2014-11-17
عزیزه عنایت
دریکی از روزهای خزان وطن
دوست دارم راه سنگلاخ و طــویل
دوست دارم جــادۀ پر پیچ و خم
کاندر آن خورشید می تا بد
روز ها ی مهر گان
عاشق آن تک چنار نیمه ره
با بر گ های زرد گون
در کنارش کاج ها همچون عقاب
بال و پر بگشوده اند
سوی آسمان وکهکشان
من در آن یک رهگذر
یک و صف گر
کز تماشا یش به تن دل می تپید
سوی دیگر سا یــۀ کوه کبود
سا یــۀ کوه بلند
همچو رودی نیلگون
در ره می با لید
پا به پای افتاب آهسته می لغذید
خیمه ء زرد خزان ایستاده بود
لشکر زر جامـۀ با باد بود همره
زر فشانی داشت
اندر بو ستان
شا خساران را
وه که میرفتند
وه که میرفتند
پیشا پیش من
روی جاده بر گ ها
برگ های زرد و خشک
می دوید ند
می دویدندعقرب 1367 راه لوگر- کابل
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
رهــگــذر !