2016-5-12
سرزمین من . . . اثر : وحیدالله « خیرزاد »
——————————————————-
شکوه بام پامیر است، اینجا سرزمین من
چو خشم و هیبت شیر است، اینجا خشم و کین من
مگر نشنیدی از تاریخ خشم این حوالی را ؟
سلحشوری و سربازیست، اینجا رسم و دین من
سراب رد پای تو اگر پیدا شود روزی !
تورا صد پاره خواهد کرد ، خشم آتشین من
در این کوهپایه های مست و مغرور غلیم آشام
به کام اژدها افتی، چو آیی در کمین من
برو گاهی ورق زن صفحه تاریخ را بنگر
در آنجا باز خواهی یافت، خوی سهمگین من
مگر نشنیده ای از روس و از انگلیس و … ؟
که با این ها چه ها کردند مشت آهنین من ؟!
اگر بسیار مشتاقی که بینی خوی این مردم
بیا تا بازیابی هیبتم را، از طنین من
قسم بر ذات حق ای اجنبی! ای خصم عصیانگر !
تو را دیوانه خواهد کرد، جنگ رستمین من
ندیدی تو مگر هرگز قبای ملت افغان ؟
که پوست شیر دارد، مردم سنگرنشین من
جنون می جوشد از کوهپایه های درهء پنجشیر
فرو می بلعد آتش، قندهار خشمگین من
نگین خاتم ملک است کابل شهر عشق و خون
نمایی اقتدار ماست پغمان، در برین من
ز آمو تا زرنج و از هری تا وادی پکتیا
غبار خصم می روبد با خون، از جبین من
بنازم دشت و دامان وطن را هر طرف بینی
جنون عشق می جوشد، برای نام و دین من
شکوه بام پامیر است، اینجا سرزمین من
چو خشم و هیبت شیر است، اینجا خشم و کین من
مگر نشنیدی از تاریخ خشم این حوالی را ؟
سلحشوری و سربازیست، اینجا رسم و دین من
سراب رد پای تو اگر پیدا شود روزی !
تورا صد پاره خواهد کرد ، خشم آتشین من
در این کوهپایه های مست و مغرور غلیم آشام
به کام اژدها افتی، چو آیی در کمین من
برو گاهی ورق زن صفحه تاریخ را بنگر
در آنجا باز خواهی یافت، خوی سهمگین من
مگر نشنیده ای از روس و از انگلیس و … ؟
که با این ها چه ها کردند مشت آهنین من ؟!
اگر بسیار مشتاقی که بینی خوی این مردم
بیا تا بازیابی هیبتم را، از طنین من
قسم بر ذات حق ای اجنبی! ای خصم عصیانگر !
تو را دیوانه خواهد کرد، جنگ رستمین من
ندیدی تو مگر هرگز قبای ملت افغان ؟
که پوست شیر دارد، مردم سنگرنشین من
جنون می جوشد از کوهپایه های درهء پنجشیر
فرو می بلعد آتش، قندهار خشمگین من
نگین خاتم ملک است کابل شهر عشق و خون
نمایی اقتدار ماست پغمان، در برین من
ز آمو تا زرنج و از هری تا وادی پکتیا
غبار خصم می روبد با خون، از جبین من
بنازم دشت و دامان وطن را هر طرف بینی
جنون عشق می جوشد، برای نام و دین من
وطن عشق و غرور ماست ای بیگانگان هشدار !!
مبادا پای بگذاری تو در این سرزمین من
وحید ! از هیبت شعر تو می لرزد تن دشمن
وحید ! از هیبت شعر تو می لرزد تن دشمن
چو بیند در کلامت، نعره های آتشین من.
———————————————————-
سروده: وحیدالله « خیرزاد »
ولایت نیمروز – شهر زرنج
تاریخ: 29 / 04 / 1394
———————————————————-
سروده: وحیدالله « خیرزاد »
ولایت نیمروز – شهر زرنج
تاریخ: 29 / 04 / 1394
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
سرزمین من