آرشیف

2014-12-28

نجیب بهروش

رضـــــای حــــــــــــق

 

غمخوار دور کودکی ونوجوانیت

حامیی جسم وجان توازآفت وبلا
باوصف خستگی
ازروی اشتیاق،پیوسته بهرراحت توکارمیکند
دانی  که اوکی است؟

دانی که اوکی است وچه نسبت ترا به اوست

که دایم  بفکر کارتو و روزگار توست
نگذاردت به ورطه وبیراهه پا نهی
یا عمر را به یاوه و بیهوده بسپری
او سخت یار توست
تیماردار توست
و خداوند همتیست که دنیاوهستی اش
درپیش  چشم او
بامویی ازوجود توهمسرنمیشود
آنشخص مهربان که وصف مقام او
هرچندگفته ییم ولیکن نشدبیان
آنسان که درخوراست
قلبش برای تو،مانندآیینه،خالی زهرغش است
تاهست مهرتوبه دلش جاگزین شود

وبانقدجان خویش تراپرورش دهد

آنکس پدربود
آنکس پدربود
که حاجت برآرو مایۀ هرافتخارتست
فرزند پاکزاد!
قدر ورا بدان
میکن ضرورخدمت اوتاکه زنده است
پاسش همیشه دار
زیراکه در جهان
چشم امید وحاصل عمرش فقط تویی
وبه این نکته هوشدار!
که این دوست کردگار
مهمانی است عزیزکه یکباره میرود
هرگزبه پرس وپال نیابی دیگر ورا
آزرده اش مکن
زانکه رضای حق بود اندر رضای او
 
 
 
نجیب بهروش
ونکوور- کانادا   
به مناسبت روز پدر