آرشیف

2016-8-15

: ریشه های خشونت علیه زنان در ولایت غور!

(عوامل – راه حل ها)
زنان تشکیل دهنده ی نصف پیکر جامعه است و در قرآن وسنت پیامبر'ص' از حقوق: دینی – معنوی، اقتصادی، اجتماعی، تعلیمی، قانونی وسیاسی برخورد دار است؛ در افغانستان اما، علاوه بر مشکلات حقوقی زنان، در یکنیم دهه ی گذشته خشونت های متنوع در حق زنان افغانستان صورت گرفته وآنگونه که انتظار میرفت درسایه ی نظام دیموکراتیک به حقوق زنان ارج گذاشته شوند متاسفانه تحقق نیافت وهراز چندگاهی شاهد حوادث ناگوار زن ستیزی درافغانستان به خصوص در ولایت های غور وتخار وپخش آن از طریق رسانهای جمعی بوده ایم. بیشترین آمارثبت خشونت علیه زنان رادراین اواخر ولایت غور داشته، بدون اینکه عاملین آنها دستگیر ومحاکمه شوند!

عوامل متعدد درشکل گیری مواردخشونت علیه زنان نقش دارند ازجمله:
1- فرهنگ غلط ورسم ورواج های ناپسند، که شامل موارد ذیل میگردد:
● – قلاین(گله) بسیار سنگین: متاسفانه از زنان ودختران درغور بدلیل قلاین وگله ی بسیار بالا وسنگین رایج که بالغ بر 1500،000 افغانی، ازطرف خانواده پسر به خانواده دختر پرداخت میگردد؛ واین سبب میشود تا از زنان ودختران بعنوان جنس خریداری شده استفاده صورت گیرد.
● – ازدواج های فامیلی وقومی( بددادن): در غورازدواج ها اکثرن فامیلی وقومی صورت میگیرد، بدون اینکه بخواست ورضایت دختر وپسر توجه گردد، بزرگان اقوام وخانواده ها به ازدواج های جوانان فیصله صادر میکنند وتصمیم میگیرند.
● – ازدواج های زیرسن وتبادله دختران: درغور چون دختران وپسران به اختیارخویش نه بلکه در اختیار بزرگان قومی وفامیلی است، ازدواج ها زیر سن در دوران طفولیت صورت میگرد وحتی دختران خورد به شوهران پیر ودارای سن زیاد درتبادله( استخوان بدلی) داده میشودمانند: ازدواج زهرا که آخر منجر به مرگ وی وطفل دربطنش گردید تا فعلا که پانزده روز از قتل زهرا گذشته جسد زهرا را کسی دفن نکرده. وهمچنان ازدواج دختر شش ساله با مرد پنجاه ساله و صدها مورد دیگر…
● – خونبها وخون بس دادن دختران: درغور دختران به عوض خون افرادکشته شده وبعضن بخاطر پایان دادن به جنگ های قومی وذات البینی (خون بس) بدون درنظر داشت رضایت دختران ومسایل دیگر، توسط فیصله بزرگان داده میشود.
● -قتل دختران که باشوهر دلخواه شان از خانه فرار میکنند: هرگاه دختر درغور با پسر دلخواهش که موانع خانوادگی،قومی، محیطی و…. باعث از دواج آنها باشند؛ ازدواج واز خانه فرار کنند، درصورت که دختران به چنگ اقوام خویش بیفتد حکم مرگ بالایشان جاری است ؛ وبه اشکال فجیع بقتل میرسانند. چنانکه در دوماه قبل شاهد قتل عزیره گل درآهنگران غور بودیم وصدها مورد دیگر که ازچشم رسانه ها ونهاد های حقوق بشری پنهان مانده اند….
● – ننگ برگشت زن به خانه پدرش: در مسالیل خانوادگی، باتوجه به بیسوادی وعدم فهم مردم اطراف ازمسایل زندگی، هرگاه دعوا حرف های بین زن وشوهر وسایراقوام خانواده ی شوهر تبادله گردد وبعد خانم به خانه ی پدرش برگردد؛ ننگ قومی وتوهین بزرگ به خانواده ی پسر محسوب میگردد، که متاسفانه بیشترین قربانیان زن ناشی از اینگونه اتفاقات در ولایت غور است.
2 – حاکمیت مطلق گروه های مسلح غیرمسئول دراکثر مناطق غور: گروه های مسلح، که در اکثر مناطق غور متاسفانه حاکمیت مطلق دارند، علاوه بر آنکه مانع پیگیری قضایای مربوط به خشونت های خانوادگی از مجرای قانونی آن میگردد؛ خودشان حکم وفیصله میکنند وکسی حق نقض فیصله ی آنان را ندارند مانند: سنگسار رخشانه توسط افراد مربوط به گروه های تروریستی طالب که دولت هم اصلن توان گرفتاری عاملین اینگونه خشونت هارا ندارند!
3- فقر، بیسوادی وعدم آگاهی مردم از حقوق بشر وحقوق زن در غور: دربسیاری ازمناطق غور مردم بوی ازسواد وآگاهی ازحقوق زنان ودختران ندارند وزمینه آگاهی دهی هم بدلایل امنیتی ومحیطی میسر نیست، مردم دختران خویش را به مکتب نمیفرستند ودر بعضی مناطق ازترس طالبان فرستاده نمیتوانند؛ چنانکه ما درسالهای گذشته شاهدبودیم که ازولسوالی های اطراف ولایت غور مانند: چهارصده، پسابند،شهرک،تولک،ساغر ودولینه یا شاگرد دختر اصلن درکانکورحضورنداشت ویاهم تعداد شان از(2 – 10) نفر تجاوز نمیکرد. علاوه برآن نبود دانشگاه ومحیط اکادمیک درسالهای گذشته وعدم توجه دولت در این زمینه آسیب های جدی به مردم غور وارید کرده است.
4 – برخورد قومی بامسایل جنای وحقوقی: در غورتمام مسایل قومی است وهرگاه کسی مرتکب جرم در بخش های خشونت خانوادگی وبخش های دیگرگردد؛ به دلیل روابط ووابستگی های قومی شان از داخل وخارج نظام حاکم حمایت میشوند وکسی آنهارا تحت پیگرد قرارداده نمیتواند. واین کاملا مشهود است؛ مثلا در قضیه عزیزه گل؛ هیئت ترکیبی ولایت درصبح روز که عزیزه گل را بقتل رسانیده بود یکبار از ساحه بدون تحقیق قضیه بر میگردد وبار دوم به وساطت والی وسایر بزرگان هیئت به ساحه رفته وتحقیقات ابتدائی بدون نتیجه ونمادین راانجام میدهند که تاهنوز هم بدون نتیجه است!
5 – عدم پیگیری قضایای خشونت علیه زنان: متاسفانه اولن؛ نیروهای امنیتی غور دردستگیری عاملین خشونت علیه زنان تا اکنون بسیارضعیف عملکرده چنانکه عاملین سنگسار رخشانه، قاتل اصلی عزیزه گل، قاتل زهرا و… هیچ کدام دستگیر نگردیده وقضیه هرکدام بدون کدام نتیجه باقی است. دومن؛ مراحع عدلی وقضای از یکطرف آغشته به فساد اداری است وازطرفی دیگر از ترس مداخله بزرگان وخطر ا دست دادن چوکی چوکی وحتی جان شان، نمیتوانند مطابق قانون عمل کنند ومجبور است ازکنار قضایا سطحی عبور کنند.
6 – موجودیت علمای افراطی ودور از آگاهی دینی: باتوجه به باور های دینی وعقیدتی مردم، علما میتوانند نقش بسیار بارز در کاهش ومحو خشونت هاعلیه زنان داشته باشند، اما برعکس بخش از قضایا علمای مساجد نیز نقش دارند و علاوه برآنکه در بلند بردن آگاهی مردم سهم ندارند وتلاش نمیکنند؛ "آتش بیار معرکه" است واحکام عجیبی بدون در نظر داشت قوانین نافذه ی کشور ودستورات اسلامی صادر میکنند که خود عامل خشونت علیه زنان وحتی مشکلات ذات البینی قومی نیز میگردد. موارد فوق از عوامل است که فوق العاده در پیدایش وشکل گیری خشونت علیه زنان نقش دارند وهمچنان عوامل متعدد ناشی از رسم ورواج های ناپسند محیطی دیگر که ذکر آنها در این نوشته ی کوتاه ممکن نیست ….

راه حل!
در محیط مانند غور باتوجه به عدم آگاهی مردم نسبت به اکثر مسائیل زندگی؛ برای کاهش و محوخشونت علیه زنان زمان بسیار طولانی لازم است؛ با آنهم موارد ذیل به نظرمن در کاهش ومحو خشونت علیه زنان موثر است:
1- مبارزه جدی وعملی با فرهنگ غلط ورسم ورواج های ناپسند موجود در ازدواج های جوانان وکاهش هزینه های آن؛ میتوانند نقش موثر در کاهش ومحو خشونت علیه زنان داشته باشند.
2- تامین امنیت مردم در تمام نقاط غور، حاکمیت قانون ودسترسی دوجانبه مردم ودولت در پیگیری قضایای محو خشونت علیه زنان فوق العاده موثر است، اگرچند زمان زیادبرای عملی شدنش ضرورت است.
3- تشویق مردم وبویژه زنان ودخترا به فراگیری علم ودانش وفراهم سازی زمینه دسترسی آنان به مکاتب ومراکز تعلیمی – آموزشی وحرفوی.
4- رشد آگاهی مردم نسبت به حقوق بشر وحقوق زن ازطریق تدویر برنامه های آگاهی دهی منظم وپلان شده.
5 – برخورد جدی با مجرمین وعاملین خشونت های خانودگی ومحاکمه آنها ازسوی مراجع مسئول که میتوانند فوق العاده درکاهش ومحو خشونت علیه زنان نقش موثر داشته باشند.
6- ارتقای ظرفیت وآگهی علمای دین از طریق شورای علمای کشور و وزارت حج واوقاف وهمچنان توجه ویژه ی مردم در انتخاب علمای برجسته وآگاه به مسایل ودینی ومسایل روز، درمساجد مربوطه و…..
هرکدام از این موارد میتوانند در کاهش ومحو خشونت علیه زنان نقش موثر داشته باشند. در ولایت مانند غور اما، مشکل اصلی ناامنی وعدم دسترسی به ساحات دور دست است که همین ناامنی بیستر تمام مشکلات ونابسامانی هارا در غور فراهم کرده است. به امید روز های که دیگرشاهد خشونت علیه زنان نباشیم. باحترام هادی "احمدی" فعال مدنی