حقیقت این است که ما هر سال در بر نامۀ برگزاری ستاره افغان وهر ماه وهر هفته وهر روزوهر لحظه در برگزاری امثال این برنامۀ تباه کن ، شاهد تحقیر و بی اعتنایی به اصول و مقررات بنیادین اسلامی وگمراهی جوانان خود هستیم ، این موضوع نمی تواند بعنوان مسئلۀ اختلافی بین طبقه سنتی و نوگرا و طیف متوسط مطرح گردد ، وآنگاه بحث صورت بگیرد ، ونظریه پردازی شود ، ملت به این نام ها کدام طبقه بندی خاصی را در جامعه اسلامی افغانستان نمی شناسند . زیرا افراد غیر معتقد به اسلام از هر طیف وطبقۀ که باشند ، انگشت شمار اند.
ودر مقابل ملتی مؤمن و معتقد به اسلام عددی به حساب نمی آیند ، واین حق ملت است که وقایع وحوادث جامعۀ اسلامی شانرا از دیدگاه اسلام مورد ارزیابی قراردهند ، بنابراین مسئلۀ که در این جا باید مطرح گردد ، این است که آیا نوع موسیقی و آواز خوانی که در برنامه ستاره افغان وامثال آن اجراء میشود ، با اساسات شریعت اسلامی مطابقت دارد ؟ آیا اجرای این برنامه و امثالهم در یک کشور و جامعۀ اسلامی توهین به علماء اسلام ، اخلاق اجتماعی ، و دیانت مردم نیست ؟ آیا رهبران دینی و ملت افغان ، در قبال ملیون ها قربانی که به خاطر بر قراری بنیاد هایی اسلامی شهید شدند مسئولیت ندارند ؟ آیا بجاست که عده انگشت شمار را بنام نوگرا و نو اندیش که در حقیقت همان سکولار های مادی گرا و استفراغ شده غرب اند ، و هنوز حتی وجود ذهنی هم ندارند ، بنام یک طیف و یک گروه و طبقۀ از جامعه مطرح نموده و سامع وناظرعملیاتی کردن نظریات الحادی آنان در جامعه اسلامی باشیم ؟ نظریاتی که ریشه در دشمنی با اسلام دارد ، آنان اسلام را تاریخمند دانسته و معتقد اند که اسلام مخالف آزادی و حقوق انسانیت بوده وآزادیهای انسانی را قربانی می کند. والحمد لله که اینان عددی نیستند که به عنوان طیف مخالف در مقابل جامعه اسلامی از آنها نام ببریم ، در این میان تعدادی مسلمان هم هستند که بدون وابستگی به کدام اندیشه فکری دیگر ، از روی عدم فهم و درک درست از اسلام ، منع هر نوع فساد و رذالت را نشانه تحجر و ارتجاع می دانند ، و ما امیدواریم که خداوند ج آنها را هدایت نماید .
بیاییم صرف نظر از این گروه بندی ها و طیف بندیها و با در نظر داشت واقعیت های عینی و زمانی و مکانی ، ادبی و فرهنگی و ذهنی ، بحث را روی آزادی و حقوق بشر ، اصول و مقررات اسلامی و اینکه آیا مقررات شرعی مخالف آزادی هایی بشری است ، و دست و پای بشر را بسته کرده است یا خیر، و آیا رقصیدن و خواندن زن و بر انگیختن غرائز جنسی جوانان به هنر شباهت دارد ، و جزء علوم اجتماعی است یا زیاد تر جزء طبیعت حیوانی است که در وجود انسان و هر حیوان دیگر قرار دارد ، متمرکز نمائیم .
اول باید سوالی مطرح نمائیم که به کدام دلیل ، فساد و فحشا و رقصیدن زنان را در محضر جوانان و در مجالس عمومی می توان هنر نامید ، و بنام آزادی و حقوق بشر و آزادی بیان آنرا به رسمیت شناخت ، چه طیف های از جامعه براین باورند ، آیا این ها معنای واقعی حقوق بشررا می دانند ؟ آیا تصویر درستی از آزادی بیان در ذهن شان وجود دارد ؟ آیا آزادی به این معنا است که هرکس هر چه بخواهد و هر چه بگوید آزاد است ؟ یا آزادی با درنظر داشت حقوق دیگران و احترام گذاشتن به عقاید همدیگر و رعایت اخلاق و امثالهم معنا پیدا می کند ، بهتر است در این خصوص مثالی بیاورم تا مدعا بهتر واضح و روشن گردد ، اگر کسی بدلیل آزادی بشر قوانین ترافیک را رعایت نکند و از چراغ قرمز عبور نماید حق با اوست ؟ آیا می توان مقررات ترافیکی را به قوانین اصیل و مبتذل تقسیم کرد آنگاه یکی را قبول و دیگری را رد نمود ؟ آیا قانون اساسی و قانون جزائی و قانونی مدنی و امثالهم دست و پای بشر را نبسته وجلو آزادی هایی بشر را نگرفته است ؟
اگر ما آزادی را بلا قید و شرط مطرح نمائیم همانا پای آزادی حیوانی به میان آمده و قوانین ترافیک و امثالهم جلو آزادی هایی بشر را میگیرد و باید رعایت نگردد ، و کوشش اجتماعی بطور مطلق در جهت از بین بردن هر چیزی باشد که دست و پا گیر است ، اما وقتی در پهلوی آزادی حرفی از اخلاق اجتماعی ، ادب ، رعایت شئون انسانیت ، رعایت حقوق دیگران ، احترام گذاشتن به اصول و عقاید یک جامعه ، یک کشور و یک ملت و یک امت بیاوریم ، نتیجه به عکس نتایج قبلی تبارز می نماید ، و هیچ کس جرأت نخواهد کرد در ملأ عام کاری انجام دهد ، که روی اعصاب یک امت پا گذارد ، اینرا هم باید بگویم ، کسانی که بخاطر رعایت شرایط کنونی و مصلحت کشور از برخی رفتارهای فساد بار بنام هنر ، و بخاطر پیچیدگی های شرایط سخت ونه بخاطر رعایت حقوق یک امت ورعایت مقررات اسلامی ممانعت می نمایند ، در واقع ترس شرایط و مجبور شدن و تسلیم شدن در مقابل شرایط است و این بدین معناست که چند روزی دل مسلمانان را خوش می سازند ، تا بستر فساد خوب مساعد گردد ، و آنگاه آزادانه به بخش و نشر فساد و فرهنگ غرب می پردازند ، که این یکی از روشهای نوگرایان است و ریشه در مکتب مادی مارکسیسم لنینیسم دارد و درطرز تفکر شان ، هدف توجیه گر وسیله است .
ایشان همیشه به خاطر ترس از شرایط ، نه بخاطر مخالفت به کدام اندیشه عمومی و اخلاق و ادب انسانی از فحشاء و فساد برای زمان موقت ممکن است ممانعت نمایند ، تأکید بر شرایط و ملاک قرار دادن آن معنای جز بی اعتنایی به اصول و بنیاد های اسلامی در کشور افغانستان ندارد .
مردم ، علمای دینی و اسلام ازترورو گروههای تروریستی بیزارند اسلام دین ترور و وحشت نیست ، بلکه دین دفاع از ارزشهای انسانی است ، و نمی خواهد که زیر نام آزادی بیان ، حقوق بشر ، حقوق زن ، دفاع از ارزشهای مدنی و حکومت داری خوب به ملت خیانت شود .
عجیب است که افرادی در کشور اسلامی و در بین ملت مسلمان به روز روشن برنامه فساد و فحشاء بنام ستاره افغان و امثالهم برگزار میکنند ، ووقتی که مردم ندای اعتراضات شانرا بلند میکنند ، آنانرا متحجر ومرتجع خوانده ومی گویند شما مخالف آزادی بیان و حقوق بشرید ؟ کدام حقوق بشر، کدام آزادی بیان ؟
آیا کسی تاحال ثابت کرده که اسلام مخالف حقوق بشر ، حقوق زن ، آزادی بیان ، آزادی بشر ومخالف دفاع از ارزشهای مدنی است.
شریعت اسلامی بادر نظر داشت حقوق فرد و اجتماع و آزادی هایی فردی و اجتماعی ، پاسدار واقعی حقوق بشر وآزادی هایی بشری است ، افزون بر آن اگر مستمسک درین رابطه قانون اساسی افغانستان است ، قانون اساسی افغانستان صراحتاً گفته که اجرای هر آنچه مخالف مقررات اسلامی است در افغانستان ممنوع می باشد ، گذشته از آن نام کشور افغانستان ، جمهوری اسلامی است ، اگر بی بند و باری و ترویج فساد تمدن است ، لعنت بر این تمدن ، ملت ما این نوع تمدن را نمی خواهد ، افزون بر آن آیا می توان با این گونه اعمال آثار جنگ را از سر و روی این سر زمین زدود و فردای نو را بنیاد نهاد.
وقتی که از طرف علمای دلسوز بر علیه برنامه های فساد و فحشا ، که از نظر شریعت اسلامی هیچ شکی در فساد و تباهی آن وجود ندارد ، تظاهرات صورت میگیرد ، طرفداران فساد و ترویج فرهنگ غربی داد می زنند وحلقوم هایی شانرا پاره می کنند و فریاد می کشند که ، ده ها و صد ها تشکیل زیر نام دین بوجود آمده که شمار چشمگیری از آنان تجارت با دین را شروع کرده اند، منابع مالی بدست آوردند ، غوغا سالاری و فشار بوجود آوردند ، فرهنگ اوباشگری ، تهدید و ارعاب را بین شهروندان ترویج می دهند ، و به ریش حکومت و جامعه مدنی می خندند و تلقین می کنند که دین به خطر افتاده .
میگویند کسی دزدی میکرد صاحب مال گفت چرا دزدی می کنید دزد گفت تو چرا به زنت کفش نمی گیری .
طبق ضرب المثل مذکور و به گفته مردم ، ده کجا و درختها به کجا .
بحث ما ، بحث گروههای اوباش نیست ، بحث علمای متدین و شریعت اسلامی است ، ملت که نیامده از گروههای اوباش حمایت کند ، حرف اصلی ما این است که قرآن و سنت رسولش به عنوان قانون لا یتغیر امت اسلامی و کشور اسلامی افغانستان در خصوص برنامه ستاره افغان و امثالهم چه می گوید؟
آیا مطابق مقررات شرعی است و فتوای درین خصوص گرفته شده یا خیر؟ حرف ما این است ، نه اینکه کدام گروه و کدام طیف چه کرده و چه می کند ، آنانکه که ملتی متهم به نادانی میکنند و مدعی اند که ملت نمی داند معنای دموکراسی چیست؟ جمهوریت چه معنای دارد؟ جامعه مدنی کدام است؟ و کدام نظام را می توان اسلامی نامید ، در حقیقت به این ملت عظیم که در طول تاریخ مولوی ها داشته سید جمال ها داشته رازی ها داشته و جهاد و مبارزه نموده توهین کرده ، و علماء واندیشمندان و محققین این مرز و بوم را به باد تمسخر میگیرد ، ویقیناً این طرزرفتارنمایانگر گرفتاری جهل مرکب و مریضی روحی است .
اگر این سئوال را این طور مطرح کنیم که شما چه تصویری از دیموکراسی ، نظام جمهوری و حکومت اسلامی دارید ؟ بفرمائید مطرح نمائید ، چرا معطل اید؟ بیائید ملت چندین ملیونی و حتی امت مسلمه را که قرن ها بیراهه رفتند ، هدایت کنید و شکل درست حکومت اسلامی را نشان دهید .
کسانی که علت شکست اجرائات کمونیستی در افغانستان را در نادیده گرفتن حساسیت های اجتماعی و پا زدن به بخشی از هنجار ها و ارزشهای مردمی می داند ، و نه مقابله با اسلام ، می خواهند حرکت جهادی اسلامی مردم افغانستان را کم رنگ کرده وراه را برای ورود فرهنگ غربی باز کنند.
اگر ما ریشه شکست کمونیزم در افغانستان را ، دین کامل و سعادتمند اسلام ندانیم ، در حقیقت به خیل ملیونی شهدای دوره حکومت کمونیستی در افغانستان ، و به ملت مؤمن و علمای متدین وسیاس کشورتوهین کرده ایم ، اینکه علت شکست کمونیسم ومادیت در افغانستان ، اسلام عزیز بود ، واضح تر از آفتاب است ودر شعارها و حرکات ملت به صراحت وجود داشت ، ووجود دارد .
در قیام 24حوت هرات ، قیام مردم کابل ، بادغیس و دیگر ولایات و جهاد چهارده ساله ملت ، چه شعاری بگوش می رسید ، پشت بام ها مردم در شب ها چه شعاری سر می دادند ، الله اکبر بود یا صدای موسیقی ستارۀ افغان ، چرا حقایق را کتمان می کنید .
حرکت هایی مردمی در زمان حکومت کمونیستی در افغانستان ریشه در تضاد کمونیزم با اسلام داشت ، چرا بعضی ها از اظهار کلمه بی اعتنایی به باور ها و اصول اسلامی می پرهیزند ، و این موضوع را بنام بی اعتنایی به ارزشهای مردمی که در جامعه سنتی وجود دارد مطرح می کنند ، اما حقیقت این است که ملت افغانستان ملتی مؤمن و مسلمان است ، و اسلام قوانین و مقرراتی بنیادین دارد ، که بهترین و کاملترین قانون جهان است .
در واقع آنهایی که علماء را کهنه فکر ، مرتجع و صاحب مغز متعفن می دانند، با کسانی که حرکت های جهادی مردم را در زمان حکومت کمونیستی ، نشأت گرفته از حساسیت های اجتماعی و پشت پا زدن به بخشی از هنجار ها و ارزشهای مردمی جامعۀ سنتی می دانند ، نه تنها فرقی ندارد وزبان هر دو یکی است ، حتی این شیوه به مراتب بد ترومنافقانه تر است .
در نتیجه اگر یک پژوهش روشمند صورت بگیرد ، نظریات مردم ، علماء و اندیشمندان مورد مطالعه و ارزیابی قرار گیرد ، آن وقت به وضوح دانسته می شود که علت جنگ چندین ساله در افغانستان چیست؟ و علت ادامه آن کدام است.
اگر باساس رفراندوم آرای ملت در مورد نوع حکومت و انتخاب قانون اساسی و سایر قوانین مورد بر رسی قرار گیرد ، و به آرای ملت احترام گذاشته شود، امروز نه کسانی پیدا خواهد شد که با قلم به اسلام توهین کنند، و نه هم حقوق مردم مظلوم و بیچاره پایمال میگردد ، فعلاً در افغانستان هر کسی که به هر دلیلی که به قدرت رسیده ، چه طالب چه داعش و چه دولت به ملت مؤمن ، ظلم می کند ، شما اگر سفری به کابل و بعضی شهر های بزرگ در افغانستان داشته باشید ، به عمق فاجعه پی می برید ، شمار فقیران ، مساکین ، ایتام مخصوصاً معتادان به لاتعد و لا تحصی رسیده .
اطفال خورد سال دست به تکدی و کار های شاقه می زنند ، چرا کشور های کمک کننده جهت رفع مشکلات های ذکر شده ، مردم را یاری نمی کند ، درین فصل زمستان زیر پل سوخته در کابل ، در بین آشغال ها و کنار جاده ها در هرات و سائر شهر ها چه وضعیتی وجود دارد ، فقر و بیکاری کمر ملت را شکستانده ، وزارت معارف اگر ده نفر معلم لازم داشته باشد ، دوصد هزار نفر تقاضا می کنند ، روی این ها صحبتی نیست ، فقط وقتی که علمای عزیز برنامه فاسدی را در این شرایط بحرانی محکوم می کنند و وظیفه شرعی دارند که محکوم کنند ، کسانی بدفاع از فساد و رذالت مقاله می نویسند ، دهان باز می کنند و طیف بندی نموده و به نظریه پردازی می پردازند ، که باید از اینها سئوال کرد که چرا راجع به مشکلات واقعی کشور چیزی نمی نویسید؟
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
ستاره افغان، هنر یا فساد