آرشیف

2016-11-28

رفتار سازمانی- گروه در سازمان با رویکرد اسلامی

رفتار سازمانی- گروه در سازمان بارویکرد اسلامی
مقدمه

گروها، اجزای بنیادی نظام حیات اجتماعی هستند اما تنوع آن‌ها موجب می‌شود که نتوان به طور کامل درک‌شان کرد. با کمی دقت متوجه می‌شویم که زندگی همة ما به نوعی، در احاطۀ گروه‌هاست. برخی می‌کوشند در گروهی وارد و بعضی در تلاش‌اند از گروهی خارج شوند. با این حال، برخی چنان به گروهایی عادت می‌کنند که از تأثیرگذاری آن‌ها بر رفتارشان غافلند. گروه، بر رفتار اعضای خود تأثیر می‌گذارد و در بسیاری از موارد، بخشی از کنش آنان را هدایت می‌کند. با این نگرش، ضروی می‌نماید که مدیر برای پیش‌بینی و توجیه نقش‌ها و هنجارهای افراد در گروه، گروه را بشناسد و مؤلفه‌های آن را ارزیابی کند. سازمان‌ها که متشکل از گروه‌هایی متداخلی است که بالندگی و اثر بخشی سازمان در گرو چگونگی هدایت  گروه‌ها توسط مدیر در سازمان است.

مفهوم و تعریف گروه

مفهوم گروه: جامعه شناسان گروه را تجمع تعدادی از افراد می‌دانند که دارای اهداف مشترک و ارزش‌های مشابه اند و به صورت منظم و آگاهانه با هم تعامل دارند. گروه صرفا کنار هم قرارگفتن افراد نیست. بلکه باید روابط و مناسبات مشخصی بین آن‌ها حاکم باشد.
گروه در لغت: يعنى، دسته، فرقه، فوج، جمعى از مردم، امّا در اصطلاح برای «گروه»، تعریف‌های متعددی وجود دارد که در این‌جا به برخی از این تعاریف می‌پردازیم:
  • مجموعه دو يا چند نفر که به طور مرتب با هم براي کسب یک یا چند هدف مشترک تعامل دارند؛ را گروه مي‌نامند.[1]
  • گروه عبارت است از: اجتماع دو یا چند نفر که برای دستیابی به یک یا چند هدف مشترک فعالیت می‌کنند.[2]
با توجه به این تعریف، گروه با تجمع افراد متفاوت است. اعضای یک گروه، برای رسیدن به اهداف‌شان به یکدیگر وابسته‌اند و همواره باهم تعامل دارند. این ویژگی‌ها در مفهوم «مجموعه» و «تجمع افراد» دیده نمی‌شود.
  • گروه، به دو یا چند نفر که به طور آزاد باهم در تعامل‌اند، هنجارهای جمعی دارند، و در پی کسب هدف‌های جمعی‌اند و هویّت مشترکی دارند.
 در علوم اجتماعى وقتى از «گروه» بحث مى‏كنند، منظورشان حداقل دو فرد است كه از طريق كنش متقابل اجتماعى بر يكديگر تأثير مى‏گذارند.

اهمیت و نقش گروه‌ها در اسلام

با توجه به کارکردهای گروه، تأثیرگذاری گروه در فعالیت‌های فردی و اجتماعی از جمله سازمان، و تأمین برخی از نیازهای ضروری انسان؛ مثل نياز به امنيت، تسلط بر محيط، نياز به ابراز وجود، نياز به محبت كردن و محبت ديدن، نيازهاى شناختى و سایر نیازها. از جمله دلایل اهمیت گروه‌هاست.
 با توجه به نقش گروه‌ها در ادوار مختلف تاریخ اسلام، که از یک‌سو موجب حفظ همبستگی اعضاء و از سوی دیگر موجب توسعة مؤلفه‌های دینی و ارزش‌های پایدار بوده است؛ متوجه اهمّیت و ارزش گروه‌ها می‌شویم. برای اینکه به نقش و اهمیت گروه‌ها بیشتر پی‌ببریم، در این جا به برخی از فعالیت‌های گروه‌ و نقش‌ آن‌ها با مدیریت حکیمانۀ رسول اکرم در بسط و توسعۀ دین اسلام، می‌پردازیم.

1.     گروه شش نفری یثرب

در سال يازدهم بعثت رسول خدا در موسم حج در عقبه «منی» با گروهی از مردم یثرب ملاقات کرد و پیامبر اسلام(ص) را بر آنان عرضه کرد و قرآن را تلاوت نمود و آنان دعوت پیامبر (ص) را اجابت و اسلام را پذیرفتند. این گروه بودند که به یثرب بازگشتند و امر رسول خدا را با مردم در میان گذاشتند و آنان را به دین اسلام دعوت نمودند و چیزی نگذشت که اسلام در یثرب گسترش یافت.[3]

2.     گروه دوازده نفری (پيمان عقبه اولى)

در سال دوازدهم بعثت‏ 12 نفر از انصار در موسم حج در «عقبة منی» با رسول خدا بیعت کردند كه این پیمان را «بيعه النساء» می‌گویند. و متن پيمان اين‌گونه بود كه‏«شرك نورزند، و دزدى و زنا نكنند و فرزندان خود را نكشند، بهتان نزنند…»
نقش اساسی این گروه، در فرایند جامعه‌پذیری دین اسلام  و نظم و همبستگی اجتماعی در زمان رسول خدا، از اهمیت بسزایی برخودار است.
و هنگامى كه خواستند به شهر خود«يثرب‏» بازگردند ازرسول خدا درخواست كردند تا كسى را براى تعليم قرآن و تبليغ ‏اسلام به همراه ايشان به يثرب گسيل دارند و رسول خدا مصعب بن عمیر را همراه‌شان به مدینه فرستاد.[4]

3.     پیمان عقبۀ دوم (بیعه الحرب)

در سال سیزدهم بعثت در موسم حج گروه هفتاد و پنج نفری، همراه قافلة حج از یثرب وارد مکه شدند و در دوازدهم ذیحجه در دامنه عقبه منی، دومین پیمان را شبانه با پیامبر(ص) بستند، و در این پیمان متعهد شدند که اگر پیامبر در شهر آنان هجرت کند، همچون زنان و فرزندانشان از او حمایت کند. این پیمان را «بیعه الحرب» نیز می‌گویند.[5]

ضرورت تشكيل گروه

از آنجا كه انسان یک موجود اجتماعی است و به تنهايى هرگز قادر نيست همه احتياجات خود را رفع نمايد، لذا نيازمند ديگران است و در طول تاريخ، انسان‌ها سعى كرده‏اند با جمع شدن دور يكديگر، ادامه حيات را براى خود ممكن سازند. لذا برخى گفته‏اند كه انسان، مدنىّ الطبع است؛ يعنى طبيعت او اقتضا مى‏كند كه در جمع ديگران باشد و از تنهايى بيزار است و شايد بتوان گفت ادامه زندگى‏اش به تنهايى ناممكن است. لذا يكى از بدترين شكنجه‏های که در زندان‌ها براى افراد مجرم مطرح است زندان انفرادی است.

ويژگي‌هاى گروه

1 .  داشتن تعامل اجتماعی و فعاليت مشترك:

 بنابراين، اگر عده‏اى افراد دورهم جمع شدند، ولى هر كس مشغول كار خودش بود، اين «گروه» نيست، مثل افرادى كه در اتوبوس درون‏شهرى نشسته‏اند. زیرا در این‌جا هیچ‌گونه تأثیر گذاری و تأثیرپذیری اجتماعی متقابل وجود ندارد.

2 .  داشتن آرمان و اهداف مشترك:

به اين معنا كه هر وقت عده‏اى با هم جمع شدند و فعاليت مشابه داشتند، دنبال رسيدن به اهدافى هستند كه اين اهداف، گاهى رفع نيازهاى مادى و جسمانى است و گاهى رفع نيازهاى روانى.

3 .  ساختار ثابت:

ويژگى ديگر گروه، آن است كه از يك انسجام و استحكام ويژه‌ای برخوردار است، به طورى كه افراد درون گروه، احساس «ما» بودن دارند. لذا موفقيت يا شكست يك نفر، بر كل گروه، تأثيرگذار است و مى‏گويند: «ما پيروز شديم» يا «ما شكست خورديم». بدون شکّ گروه‌ها معمولا متغیّراند، با این حال، باید روابطی ثابتی میان اعضاء وجود داشته باشد؛ بنابراین افرادی را که تدریجا تغییر می‌یابند و دارای روابط ثابتی نیستند، نمی‌توان گروه دانست.

4 .  گروه، پوياست:

 يعنى در حركت و تلاش مستمر به‏سوى بهتر شدن است و رو به‏سوى نيرومندى و دستيابى به هدف دارد.

5 . اندازه گروه:

ويژگى ديگر گروه، اين است كه داراى «اندازه» است. بنابراين، دو نفر كه با هم همكارى مى‏كنند، يك گروه حساب مى‏شوند. خانواده نيز نوعى گروه است. جمع «دوستان» و در نهايت، «جامعه»، خودش نوعى گروه است.

6.  اعضاء گروه:

اعضاء باید ازعضویت همدیگر در گروه آگاه باشند و بتوانند آنان را از دیگران متمایز سازند.[6]

علل شکل‌گیری گروه

1.    نظریۀ مجاورت:

 این نظریه بدان معناست که افراد به دلیل مجاورت جغرافیایی یا فضایی، به یکدیگر وابسته می‌شوند. این نظریه معتقد است که، دانش آموزان که در کلاس درس مجاور همدیگر هستند، بیش از آن‌هایی که در طرفین کلاس هستند به تشکیل گروه مبادرت می‌ورزند. در سازمان نیز، کارمندان شاغل که در یک محوطه یا یک دایره هستند بیش دیگران به تشکیل گروه تمایل دارند.

2.    نظریۀ فعالیت، تأثیر و تأثر، احساسات:

 این نظریه را که جورج هومانز مطرح کرده است، از نظریه مجاورت جامع‌تر است؛ زیرا تنها جنبة صوری و شکلی ندارد بلکه دارای ابعاد محتوایی نیز هست. در این نظریه بر سه عنصر فعالیت، تأثیر و تأثر و احساسات تأکید شده و بین شان ارتباط مستقیم وجود دارد. یعنی هرچه افراد در فعالیت بیشتری شرکت جویند، تأثیر و تأثر متقابل آنان زیادتر و احساسات‌شان نسبت بهم زیادتر خواهد شد. بدین ترتیب، هرچه انسان‌ها نسبت به یکدیگر احساسات بیشتری داشته باشند، فعالیت‌های مشترک و تأثیر و تأثر آنان بیشتر خواهد بود.

3.    نظریۀ تعادل:

این نظریه را «تئودور نیوکام» مطرح کرده است. در این نظریه نگرش‌های مشابه افراد نسبت به اهداف و مقاصدی که برای همة آنان ارزشمند تلقی می‌شود، سبب جلب آنان به یکدیگر است. اعضای گروه بعد از ارتباط باهم، تلاش می‌کنند میان عوامل جذب کننده و نگرشهای مشترک خود نوعی تعادل برقرار کنند؛ اگر تعادل ایجاد نشود ارتباط گسسته خواهد شد و اگر تعادل ایجاد شود ارتباط برقرار و وابستگی دو چندان می‌گردد.

4.    نظریه مبادله:

این نظریه به عنوان یک نظریه انگیزش کاری بر اساس نتایج پاداش دهنده – کیفر دهنده تأثیر و تأثر گروهی است. پادش‌های حاصل از تأثیر گروهی ارضا کنندة نیازهاست در حالی‌که کیفر ناشی از آن به اضطراب و ناکامی و بیماری می‌انجامد.

5.    نظریۀ سلسله مراتب نیازها

این نظریه را (آبراهام مزلو) ارائه کرد بدین معنا است که این نیازها در یک سلسله مراتب قرار می‌گیرند؛ یعنی افراد تا نیاز های اولیه ی خویش را ارضا نکنند در مقام ارضا نیاز های ثانوی بر نمی آیند .

6.    نظریۀ نیاز‌های عضویت ،کنترل و محبت

این نظریه راکه(ویلیام شوتز ) طرح کرد . بر اساس نظریه شوتز، سه نیاز بنیانی موجب جذب افراد به گروه می‌شوند که عبارتند از :
  1. نیاز به عضویت،
  2. نیاز به کنترل،
  3. نیاز به دوستی و محبت.

  دیدگاه اسلام در بارۀ تشکیل گروه

در آموزه‌های دینی آنچه به عنوان عوامل جذب افراد شناخته شده در حوزه گستره مسائل متافیزیک و پدیده‌های معنوی است و بالطبع، نظام معرفتی و اصول اساسی بر گرفته از جهان بینی توحیدی به مثابة پیش‌فرض‌های دینی در بر گیرنده‌ای این پدیده‌های معنوی است. قران کریم پدیده‌هایی معنوی همچون: رحمت الهی و محبت در پوشش رحمت را از عوامل جذب انسان‌ها و تند خویی را موجب پراکنده شدن آن‌ها می‌داند؛ آنجا که می‌فرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ…[7]»، و به برکت رحمت الهی در برابر آنان[مردم]نرم و مهربان شدی و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو پراکنده می‌شدند.
 با استناد به مفهوم آیه فوق، هر کسی‌که برخوردار از رحمت الهی باشد و عنصر کلیدی جذب، یعنی محبت و نرم خویی، در اختیارش قرار گیرد، می‌توانند دیگران را به سوی خود بکشانند و نیاز شخصیتی و احساسی آنان را ارضا نماید. نکته قابل فهم از برخی از ایات این است که ایجاد محبت و دوستی حتی در قلوب دیگران، نیز از ناحیه خداوند است یعنی کلید جذب افراد در دست قدرت خداست. چنانکه در آیه زیر آمده است :«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا[8]» مسلما کسانی که ایمان آورده و کار‌های شایسته انجام داده‌اند خداوند رحمان محبتی برای آنان در دل‌ها قرار می‌دهد .
ناگفته پیداست که ایمان و عمل صالح دو عنصر مهم و اساسی برای ایجاد این مودت و محبت است؛ بنابراین، محبت در پوشش رحمت رمز جاذبیت در افراد و گروه‌هاست

رویکرد اسلام به فعالیت گروهی

در متون دینی، نیازهای روانی زندگی گروهی، نخستین عامل زندگی اجتماعی انسان‌ها، معرفی شده است؛ برای مثال، خانواده اولین هسته‌ای تشکیل گروه است. قران در بارة تشکیل هستة خانواده و احساس آرامش حاصل از روابط متقابل در آن سخن می‌گوید آن‌جا که می‌فرماید: «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ[10]»، و از نشانه‏هاى او اين‌که همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در کنار آنان آرامش يابيد، و در ميان‌تان مودّت و رحمت قرار داد؛ در اين نشانه‏هايى است براى گروهى که تفکّر مى‏کنند.
بعد از تشکیل هستة اصلی خانواده با تولد فرزندان، عواطف متقابل اعضاء خانواده نسبت به‌هم زیاد می‌شود و گروه کوچک جامعه به حیات خود ادامه می‌دهد در این عرصه، روابط سببی و نسبی حاکم شده است تا بقای گروه تضمین گردد .
قرآن می‌فرماید: « وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا[11]» او کسى است که از آب، انسانى را آفريد؛ سپس او را نسب و سبب قرار داد (و نسل او را از اين دو طريق گسترش داد)؛ و پروردگار تو همواره توانا بوده است. از سوی دیگر، وجود گروه‌ها و شعب و قبایل بشری موجب استمرار نظام اجتماعی و انجام بهتر فعالیت‌های سازمانی و تحصیل در روابط است؛ آنجا که قرآن می‌فرماید: « يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ[12]» اى مردم! ما شما را از يک مرد و زن آفريديم و شما را تيره‏ها و قبيله‏ها(گروه‌ها) قرار داديم تا يکديگر را بشناسيد؛ (اينها ملاک امتياز نيست،) گرامى‏ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست؛ خداوند دانا و آگاه است. بنابراین حفظ نظام اجتماعی برای نگهداری رشتة انسانیت، غرض اصلی از تشکل‌های مردمی و گروهی است.

کارکردهای گروه در آموزه‌های اسلامی

شاید بتوان گفت که یکی از کارکرد‌های مهم گروه‌ها تسهیل روابط اجتماعی است که نگهداری و حفظ رشته انسانیت در گرو آن است. یکی دیگر از کارکردهای مهم گروه، آن است که گروه به منزله پناهگاه امنیتی برای انسان محسوب می‌شود و او را در برابر تهدیدات حفظ می‌کند ودیگر کارکرد گروه این است که نوعی وابستگی و تعلق خاطر ایجاد می‌کند. از این رو در گروه‌هایی که اهداف دینی و باورهای مشترک ایمانی وجود دارد همبستگی میان اعضاء زیادتر و تعلق خاطر آنان به گروه و اهداف گروهی بالاتر است.
برخی گروه‌هایی که به سبب داشتن باورهای دینی مشترک، کارکرد و عملکرد بالایی در صدر اسلام داشته است عبارتند از:
1. گروه مهاجران به حبشه: گروه پانزده نفری با رهبری و مدیریت جعفرین ابی‌طالب در سال پنجم بعثت بنا به توصیة رسول اکرم وارد حبشه شدند. که ایمان و باور این گروه به اهداف دینی، نقش به سزایی درموفقیت آنان در گسترش اسلام داشت.[13]
2. گروهای مهاجر و انصار: واژه‌های «هجرت» و «نصرت» عناصری مهم در تشکیل گروه‌های مهاجر و انصار در عصر رسول خدا بودند، هسته‌های اولیه شکل‌گیری حکومت نوبنیاد مدینه بر اساس این دوگروه استوار بود که پایگاه اجتماعی افراد در آن زمان محسوب می‌شدند و نقش اساسی در بین آنان ایفا می‌کردند[14].

انواع گروه‌ها در سازمان

  1. گروه‌های اولیه و گروه‌های ثانویه
  2. درون گروه و برون گروه
  3. گروه‌های رسمی و غیر رسمی
  4. گروه‌های مرجع

الف) گروه‌های اولیه و گروه‌های ثانویه:

کولی گروه‌های اجتماعی را از لحاظ نوع روابط به دو دسته گروه‌های اولیه و گروه‌های ثانویه تقسیم می‌کند.
ویژگی‌گروه‌های نخستین یا اولیه: روابط اعضاء نزدیک، صمیمانه، غیر رسمی و محبت آمیز است، ارتباطات چهره به چهره است، اعضاء دارای پیوندهای عاطفی قوی تری هستند. فعالیت در این گروه‌ها شخصی و خودبخودی است، وحدت و یکپارچگی آنها بیشتر از گروه‌های دیگر است. اعضای گروه احساس تعلق به گروه دارند، تعداد اعضاء محدود است و دائمی و پایدارند، اعضای این گروه‌ها به خوبی همدیگر را می‌شناسند و نسبت به همدیگر حساسند، در مواقع لازم اعضای گروه از حمایت مالی و اجتماعی همدیگر برخوردار می شوند. افراد احساس امنیت بیشتری می کنند، ساختار این گروه‌ها غیر رسمی است، گروه اولیه در فرآیند اجتماعی کردن و شکل دهی به نگرشها، ارزشها، رفتارها و هویت اعضاء نقش مهمی دارد.
ویژگی گروههای ثانویه: گروه‌هایی هستند که روابط رسمی، خشک، منطقی و عقلانی و غیر شخصی بر آنها حاکم است، فعالیت این گروه‌ها مبتنی بر قراردادها و قوانین و مقررات است و معمولا برای تحقق اهنداف خاصی شکل می‌گیرند, ساختار آن‌ها رسمی است، ارتباطات چهره به چهره در آنها حاکم است، صمیمیت اجتماعی بین اعضا کم است افراد نسبت به هم شناخت کمی دارند. با گذر از جوامع سنتی به جوامع مدرن تعداد گروه‌های ثانویه در مقابل گروه‌های اولیه افزایش می یابد.

ب) درون گروه و برون گروه:

 مرزهای رسمی یا غیررسمی‌ای وجود دارد که اعضای گروه را از غیر عضوها جدا می‌کند هامر برای نشان دادن این تمایز دو اصطلاح درون گروه و برون گروه را استفاده می‌کند.
درون گروه: گروهی است که شخص به آن تعلق دارد و درکنار اعضای آن احساس راحتی می‌کند و نسبت به آن احساس مثبت دارد. توصیف درون گروه (خودیها) (ما) هستند.
برون گروه: گروهی است که شخص به آن‌ها تعلق ندارد و دارای منافع مشترکی با آنها نیست. توصیف برون گروه (غیرخودیها) (آنها) هستند.

ج) گروه‌های مرجع:

اصطلاح گروه‌های مرجع را اولین بار هایمن به کاربرد و منظور از آن گروه‌هایی هستند که استانداردهایی را برای قضاوت و ارزیابی در مورد نگرش‌ها و رفتارهای ما در اختیار قرار می‌دهند. از گروه‌های مرجع به عنوان استانداردی برای ارزیابی استفاده می‌شود.[15]

د) گروه‌های رسمی

 گروه‌هاي رسمي : گروهی است که دارای ساختار مشخص که مقررات خاصی را برای رفتار اعضای گروه تدوین می‌کند و رفتارهای افراد در راستای هدف‌های گروه تعیین می‌شود. گروه رسمی ممکن است موقت یا نسبتا پایدار باشد.
اگر گروهي به دستور مدير براي کمک به تحقق اهداف سازمان تشکيل شود ، آن را گروه رسمي مي‌نامند. مانند کميته‌ها، کارگروه ها، کميسيون ها، گروه کاري و … . یا به عبارت دیگر، گروه‌های (سازمان‌های) رسمی همان ساختاری است که در مرحله سازماندهی به وسیله مدیران سازمان‌ها و به صورت مکتوب شکل می‌گیرد. به عنوان مثال، اگر این گروه‌ها دولتی باشند به تصویب دولت و اگر شخصی باشد به تصویب افرادی که آن را ایجاد کرده‌اند، می‌رسد. استیفن رابینز، در توضیح رسمیت گروه می‌نویسد: منظور از رسمی این است که از نظر سازمانی مشخص بوده، دارای وظایف کاری در نظر گرفته شده و تکالیف و گروه‌های کاری مقرری باشد.

ویژگی‌ گروه‌هاي رسمي

گروه‌هاي رسمي در كليه سازمان‌ها ركن اصلي سازمان  را تشكيل  مي‌دهند . اين گروه‌ها معمولا ً دايمي هستند ، كارهاي  تكراري انجام مي‌دهند و حيطه اختيارات مشخصي دارند:
1. گروه‌هاي اجرايي ميان- كاركردي: معمولا ً در سطح مديريت  تشكيل مي‌شوند تا امكان تلفيق تخصص هاي بالا وجود داشته باشد.
2. گروه‌هاي ميان كاركردي: در كليه رده هاي سازماني دانش خود رت براي حل مشكلات و احياي پروژه ها تلفيق مي كنند.
3. گروه‌هاي  پشتيباني رسمي:  پشتيباني‌هاي تخصصي اداري را  در زمينه  كاري خود انجام مي دهند.
4. گروه‌هاي حرفه‌اي :  در  تمامي رده‌هاي سازماني، افراد داراي تخصص‌هاي مشابه را در قالب گروه‌هاي  پايدار براي  نظارت بر پروژه‌هاي خاص در كنار يكديگر قرار مي‌دهند.[16]

هـ) گروه های غیر رسمی

گروه غیررسمی: گروه‌هایی فاقد پست رسمی و اساسنامه که اساس شکل گیری آن‌ها ارتباطات شخصی است. اصطلاح گروه‌های غیررسمی را اولین بار مایو و همکارانش مطرح کردند. رابینز با اشاره به علت تشکیل گروه غیر رسمی می‌نویسد:
گروه‌های غیر رسمی گروه‌های متحدی هستند که نه بوسیله ی سازمان تعیین می‌شوند ونه ساختار سازمانی دارند. بلکه هدف از دور هم جمع شدن, دوستي باشد، گروه غير رسمي شکل مي گيرد. این گروه‌ها به صورت طبیعی در محیط‌های کاری به وجود می‌ایند که پاسخی به نیاز ارتباط اجتماعی هستند. به عبارت دیگر، گروه‌های غیر رسمی ناخواسته و بدون اراده مدیر و بر مبنای نیاز به تعلق شکل می‌گیرد. اعضای یک گروه غیر رسمی معمولا، افکار و ارزش‌های یکسانی دارند.
تعریف فوق دارای نکات برجسته ی زیر است :
  1. گروه های غیر رسمی به وسیله ی سازمان تعیین نمی‌شوند؛
  2.  این گروه‌ها ساختار سازمانی ندارند؛
  3. به طور طبیعی در محیط کاری به وجود می‌آیند ؛
  4. آن‌ها پاسخ به نیاز ارتباط اجتماعی اند .
در یک نتیجه‌گیری می‌توان گفت که گروه‌های غیر رسمی از افرادی به وجود می‌آیند که در درون یک سازمان اداری یا رسمی، دارای روابط شخصی و اجتماعی بین خود باشند واین روابط از طرف مقامات به رسمیت شناخته نشوند

ویژگی‌ گروه‌هاي غير رسمي

گروه‌هاي غير رسمي ممكن است به صورت موقت  و براي رفع نيازهاي خاص تشكيل شوند. از جمله اين گروه‌ها مي‌توان موارد زير را نام برد:
1. گروه‌هاي مخصوص پروژه‌هاي  موقت كه تا به انجام رسيدن يك كار مشخص در كنار هم مي‌مانند.
2. گروه‌هاي تغيير كه در زمان بروز مشكلات  خاص به رفع مشكل مي‌پردازند.
 
3. گروه‌هاي پر حرارت، كه ضمن حفظ  خود انگيزشي و‌ خودمختاري به خلق پروژه ‌هاي ابتكاري مي‌پردازند.
4. گروه‌هاي ضربت كه براي انجام وظايف و يا  رسيدگي به موضوعات خاص در كوتاه  مدت  به  صورت  غير  رسمي تشكيل مي‌شوند.[17]

گروه های غیر رسمی در صدر اسلام

1.    پیامبر اسلام (ص) وگروه غیر رسمی

شهر یثرب از نظر سبقت در ایمان به صورت گروهی، از مکه پیشی گرفت گسترش دین از طریق گروه‌های غیر رسمی باهدایت پیامبر اسلام (ص) در یثرب آغاز شد؛ حضرت در موسم حج با شش نفر از قبیله خزرج دیدار کرد پیامبر آیاتی از قرآن را تلاوت کرد و این گروه در همان مجلس ایمان آوردند. این گروه شش نفری در درون نهاد اجتماعی مشرکان، به صورت غیر رسمی فعالیت خود را در راستای نیاز اجتماعی آن عصر آغاز کردند.

2.    گروه دوازده نفری

در سال 12 بعثت، گروه دیگر (دوازده نفر) از مدینه حرکت و با رسول خدا (ص) در عقبه دیدار کردند و نخستین پیمان اسلامی را به وجود آوردند. بدین ترتیب گروه‌های غیر رسمی در درون نهاد اجتماعی مشرکین به فعالیت پرداختند .

3.    شکل‌گیری گروه غیر رسمی در مکه

گروه غیر رسمی سه نفری پیامبر (ص) ،علی (ع)و خدیجه (س) فعالیت خود را با هدف دستیابی به نظام توحیدی برای جامعه بشری – که نیاز های انسان‌ها در درون آن نظام تعریف شده و ارضا می‌گردد – آغاز کرده و افراد و گروه‌ها را برای دستیابی به این هدف مقدس ترغیب می‌نمود.
فهرست منابع:
قرآن کریم، ترجمۀ آیه الله مکارم شیرازی.
  1. برادران مهدی، مقاله تحت عنوانی: سازمان‌ها و جامعه، 21/ 3/ 1386.
  2. پیشوایی مهدی، تاریخ اسلام (از جاهلیت تا رحلت پیامبر)، انتشارات دفتر نشر معارف، 1385.
  3. رابرت هلر، مديريت گروه‌ها، مترجم: سعید علی‌میرزائی، انتشارات سارگل. تلخیص و تدوین: مهدی یاراحمدی خراسانی. سایت جامع مدیریت.
  4. رضائیان علی،  مبانی مدیریت رفتار سازمانی،  انتشارات سمت،1390.
  5. شفیعی عباس، ابوطالب خدمتی، علی آقا پیروز، رفتار سازمانی با رویکرد اسلامی(سطح گروه)، ناشر: پژوهش‌گاه حوزه و دانشگاه، 1388.
. http://www.modiryar.com
 

[1] .  مبانی مدیریت رفتار سازمانی، دکتر علی رضائیان،  ص، 219،  انتشارات سمت،1390.
[2] .  عباس شفیعی، ابوطالب خدمتی، علی آقا پیروز، (زیر نظر دکتر حسن میرزائی اهنجانی)،رفتار سازمانی با رویکرد اسلامی(سطح گروه)، ص 11، ناشر پژوهش‌گاه حوزه و دانشگاه، 1388.
[3] .  تاریخ اسلام(از جاهلیت تا رحلت پیامبر)، مهدی پیشوایی، ص 191، دفتر نشر معارف، 1385.
[4] . همان، صفحة 192.
[5] . همان، صفحة 192.
[6] . همان، ص 12.
[7] . آل‌عمران، آیه 159.
[8] . مریم، آیه 96.
[9] . بر گرفته از جزوه درسی دکتر محسن منطقی، مبانی رفتار سازمانی، ترم اول 1391.
[10] . روم، آیه 21.
[11] . فرقان، آیه 54.
[12] . حجرات، آیه 13.
[13] . تاریخ اسلام، مهدی پیشوایی، ص 160. و نیز بنگرید به تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، جلد3.
[14] . رفتارسازمانی با رویکرد اسلامی، عباس شفیعی و دیگران، ص 27.
[15] . مهدی برادران، مقاله تحت عنوانی: سازمانها و جامعه، 21/ 3/ 1386.
[16] . سایت جامع مدیریت، خلاصه کتاب؛ مديريت گروه‌ها، نویسنده: رابرت هلر، مترجم: سعید علی‌میرزائی، با مقدمه دکتر ناصر پورصادق، انتشارات سارگل. تلخیص و تدوین: مهدی یاراحمدی خراسانی.
[17] . http://www.modiryar.com