشی مردانه میباشد.

چنین افتراهارا درپیرامون شمس تبریزی ونحوه وژرفای روابط وی باجلال الدین بلخی نیزفروان بافته اند.

ما درجغرافیای ترکیه افغانستان تاجیکستان پاکستان وهندشاهدبوده ایم که خانقاه ها ومحافل رقص سماع همیشه مردانه بوده است.

میتوان درینموردبیشترجست وزیادترخواند.

درسایتی آمده است:

 

[سماع زنانه ارتباط شیطانی یا روحانی؟

1395/07/28 –
در حالی که صوفیه از سماع به‌عنوان عبادتی هم‌سنگ نماز یاد می‌کنند و برای آن جایگاه والایی قائلند که سماع بعضی از صوفیه در بین زنان برای بهره‌مندی از مقاصد خاص از مهم‌ترین مفاسد و زشت ترین اعمال صوفیه است که در کتب صوفیه به آن اشاره شده است و برای این کار حرام االهی را بر خود حلال کرده و شریعت اسلامی را به اسم عرفان صوفیانه زیر پا گذاشته‌اند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ همواره صوفیه مدعی سیر و سلوک الی‌الله بوده و تمام اعمال و کردار خود را مبتنی بر سیر و سلوک و شریعت اسلامی و رسیدن به نور حقیقت می‌دانند که خواهش‌های نفسانی و شیاطین در به وجود آوردن مفاسد در آن اعمال کم‌فروغ، بلکه بی‌بهره‌اند. یکی از این اعمال که بعضی از صوفیه قائل به قداست آن هستند و جایگاهی والا برایش قائلند مراسم سماع است که در نزد صوفیان سماع باز، بزرگ‌ترین مراسم عبادی صوفیه به شمار آمده که این بزرگی مورداشاره بزرگان صوفیه نیز بوده که مولوی از سماع تعبیر به نمازعشاق[1] و سلطان ولد آن را نمازحقیقی[2] و هم‌سنگ نماز[3] و شمس تبریزی آن را قرآن پارسی[4] معرفی کرده است. اما همین نماز عشاق که از مقدس‌ترین اعمال عبادی بعضی از سلاسل صوفیه است در آن مفسده‌هایی است که هیچ سنخیتی با شریعت پاک اسلام ندارد. از آن جمله می‌توان به برگزاری مراسم سماع در بین زنان اشاره کرد که در کتب تاریخی به آن اشاره‌شده و اعترافات خود صوفیه کاملاً اثبات‌کننده این مطلب است.
آنچه از مراسمات سماع شنیده شده است حاکی از مردانه بودن مراسم سماع بوده اما بعضی از صوفیه برای رسیدن به مقاصد خاص و برگزار شدن مراسم با جذابیت بیشتر و رونق پیدا کردن مجلس خود از عنصر جنسی یعنی حضور زنان در مجلس خود چه به‌عنوان رقاصه و چه به‌عنوان گردانندگان مراسم استفاده می‌کرده‌اند به‌عنوان مثال در اوراد‌الاحباب از قول یکی از مشایخ تصوف می‌نویسد: «من که ابوطالبم، مروان قاضی را دریافتم، او را کنیزکان آوازخوان که به جهت اهل تصوف آماده داشته بود، به هر وقت اهل تصوف را جمع کرده و سماع را شروع می‌کرد».[5] یا در مفتاح الجنات آمده است که: «وقت باشد که مستورات (زنان) نیز در آرند برخی به نظاره و برخی خود دعوی کنند که ما عین کاریم و مردان و زنان به هم دریک خانه آیند و خود را محرم یکدیگر دانند».[6]
اما صوفیان سماع‌باز نه تنها حضور زنان در مراسم سماع و اختلاط با آنها را برای رقص و پای‌کوبی و آواز را مفسده ندانسته بلکه برای حضورشان حکم به محرمیت‌شان با مردان داده‌اند و حرام الهی را حلال کرده‌اند.
در بین صوفیه مولوی ازجمله سماع‌بازان افراطی است که سماع او به مجلس زنان نیز کشیده شده و گفته‌شده که: «مولوی پس از برخورد با شمس، موسیقی و دوستی سماع را تا بدان حد گسترش می‌دهد که حتی به‌طور هفتگی، مجلسی ویژه بانوان، همراه با گل‌افشانی و رقص و پایکوبی زنان در قونیه بر پا می‌دارد».[7] اما شهرت مولوی در برپایی مجلس سماع باعث شوق و رغبت زنان و علاقه آنان به او شده بود تا جایی که برای او در بین خود مجلس سماع برپا می‌کردند که در این باره گفته‌شده: «مولوی دارای مجالس سماع زنانه نیز بوده و علاوه برزنان طبقات مرفه، بین زنان طبقات پایین هم علاقه‌مندانی داشته که به خاطر او مجلس ترتیب می‌دادند و وقتی مولوی در مجلس آنان حاضر می‌شد گل‌بارانش می‌کردند و همراه او به رقص و سماع بر می‌خاستند».[8] دیگر اینکه شب‌های جمعه زنان قونیه در منزل امین الدین میکائیل که نایب خاص سلطان بود گرد می‌آمدند و سماع می‌کردند.[9] البته افلاکی از این مجلس سماع مولوی به‌وضوح پرده برداشته و می‌نویسد: «از بزرگان اصحاب منقولست که هر شب آدینه، مجموعه همسران بزرگان قونیه پیش خاتون همسر امین‌الدین میکائیل، که نایب خاص سلطان بود جمع می‌آمدند و التماس می‌کردند که از مولوی برای برپایی مراسم سماع دعوت کند… چون حضرت مولانا، بی مزاحمت و به‌تنهایی پیش ایشان می‌رفت و در میانه ایشان نشسته و همه آنـها گرد آن قطب حلقه می‌زدند… آخرالامر کنیزکان و آوازه‌خوان و دفافان و نی زنان از زنان آغاز می‌کردند و حضرت مولانا به سماع شروع فرمود و آن جماعت به حالی می‌شدند که سر از پا و کلاه از سر ندانستند». [10]
بله این است مسلک عاشقان سماع که می‌خواهند با رقص و آواز در بین زنان و مردان با تمام مفسده و گناهانش انسان را از شیاطین دور کرده و به ملکوت اعلی و عشق حقیقی سوق دهند و به اعلی درجه روحانی برسانند درحالی‌که حرمت این عمل زشت، آشکار است و صوفیه به اسم رسیدن به حقیقت و صفای روحانی در سماع و البته به کام خود و برای لذت‌جویی و کامروایی خویش ارتباط با نامحرم را در مجلس سماع آزاد گذاشته و حلال شمرده است، در صورتی در دین مقدس اسلام هرگونه ارتباط با نامحرم را حرام شمرده و آن را مفسده‌ای هولناک معرفی کرده است چه برسد به رقص و آواز زن و مرد برای یکدیگر که از بزرگ‌ترین مفاسد ارتباط بین آنهاست و آیا حقیقتاً رابطه زن و مرد در مجلس سماع می‌تواند رابطه‌ای روحانی و الهی در راه سیر و سلوک باشد یا اینکه رابطه‌ای شیطانی است که صوفیان آن رابطه را در مجلس سماع وسیله‌ای معنوی و روحانی می‌دانند.

پی‌نوشت:

[1]. افلاکی، شمس‌الدین احمد، مناقب العارفین، انتشارت دنیای کتاب، تهران، 1362، ص 394
[2]. محمد ولد، بهاءالدین، ولد نامه، ص 112
[3]. همان، ص 88
[4]. افلاکی، شمس‌الدین احمد، مناقب العارفین، انتشارت دنیای کتاب، تهران، 1362، ص 673
[5]. باخرزی، یحیی بن احمد، اوراد الاحباب و فصوص الآداب، به کوشش افشار، نشر دانشگاه تهران، تهران، 1383، ص 190
[6]. جام، احمد (ژنده‌پیل)، مقدمه مفتاح الجنات، ص 44
[7]. افلاکی، شمس‌الدین احمد، مناقب العارفین، انتشارت دنیای کتاب، تهران، 1362، ج 3، ص 468
[8]. زرین‌کوب، عبدالحسین، پله‌پله تا ملاقات، نشر علمی، تهران، 1394، ص 165
[9]. همان
[10]. افلاکی، شمس‌الدین احمد، مناقب العارفین، انتشارت دنیای کتاب، تهران، 1362،  ص]