آرشیف

2020-6-28

رفعت حسینی

سرشتِ کار نیما یوشیج: شعر غیر دینی و بیگانه با هجو و مدح

 
علی اسفندریاری، مشهوربه نیما یوشیج، دردهه سی سده بیستم شعر نوپارسی را ایجادنمودوفصل دگرگونی را ،بامایه های تازه،ازبنیاد، پی ریخت.
تا امروزکارنیما را ،تنهاوتنهاوفقط ،شکستاندن شکل ظاهری، فــُـرم، شعرپارسی تصورمی نمایند .
بهمین دلیل بشهرت رسیده ونامش بعنوان بنیانگذارشعرنو درتاریخ ادبیات پارسی درج شده است.
شکل ظاهرشعربگونه فشرده یعنی :
قصیده وغزل ومستزادوترکیب بند و….وهم چنین اوزن عروضی که ازخلیل ابن احمد به عاریت گرفته شده بود.
 
مگرازدیدگاه من ،کارنیما ،تنها بسبب شکستاندن فــُرم واشکال ظاهری وبیرونی شعرپارسی ،ماندگاروخجسته نه می باشد.
من چنین می اندیشم که سرشت وماهیت بدعت نیما درشعرپارسی سه چیزاست:
یک. وداع باشعردینی یعنی حمدونعت ومنقبت
دو. پایان دادن به سرایش اشعارمدحیه وهجویه
سه. شکستاندن فـُرم شعر
.
پس ازبمیان شعرنودردفاترشعری شاعران دنباله رونیمادرایران
فریدون توللی
نادرنادپور
فریدون کار
سهراب سپهری
فریدون مُشیری
فروغ فرخزاد
وشاعران دیگرایرانی اشعارمذهبی، مدحیه وهجویه دیده نمیشود.
درافغانستان وتاجیکستان نیزدرسالیان نخست پس از بدعت نیما ،دراشعارآغازگران شعرنو،سروده های دینی وهجوی ومدحی وجودندارد.
هرچند پس ازپیروزی اسلامگرایان درایران ومصیبت های هفت ثورومجاهدین اسلامی درافغانستان ،اشعاری درستایش شعارهاونامهای دینی ودروصف لنین ودوستی افغان شوروی ومسکو وکشورکبیرشوراها شعرهای این زمان راناپسندیده ساخت.
نکته جالب درآنست که دردهه های چهل وپنجاه،هیچ نبشتاری ازهیچ پژوهشگری،درزمینه بدعتهای کامل نیما درایران منتشرنشد که وی بشعرمذهبی،هجوی ومدحی پایان داده است.
شایسته است یادآورشدکه:
* اگرشیوه سیستمانیک وفرمولبندی شدهء تفکراسلامی ودستورها ومقررات دین اسلام را ازسروده های حافظ ،سعدی، بیدل، ناصرخسرو، سنایی  ،جلال الدین بلخی ،عطارودیگران ،تاتبارزشعرنو، یکسوبگذاریم بیت هایی خیلی خیلی اندک برای اندیشمندی روشنگرانه بجامی ماند.
* واگرمدح وستایش بیدادگران ومستبدین را ازاشعارمنوچهری،عنصری،قاآنی،بهار،خلیل الله خلیلی ،حیدری وجودی وهمانند ها جداسازیم ،چیزی که بادرونمایه های مدنی وفرهنگی برای خوانش ارزشناک باشند،پیدانمی توان نمود.
….