آرشیف

2014-12-12

محمد نصير توكلي

ســـــاقی

 
به نام هدایت گر مطلق

ساقی سیم ساق من گر همه دْرد می دهد     کیست که تن چو جام می جمله دهن نمی کند

گرچه کلمة ساقی، در لغت به معنی آب دهنده و کسی که آب و شراب می دهد ، می باشد. نزد صوفیه ، فیض رسانندگان و ترغیب کنندگان را گویند که به کشف رموز و بیان حقایق دل های عارفان را معمور دارند. نزد سالکان ،‌ پیر کامل و مرشد مکمل و نیز حق تعالی ساقی صفت گشته شراب عشق و محبت به عاشقان خود می دهد و ایشان را محو و فانی می گویند. و این معنی را جز ارباب ذوق و شهود در نمی یابد. 
اما آنچه که مسلم است و اصطلاح بوده این است که وظیفة ساقی و ساقی گری، کار بسیار حساس بوده، زیرا کسانی که در مجلس می نشستند و شراب می نوشیدند ، از حالت عادی خارج می شدند. هرکدام از افراد، در تحت تأثیر شراب ممکن بود عکس العمل های مختلف نشان بدهد؛ مثلاً: یکی حرف زیاد بزند، یکی گریه کند،‌ یکی عربده نماید،‌ یکی زیاد بخندد و حرکات ازین قبیل. ولی ساقی باید احوال روحیی هریک از این حریفان را بداند، ظرفیت هریکی از این ها را بشناسد و مواظب باشد که کار این اشخاص به جایی نرسد که سایر افراد مجلس را بیازارد.
نکتة دیگر اینکه همه، در مجلس شراب یکباره و یکجا نمی نشینند. ممکن است یکی از راه برسد و در مجلس بنشیند که عدة دیگر در آن مجلس قبلاً چند جام شراب نوشیده اند و در حال سرخوشی می باشند.  و شخصی که آخر آمده، عقب مانده است. بنا بر این تمام این شرایط را باید ساقی زیر نظر داشته باشد و بداند که هرکدام از حریفان ، چقدر ظرفیت دارند تا به هر شخص اندازة ظرفیتش می بنوشاند.
 

خطوط جام

مهم ترین وسیلة که ساقی در دست دارد ، جام است که امروز از نظر عرفا ، معنی سمبولیک پیدا کرده ، معنی دل عارف ، جام جم ، جام جهان نما و معانی از این قبیل را به خود گرفته است، این ها همه جام شراب بودند.
این جام شراب را ، برای اینکه وظیفة ساقی قدری آسان تر شود، با هفت خط و هفت قسمت، تقسیم نموده اند. این که حافظ می فرماید:

پیر میخانه همی گفت معمای دوش             از خط جام که فرجام چه خواهد بودن

در واقع اشاره به خطوط جام دارد.
در جام کیخسرو و جام جمشید، برای ظرفیت های مختلف ، در هر جامی که برای می گساری ترتیب می دادند ، هفت خط در روی آن می کشیدند که معلوم بود ، یکی ، یک هفتم بود( 1/7) دیگری ،دو هفتم بود(2/7) و الی آخر.  و این خط ها هرکدام شان اسم داشتند.
مرحوم ادیب الممالک شاعر معاصر( متوفی حدود سال 1300) یک قطة هشت بیتی در مورد جام شراب سروده که دو بیت آن در مورد خطوط جام است. برای اینکه این مطلب ذهن نشین تر گردد. آن دو بیت را می آورم:

هفت خط داشت جام جمشیدی         هـــر یکی در صفا چو آینه
جـــور و بغداد و بصره و ازرق         اشک و کاسه گر و فرودینه

کلمات : 1- جور، 2- بغداد، 3- بصره، 4- ازرق، 5- اشک ، 6- کاسه گر، 7- فرودینه، صرف نظر از معانی لفظی که دارند ، در حقیقت اسم خطوط جام در آن زمان ، از بالا به طرف پاین،  بوده که « فرودینه» آخرین خط جام و تة جام می باشد.
تصویرِظرفی را به عنوان مثال انتخاب نمودم که تصور نمودن خطوط جام را  ساده تر می سازد، شاید در حقیقت هیچ شباهتی به آن نداشته باشد:
 
 شکل خطوط جام