آرشیف

2024-2-1

دوکتور صلاح الدین سعیدی

دین اسلام و دیموکراسی! 

 

عدهٔ از افکار اسلامی و از جمله در حاکمیت  طالبان عملاً به این باور أند که قدرت سیاسی در افغانستان و عملاً مردم و کشور و مافیهای آنرا، یک غنیمت جنګی بوده و به آن عملاً به روش ملکیت و غنیمت جنګی صورت میګیرد و به این ترتیب در ۱۶ اګست ۲۰۱۲ به تصرف ایشان درآمده است! 

به این ترتیب در عمل چنین است که همه باید  به همان قاعده، روشها و اصولی رفتار کنند که عدهٔ ازین تمامیت خواهان  و مفتی های ایشان خط میکشند و تعین میکنند! 

اولتر از همه باید روشن کرد که: منابع و مرجع که در أسلام از آن منبع و دستاویز  میګیرند، دو أند:  اول: قرآن کریم، دوم:  سنت رسوالله (ص). 

منبع وًمرجع سوم اجماع ( کنسنسوس) علمای اسلام، در مطابقت به دو اصل اولی.  مرجع و منبع چارم قیاس ( انالوګی) میباشد! قیاس و انالوګی به صورت قیاسی در مورد آن مسایل فتوا صادر میکنند، که زمان آنرا بوجود و جوامع بشری به آن دست یافته أند. اګر برای رفتن به حج راحلهٔ آن زمان شتر بود و حال طیاره است، برماست تا از راحلهٔ طیاره استفاده کرد. با هم چسپیدن به شتر کار خطاء است. اګر الیکن ( چراغ تیلی ابتدایی) سمبول روشنی و علم بود و ما امروز هم به الیکن  چسپیده باشیم و به هر مناسبت  بلندش کرده و « باچا خانی را درین و یا در عدم تشدد در برابر جبار، پنجابی غیې متمدن ) شعار و رهکار عمل قرار دهیم، خطاء کرده ایم. قیاساً از راهها و وسایل استفاده کردن، درست است که بشریت به آن دسترس یافته است! 

در مسایل عقیده و ایمان منبع واحد، نقلی و روشن است. پدر و مادر قابل احترام و خدمت أند که اګر هزار سال بګذرد و یک سال. مراجعه به قیاس و انالوګی بازهم زمانی درست است که در مطابقت به منبع اول  ( قرآن کریم) و دوم  ( سنت رسول الله)، باشد و در تناقض قرار نه ګیرد!  

در صحت و تواتر قرآن کریم که از همان اول برعلاوهٔ نوشته  بودن و در سینهٔ حفاظ بودند، در نسل اول اسلام در وقت خلیفهٔ چهارم اسلام به صورت مجلد، توسط کاتبان وحی، حفاظ اولی در چهار نسخه تنظیم و به چهار جانب حاکمیت اسلام ارسال شد. ( یک نسخهٔ آن درتاشکند و کاپی از آن برای پدر بزرګوارم مولانا دوکتور محمد سعید  سعید افغانی نیز هدیه داده شده بود که در آن مراسم من هم حضور داشتم!)، شک و تردید نیست و شک کننده بر صحت قرآن  باوجود فهم ازین حکم، انسان را کافر و غیر مسلمان میسازد. درین جاء مسلمان دقیق و بدون دغدغه است! 

اما حدیث از لحاظ قوت و ضعف راوی به پنج نوع تقسیم میشوند و نوع شش احادیث!؟ موضوعی أند. کتب معتبر که معتبرترین شان به نام صحاح سته ( صحاح شش ګانه )  میباند، به صورت مراجع مهم کتب أحاديث به شمار میروند!

درمورد اینکه به سنت و حدیث اعتقاد و عمل مسلمان روشن است، اختلاف مسلمان، در مورد این است که، آنچه به آن استناد میشود، حدیث و سند حدیثی است و یا خیر؟

اګر دیموکراسی به نام حاکمیت مردم، برای مردم  و در توافق به ارزشهای مردم و به حاکمیت به صورت مشروع  متداول رسیده باشند که باید ارزشهای که ارزش مردم باشند و ارزش مردم ما ارزس مسلمان و در چوکات اسلام میباشد،  دیموکراسی به این مفهوم و درین چوکات بدون شک درست کلمه و روش درست حکومتداری هم  هست، در مطابقت کامل به اسلام میباشد! 

لذا بدون تأکید براسلامی و غیر اسلامی احکام و قوانین اسلام به صورت طبعی توسط ملت مسلمان افغان انتخاب و دربین مذاهب مختلف، در بخش معاملات،  همان روی کار و انتخاب میشود و چیزې دیګری  برای مسلمان نباید انتخاب ګردد. در حدیث پیامبر اسلام میفرمایند که: ید الله مع الجماعه. حدیث. دست و مساعدت الله ج با مجموعه ( کلکتیف و مجموعهٔ جامعهٔ اسلامی است! 

 در حدیث پیامبر اسلام که: امت من به أمر ناروا اجماع نمی کند ګ، نیز تأکید شده است! 

خوب اګر ارزش مسلمان روشن است که در چوکات اسلام است و انتخاب مسلمان هم درهمین چوکات خواهد بودو هست! لذا به این فهم مسلماً دیموکراسی با اسلام نه تنها که در تناقض نیست، بلکی به آن موافق بوده و مردمداری تعریف شده در توافق کامل اسلام است!  

سخن مرکزی نوشتن این بحث وًنوشته دراین است که عدهٔ از افراطیون  در دین و از جمله در بین حاکمیت دیفکتوی طالبان در افغانستان با دیموکراسی و حاکمیت مردم و انتخابات باور ندارند و علت آنرا اکثر انتخابات ریاست جمهوری میدانند که درآن سفارت و جان کیری تصمیم ګرفتند! 

لذا عملاً خود کامه، تمامیت خواهد و به روش  اندکه: حق با کسی است، که غالب شد! دیګران را منتفی میدارند! به ظاهر به این دلیل هم خود را عقل و مالک کل دانسته و سایر احزاب و سازمان های سیاسی ګذشته، را منتفی و لغوه کردند، کاریکه حزب کمونست اتحاد جماهیر شوروی سوسیالستی کرد و هفتاد سال بعد فهمید، که چنین نمی شود، حاکمیت کرد! 

حال که بالا را ګفتیم، این را نیز باید روشن نوشت، که دیموکراسی، آزادی و اقتصاد بازار آزاد که بشریت همین را در دست دارد، کمی ها و کاستی های خود را دارند و اګر به قوانین خوب مهار ساخته نه شوند، لجام ګسیخته ، وحشی و مردود است! 

 دیموکراسی و آزادی و افکار، قوت  سیکولاریستی( سیکولاریزم در تضاد با اسلام است!)، استناد میکنند!

مسلم که دین اسلام دین سیکولار نیست! 

ما اسلام را دین سیکولار نمی دانیم  و دیموکراسی منبعث از ارادهٔ ملت مسلمان را در چوکات اسلام نیز میدانیم! 

و اما اینکه ملت حق ندارندو همه کاره  و انتخاب امام و ملا است و ملت نه توان تفکیک و نه توان انتخاب داشته باشد، در خلاف احکام و هدایات اسلامی، سپردن امور به غیر اهل و غیر امانت داری است! ملا در امور دینی أمین و در بقیه مسایل متخصص هر فن أمین پنداشته میشود وهست! خوشا به حال آن حاکمیکه ملا و مفتی، متخصص فن و حاکمیت اش از ملت منبعث و مشروع شده باشد و این ممکن و ضروری هم اسا! ملاشاهی مردود است و جامعه را به مشکل مواجه میسازد! 

 اینکه ملا را عقل کل دانست، و این انتخاب و انتخابات باید در بین ملا و عالم باشد و نه عوام الناس، عدم دقت در فهم مسأله است! ملا و طالب اګر نمایندهٔ ملت انتخاب خود، بس عالی انتخاب است! 

 غلط فهمی زمانی آغاز میشود که بدون مشروعیت متداول به اصل ملا بودن حاکمیت را مشروع بخوانند! این در خلاف فهم درست از اسلام است! باید ګفت که  بعد از وفات پیامبر اسلام محمد (ص) در انتخاب، بلی در انتخاب خلیفهٔ اول اسلام با در نظر داشت سطح انکشاف آنوقت جامعهٔ مسلمانان،  بدون تفکیک ملا وغیر ملا در سقیفهٔ بنی ساعده،  جمع شدند و بر حضرت ابوبکر صدیق ،  اتفاق کردند و درآن،  رابطهٔ خونی وقومی اساس نبود، بلکه کاذنامه ها و قربانی های فزیکی و مالی آنحضرت اساس قرار ګرفت!

وظیفهٔ امیر و خلیهٔ مسلمانان به مرور زمان کار أمیر اسلامی منحیث رهبر دینی، قضایی، سیاسی و جنګی تقسیم شد و جوامع بشری انکشاف یافت و دیګر امیر هم قاضی و هم موعظ دینی و هم امام و … نبود و در هر بخش مسؤولین انتخاب ګردید! 

از جانب دیګر و اصل علت این نوشته هم است که اګر هر مقتدی در نماز میتواند به جهر!؟!؟ بلی به جهر میتواند ودحق دارد  به امام  علامت فتحه بدهد و اظهار کند و در موارد مشخص مستقیم تصحیح کند که آیه را خطاء و در نماز اشتباه کرده، چګونه نمی تواند، ملت و رعیت و شهروند در سرنوشت کشور و جامعهٔ خود با استعمال صدا وبلند کردن آواز خود در انتخاب امیر و سرکردهٔ خود و بعد تصحیح امور حق رأی و نظر نداشته  باشد؟!  مسلم که میتواند و ازین دست آورد بشری باید و باید و به صورت نیک و با تنظیم قوانین استفاده  کرد. 

و أمرهم شوراء بین هم. سورهٔ شوری/۳۸ ( تأکید در مورد مشاورت و کار مسلمانان دربین شان)

 و حدیث پیامبر اسلام محمد ص: «لا طاعة لمخلوق في معصية الخالق» ( د امر ناروا اطاعت از مخلوق نیست که شامل  عدم اطاعت از حاکم متخلف از امر الهی نیز میشود.).

صدق الله العزیز الحکیم و صدق رسوله نبی الکریم. 

داکتر صلاح الدین سعیدی 

۵/۱/۲۰۲۴

۰۰۴۴۷۸۸۶۴۷۴۶۳۸