آرشیف

2018-9-25

روشنفکر

واژه ء روشن فکر و ویژه گی های آن ! واژه ءروشن فکر صفتی است که، برای آدم های خردمند، خرد گرا و عقلانی ! آدم هائی که پدیده ها، حوادث و رویدادیهای جهان را بر حسب دستور خرد و دانش بررسی میکند و می سنجند و به جای خیالبافی و تخیل پذیری، صاحب تفکر و اندیشه اند، اساس کار روشنفکران را نقد، سنجش و خرد شکل می دهد. روشنفکران به ارزش های جهانی و عام چون عقل، حق، آزادی، عدالت، مساوات و دموکراسی پایبند بوده و دارای یک وجدان با ماهیت اخلاق انسانی و جهانی میباشد و از نظر روشنفکر بدون آزادی واستقلال، خردورزی ممکن نمی باشد. بنا براین چه کسانی نمی تواند در صف و قلمرو روشنفکر و روشنفکران در آیند؟؟؟ 

۱کسی ایکه ویاکسانیکه در بنداسارت تن وشکم است چه فقیری که عمری درجستجوی لقمه نانی است وچه خوشگذارانی که بی غم است وغم دیگری را نمیشناسد ویا غم دیگری بجز خود را ندارد ؟ 
۲ ـ کسی در بند تعصب است ، خواه تعصب مذهبی ، خواه تعصب نژادی ، خواه تعصب سیاسی . بنأروشن فکر کسی است که ، فارغ از تعبید و تعصب ودور از فرمان برداری ، اغلب نوعی کار فکری میکند ونه کاربدنی . روشن فکر کسی است که، دارای یک بنیش انتقادی است، یعنی روشن فکر ابتدا نسبت به « وضع مطلوب » واز اوضاع جامعه خویش درک واقعبینانه دارد ودر چارچوپ اندیشه و فرهنگ بومی ، در صد رفع معضلات آن است . راه فعالیت و عمل کرد های هر روشنفکر مطابق با هویت ملی ووطنی او نسبتی نداشته باشد ، بدون شک بی اثر ونا کار آمد خواهد بود . روشن فکران به هیچ عنوان در گفتمان ها ، احساساتی و جدی نمی شوند و تحمل شینیدن مطلب را دارند ودر عصرکنونی با صلاح عقل به جنگ خرافات ، اساطیر و شکستاندن بت ها می رود ودر بیدارنمودن استقلال فکری افراد ازهیچگونه سعی وتلاش دریغ نمی ورزد ، بمردم روش درست فکرکردن رامی آموزاند. روشنفکر امروز هیچ گاه بر واقعیت های عینی موجود بر خورد غیر عقلانی نمی کند وواقعیت ها را آن گونه که هست جلوه وانعکاس میدهد . در طول تاریخ تکامل جوامع بشری ودر مراحل مختلفه ءرشد اجتماعی ، سیاسی ،اقتصادی وفرهنگی علما ، دانشمندان و فیلسوفان درمورد ویژگی های روشن فکر نظریات ودید گاه های مختص بخود را داشته اند بطور نمونه ومثال از تعداد کاملأمحدود یاد آور میشوم :‌
ـ A ___ افلاطون ، بنظر افلاطون روشن فکر، کسی است که ، خواه مردویا زن که (‌مثل ) یعنی حقایق کلی را بشناسد وبه جای گمان ، از معرفت برخودارباشد . در نظر افلاطون روشن فکر کسی است که دارای قدرت اندیشه ء علمی است

B– سقراط وافلاطون روشن فکر را «‌ وجدان خردگر جوامع » دانسته اند . وعده ء از علما به این بآورند که « فردی که استعداد آن را دارد که یک پیام ، نظر ، نگرش فلسفه یا عقیده ای برای مردم بیان کند » روشن فکر است . کانت به این نظر است که ، تقلید وفقدان عزم و دلیری ، چه آفتی است. آفتی که روشنگر رااز وادی روشنگری بسوی ابهامات وتاریکی ها پرتاب میکند

 . C ___ ادوارد سعید ، روشن فکر را بدو بخش تقسیم می کند .

 ۱ ـروشن فکران حرفویی (حرفه یی

۲ـ روشن فکران غیرحرفهيی ( آماتور ) .

 از دید ادوارد سعید ، روشن فکر غیر حرفه یی «‌شخصی است که فقط بخاطر خود وبخاطر پای بندی به اصول خود ، به روشنگری می پردازد»‌که فاقد استقلال فکری است وآن چیزی را میگوید و می نویسد که اربابانش از او خواسته اند. ورشن فکران حرفه یی بر عکس آن .

 D __ م . فرهود ، به این عقیده است که ، روشن فکران وطن مان تا هنوز نتواسته است از یکسوبا متن ها ونوشته ها خود ازسوی دیگر ، متن ها دیگران به گفتگو وپرخاش بنیشند . آنچه تا هنوز روشن فکران سیاسی وروشن فکر سنتی انجام داده است ، دست چین کردن نقل وقول ها و تآویل آنها به نفع خود گروه کوچک خود بوده ساختار روانی روشن فکران افغانستان بوسیله ء قومی ،حزبی ،مذهبی ، نژادی ، زبانی وهکذا سنتی ریخته شده است . روان اکثریت روشن فکران زخمی و مصنوعی است ، مانند خواب مصنوعی که در فضای معین فکری ، تشکلیلاتی تربیت وپرورش یافته است ، دارای روان و اخلاقیاتی عمومی (جامعه وخانواده ) ومحصول تربیت سیاسی وبوسیله ء معیار های چوکاتی وتابوتی است . روشن فکر کسی است که برای آزادی و عدالت میرزمد و حقیقت را رو در روی قدرت بزبان می آورد. روشن فکرکسی است که نه برای امپراتوریها ،سلاطین .دیکتاتورها ، سلطنت ها ، زورمندان و غارتگران خود را بکشد ونه برای جمهوری ها وامارت های اسلامی وبنیادگرایی نعره ء تکبیر والله اکبربگوید . روشن فکر به شخصی اطلاق می گردد که از بین قدرت سرکاری و جامعه ء مدنی را مغشوش نسازد ، روشن فکری یک شغل نیست که از برکت آن روشن فکربه ثروت وشهرت برسد ، روشن فکری یک دانائی ووجدان است وما باید پنداشت ها ی نابخردانه ، احساساتی را ازخود دور کنیم تا فاجعه ءکمبو خردگرائی ، روشنگری ونزول معنویت در جامعه مان پایان یابد .

نوشته از محمدالله همدرد
شهر تورنتوای – کانادا