آرشیف

2014-12-29

نعمت الله ترکانی

زنجیر های نامرعی بر دست و پای زنان

اخیرا در سایت های کابل پرس و بعدا در سایت جام غور به نظریات عده ی از هموطنان ام در مورد خانم فرشته  حضرتی  برخوردم. از آنجهت مراجعه نمودم به نوشتۀ خانم فرشته که تازۀ زیر نام « فرهنگ قبیلوی زنجیری بردست وپای زنان افغانستان»  را خوانده و خواستم به نوبه  نظریاتم را درین مورد به گوش هموطنان  ام برسانم.

1ــ خانم فرشته حضرتی یکی از جمله زنان ماست که به طور معجزه آسایی  یکباره در سویدن و از طریق سایت خاوران شهرت اش را درمیان شنوندگان رادیوی بنام پیام زنان یعنی یکعده از افغانهای ساکن اروپا و امریکا تثبیت نموده. این شهرت کماکان در آیندۀ نزدیک عوارض جانبی ای را نصیب خانم فرشته حضرتی خواهد ساخت. زیرا ایشان همیشه ناخوانده امضا کرده اند و خوشبینانه خواب های شبانه ای خود را تعبیر میکنند.

 زیاده گویی درین مورد وقت خوانندگانرا تلف میکند اما آنچه حقیقت است اینست که خانم فرشته حضرتی بعد از گذشت یک و نیم دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و دفع و طرد نیرو های شوروی وقت چرا یکبار به یاد خشونت علیه زنان افغانستان افتاده است. آیا این کارش دستوری  وهدف اش یک کمپیاین تبلیغاتی به نفع جبهات نام نهاد شمال، جنوب، شرق و یا غرب نیست؟

به این فرصت کوتاه نمیشود همه چیز را تذکر داد ولی آنچه مورد یاد آوریست اینست که خانم فرشته  با مقالۀ بی محتوی اش خود را شماطت نموده است.  باید به فرشته جان گوشزد کرد که قرار گرفتن چند روزی عقب میکروفون یک رادیو و یا نشست و برخاست با یکعده متعصب، اجیر و فروخته شده که تا گلو در در منجلاب جاسوسی، وطنفروشی و پایمال کردن حقوق بشر زبانزد عام و خاص اند؛ نمیتواند به شهرت برسد. راه به شهرت رسیدن چون همه مبارزین راه آزادی چه زن و چه مرد جاودانگی در قلب همه اقوام قبایل، ادیان، مذاهب و بالاخره  نسل بشراست.

خانم عزیز میفرمائند و بنا بر فرمایش شان برای آزادی زنان، ما باید همه ساکنین قبایل را محو و نابود کنیم چون فرهنگ قبیله مخالف خواسته های شان است… در آنصورت بیائید با یک محاسبه کوتاه بگوئیم از نیم نفوس افغانستان صرف نظر و بر بنیاد فلسفۀ هیتلر، ایشان برای زندگی به یک نسل خالصتر از آنچه هتلر فکر میکرد ضرورت دارند.

2ــ خیلی مسلۀ خوبی را یکی از هموطنان ما به نام  ( ادریس سائل) در نظرات خود طرح نموده اند و برای من هم این سوال ها مطرح است:

صرفنظر ازینکه آنها قبائل اند. آنها فرهنگ ندارند. آنها بازمانده های شجرۀ یهودیان اند. آنها مسلمان نیستند. آنها خودشانرا در مقابل اشغال و استعمار انتحار میکنند و…و . شما فرشته جان حضرتی و دوستان شما چه گلی بر سر این ملت زده اید. میتوانید از تجاوزات تفگسالاران در مقابل اطفال بیگناه در سر پل، تخار، بغلان، پروان و از ترور زنان پیشتاز درین مناطق بدست نیرو های ازبک و تاجیک دفاع کنید؟ اگر میتوانید این گز و این میدان بفرمائید و توضیح دهید بر مبنای کدام فرهنگ بالای شما و دوستان شما یک دختر سیزده ساله به یک سگ جنگی مواعضه میشود؟ بفرماید بگوید پسر یک وکیل پارلمان از سرپل با دوستانش با کدام فرهنگ اسلامی  به دختر دوازده سالۀ یک فامیل پشتون تجاوز میکنند. بفرمائید بنویسید که  معاونین اول و دوم آقای کرزی ، به گفته ی شما قبیله پرست و بازمانده ای از یهودیان اسرائیل، با کدام فرهنگ از کُشت و کشتار نیرو های امریکایی انگلیسی در هلمند، کندهار ننگرهار پروان هرات فراه و کاپیسا پشتیبانی میکنند و تازه برای روپوش گذاشتن به جنایات امریکا اسناد بیگناهی شانرا امضا میکنند؟. خانم عزیز شما را به وجدان شما قسم میدهم که یکبار با خود فکر کنید فرق میان اشغال افغانستان توسط روس ها واشغال نوسط  امریگا انگلیس چیست؟ فرق دوستان شما  آنانیکه در معرکۀ قهرمانان ملی نام سیاه کرده اند، با تره کی امین و کارمل چه است؟

میدانم که جوابی ندارید و میدانم که به گفتۀ این دوست ما از کابل نان را به نرخ روز میخورید و خرچ دسترخوان خود را گمایی میکنید. اما اگر واقعن یک زن روشنفکر هستید سر را به گریبان نموده و از هموطنان خود در اقصی نقاط افغانستان با خبر باشید.

3 ــ سخن دیگری که مورد بحث است اینست که شما فرموده اید ( ملالی افغان) اسطوره سازی است و ملالی در جنگ میوند وجود نداشته. من نمیخواهم که از و جود و یا عدم و یا اسطوره سازی در ادبیات این مردم مظلوم چیزی بنویسم. همیقدر میگوئیم که نه نام پدر و شجره لیلی، نه شجرۀ شیرین  فرهاد، نه شجرۀ کیومرث و صد ها  اسطورۀ جهان معلوم است. رستم در شاهنامۀ فردوسی سیصد سال زندگی کرده است و این استوره ها اگر چنانکه شما باور تان درین مسایل سُست است نشانگر دلیری و شجاعت یک ملت را نشان میدهد در حالیکه بزرکترین نوابغ زبان ما مثوی ها و غزل های در وصف لیلی ومجنون و شیرین و فرهاد و رستم دستان سروده  اند.  شما بیخود به راه کج نروید فرهنگ ما اینگونه اسطوره ها را چون مردمک چشم در ادبیات خود حفظ کرده است  واینها به نحوی در خاطرات نسل بشر زندگی کرده اند. مردم  به استقبال از آنان  حتی اگر وجود فزیکی نداشته بوده باشند مباهات میکند و ملالی ها خار چشم شما گردیده چرا؟

4 ــ خانم فرشته جان این روز ها علیه شما سر و صدا زیاد است. بعضی شما را به قمار بازی، بعضی شما را به بیسوادی، بعضی شما را به یک سرسپرده ای ستمی های شمال معرفی میکنند. بهتر است زیادتر ازینکه در موارد بالاتر از صلاحیت خود قلم فرسایی میکند به جواب حریفان بپردازید در غیر آن ماهیت شما نزد همه همان است که میگویند. تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیز ها…

5ــ خانم فرشته جضرتی در نوشتۀ بی سراپای شان اظهار میدارند که نمیدانم فلان خانم در پاکستان از ملیت هزاره و فلان خانم از ملیت تاجیک به مدارج علمی رسیده و نخبه های روزگار خود شده اند و در افغانستان بخاطر فرهنگ قبیله زنان ما به این مدارج نرسیده اند. از جمله خانم سرابی والی بامیان، فوزیه جان کوفی، سیما جان سمر، شکریه جان، ملالی جویا، نادیا انجمن، بهار سعید،  عفیفه جان باختری و صد ها زن مبارز و فرهیخته ی ما را دست کم گرفته و فرصت های تجلیل ازین عزیزانرا در قالب یک هجو نامه به نام فرهنگ قبیله دست کم گرفته اند. این یک مسلۀ عادی نیست. این نمایندگی از سواد کم خانم فرشته حضرتی و همچنان  تحمیل ایده های ستمی از سوی تمویل کنندگان برنامه هایشان میکند ورنه گاهی به این دلایل کوکانه و سطحی نگری خود را ریشخند نمیکردند.

6 ـ   خانم عزیز شما که در اصرع وقت از یک زن عادی بیک چهره شناخته شده ای مطبوعات تبدیل شده اید. در مورد قهرمانان ملی، ژرنالستان نخبه، زنان مبارز، مردان دلیر خراسان زمین قلم فرسایی، مصاحبه و راپور تاژ تهیه میکنید… گاهی فکر کرده اید که وظیفۀ یک ژرنالست بیان جقایق بدون در نظز گرفتن، رنگ، نژاد، قبیله، ملیت، و سمت سوی است. شما با کدام معیار های ژرنالستی یک زن پشتون را با فرهنگ قبیله و فتیله و نمیدانم این و آن دست دوم و بنا بر آن با ضدیت به نسل زن تلقی میکنید؟ میدانم جوابی ندارید و شما را باز هم به دوستان جهادی تان میسپارم که جوابی را اگر میتوانید تهیه کنند. امروز ها زنانی از اروپا به خاطر کمک و تهیۀ غم انگیز راپور تاژ های ستم علیه زنان افغانستان، عراق و بوسنیا به جایزه نوبل مفتخر میگردد. ولی شما با ریشخند زنان یک ملیت وطن تانرا بی فرهنگ و نادان میشمارید.

 

خانم عزیز من نمیخواهم مثل دیگران شما را به قمار بازی، مردبارگی و یا بیسوادی متهم کنم . من میخواهم به شما خاطر نشان کنم که اگر شما انگشت خود را دوست دارید بیجهت قطع نکنید. باور داشته باشید که این آش و این کاسه برای شما دایم نیست. اگر سیاست میکنید بروید به دنبال حقایق… وطن شما اشغال شده. بیمایه ترین دولت و حکومت بر سرنوشت مردم ما حاکم اند. قاتلین مردم کابل در راس قدرت اند. اهریمنان و شیادان تاریخ در تبانی با امریکا و انگلیس مردم مارا گروگان گرفته اند. زن و مرد هر دو از ستم های گوناگون رنج میبرند. ملیارد ها سرمایه های باد آورده برای بازسازی این خطه بدست این مردم غارت شده. بانک های امارات به سرمایه همین نخبگان میچرخد. مافیای مواد مخدره و مافیای جنگ طالبانی زیر نظر و سرمایۀ همین مردم میچرخد. هزاران هکتار زمین های دولتی واموال منقول مردم را تفنگ به دستان چور کرده اند. بروید به افغانستان صدای خود را همچون دیگر زنان مبارز ما بلند کنید. وقتی یک انگشت خود برای انتقاد بسوی کسی دراز میکنید چهار انگشت متوجه شماست. ازین رادیویی که به نام زن ستمدیده افغان با جنایتکاران و با تفرقه افکنان مصاحبه میسازید چه فایده با زنان دایکندی، سرپل، واخان، میمنه و غور مصاحبه کنید. از درد های شان و از شکم گرسنۀ شان بپرسید.

7 ــ من با مسوولیت میگویم که مبارزه ای شما از طریق رادیوی به اصطلاح پیام زن خلاف موازین ژرنالستی خلاف پیام زنان ما و خلاف خواست زمان ماست. مردم ما در اقصی نقاط افغانستان بدست نیرو های بیگانه از امریکا گرفته تا انگلیس و طالبان عرب و پاکستان کشته میشوند، نه آب و نان برای خوردن دارند و نه امنیت وشما نشسته اید با جنایتکاران و متعصبین هر روز مصاحبه میکنید. فکر کنید زن افغان از بصیر کامجو، لطیف پدرام، بشیر بغلانی، یونس قانونی، هارون امیرزاده، بشیر انصاری، فاضل سنگچارکی، داکتر عبدالله، کریم خزم، ضیا رهین، رازق مامون، قوی کوشان و صد ها سیاست فروشانی که تا گلو در منجلاب زنستیزی، وحدت ستیزی، ملت ستیزی و خلاصه تشنۀ قدرت دولتی اند چه خواهند آموخت؟ فکر میکنید رادیوی شما را چند فیصد از زنان افغانستان میشنوند. میتوانید ثابت سازید که یک فیصد زنان ما با ادبیات شما آشنایی داشته باشند؟ خوب درین صورت شما لاجرم با همان چند خواهر خوانده ای تنظیمی خود باید اتکا کنید وزمزمه های شانرا در طول یکسال به امواج رادیوی خود بسپارید. برای شما زن یعنی بردۀ جهادی ها و اخوانیت. برای شما زن یعنی بردۀ مرد. برای شما زن یک کالا و برای شما زن محکوم خواسته های همین آقایان که از صبح تا شام قبیله میگویند از صبح تا شام  کار شان انداختن نفاق میان ملیت های مختلف وطن ماست.

در اخیر به زنان مبارز وفرهیختۀ میهن ام میگویم فریب همچو زنان تفرقه افکن، اجیر و سرسپرده ای  را نخورده و صدای اعتراض خود را علیه این گروهک بلند نمایند و نگذارند ازین بیشتر به نام فرهنگ قبیله و زبان و ملیت اتحاد زنان ما را بهم بریزند و تفرقه ایجاد کنند.

نعمت الله ترکانی
12.10.2008