آرشیف

2024-2-4

محمد آصف فقیری

دیوانگی هوش آفرین!

 

سَری باشد، ریشه اش زدل

به خیر و شر کسان، نه مایل

 

چو خدمتِ حق، به خلق الله

که اوست آفتاب، بهر ذره شامل

 

مسیح جان زجانان، هم پیامش

به تمکین شده، رهِ عرش حاصل

 

زدیوانگی دل و جوهرِ جانش

که عاقلان دید، حجت خویش باطل

 

به سیه و سپید، کاندر روز و شب

در زمان بی زمان، چو حالست زدل

 

غریب خود شد و بیرون بیرونی‌تر

که هرچه درتو، بتو شود فاضل

 

نمی بینی که برق دلست بگفتار

چو تو سنگ به سینه و آن جاهل

 

فقیری رمز عشق، درس بی زبانست

که تحریرش نور  و بدلها نازل