آرشیف

2017-2-27

غلام علی فگارزاده

راه نجات فقط تبع شرع مصطفی است

در پيشگاه عدل خــدا دَم زدن خطاســـت
درمحضرقضاوت حق  بندهگی بجاســت

ترک هوا و هوس کن که درين امتــحانگاه
عصيان و معصيت بـــدرد پـردۀ حيــــا

آدم به عذر ترک نهی  دانه خوانده شــــد
ابليس ز رد امر یکی ســجده رانده شـــد

آدم زعـجز و توبه به دنيا، خلیـــفه شـــد
شیطان ز کبر و سرکشی لعنت رسيده شد

آدم شـدن رياضت ســخت رۀ  خـداسـت
شيطــان شدن شقاوت آسانِ نارواســـت

راه روشن است و مقصد آخرمُعیّن اســت
تعریف زنده گی برای همگی مُبیّن است

مقصد شود حصــول به راه محمـــــدی
گفتار نيک و فعل نيکو عشق ســـرمدی

علم و کتـاب و سخنهــای نغــز و خوب
گربيعمل بودهمه سنگ است و بارچوب

قلب و دماغ زنده به راه خــدا کجاسـت
الطاف و شفقت و صدق و صفا کجاست

در عصــر ما زر و زور و فســـاد و شـــر
بلعيـــــده تا گلو همه را اژدهای دهــر

بود و نبودِ ثروت ما جمــله  چور شـــد
ملک و زمين ملت ما غصب زور شـــد

مشتی ز مافيا و فساد پيشه گان دهــــر
پاشيده در زمين خــدا تخم خام زهــر

اينجا کسی برای خـــدا کی کند عمـل
اينجـا  به زير نام نافع مردم بود دغــل

مُلـــک پُر از شرير و کلانکار بيشـــــمار
دلال معصيت  به کمين و پی شـــــکار

پُست و مقـــــام عاليـه ميراث اين و آن
تقسيم و سهم چوکی هر يک بود عيــان

نه شيخِ راستين و نه حکام براه راســـت
در هر قدم شرافت مردم به زير پاســت

مظلوم به پول رشــوت ظالم به بند رفت
قاتل ز سعی حامی  اش  از بند رســـت

حيف است نام داد به اين ناسزا گذاشــت
حيف است نام عدل به اين ناروا گذاشت

ما خاک پای  و بنـــدۀ حق و عـــدالتیم
ما پیـــروان پاکی و نــور و هـدايتیــــم

ما دشمن فساد و حـــرام کاریهـاستیــم
ما ضد ظلم و ضد ستـــمگار يهاستیــــم

خــاموشی در برابر ظـالم بـود گنـــــاه
باهم يکی شويم  و دل و دست يک صـدا

با عــزم آهنــين بکنـيم غـــيرت آزمون
ظلـم و فســاد و زشتی نمائيـــم واژگـون

تا در زمـين  خـــدا امر حق شود  بپــا
فسق و فجور و فـتـنه برافتــد ز مُلک ما

راه نجات فقط تبع شــرع مصطفی است
جانم فدای نام او چون  رحمت خداســت

فگارزاده
 شهرکابل، ۲۰
سرطان ۱۳۹۴