2014-10-23
Shahla Latifi
دیگر نخواهم گریست
آب احساسم را در حریر مراد تنگ دیگر نباید پیچید
دیریست چشمانم خسته اند
دیگر نباید گریست
دردم را از لایه های کدورت شبانگاه سرد باید بلعید
دیریست چشمانم خسته اند
بگذار با خود باشم
در تنهایی با خود
تا گریه هایم پرواز کنند در لای ابرها
تا اشک هایم شفق را جویند از برای طهارت دُردانه ها
دیگر نخواهم گریست
حیف است آبگینه چشمانم را که با دستان تو بشکنند
با بهانه ای
از ستوهی
و یا با کینه ای
بگذار تا چشمانم را خواب دهم در آرامگاه تنهایی
در بی دردی
عاری از غصه های تو و امثال تو
که رفت شان چه سبُک است
و خاطرات شان چه سنگین
09-25-14
شهلا لطیفی
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
دیگر نخواهم گریست