آرشیف

2016-2-15

Shahla Latifi

رطوبت باغ

آهی من
صدای خفته ای زنی است
که بار بار زخم خورده است
***
اشک من رطوبت باغی است
که دیگر اکنون
دوباره سبز شده است
***
دست من
قوت عشق باغبانی است
که طوفان ها را بی تکلف کنار زده است
***
جسم من
تن حزینی است که بر فرش ناهموار هوس مرد
بارها لرزیده است
***
قهر من
زوزه ی باد سیاهی است
که از بام غرور برخاسته است
***
قلم من
شاخه اعتباری است
که به روی دفترچه زندگی
با گلبرگ های فطرت و عشق
آراسته شده است

شهلا لطیفی
01-28-2016