آرشیف

2015-1-12

محمد امین وکیل

دستان پـنـهـــــــان

 

نمیدانم این مطلب را آز کجا واز کدام کلمات وجملات آغاز نمایم بهر تقدیر این درد مردمی است که در طی سالیان متمادی نظر به ظلم استبدادیان مختلف بر ایشان وارد شده وبه خاکستر سیاه عقب مانی نشانده شده اند وبالاخره این دستان پنهان از خود است ویا از بیگانگان که چنین  سخاوت مندانه ظلم بر پیکر این ملت روا داشته اند وبه این ارتباط صد ها مثال زنده را میتوان بیان نمود ولی بگونه مثال  اسفالت جاده های داخل شهر چغچران را میتوان مشت نمونه خروار بازگو نمود :
از دوسال به این طرف پروژه اسفالت جاده های داخل شهر چغچران به  طول 2.2 کیلومتر بر سر زبان ها افتید چنیدین بار این پروژه داوطلبی شد وچندین بار طول وعرض این پروژه کم وزیاد شد قرار اطلاعات  بودجه این پروژه 2.2 میلیون دالر امریکائی بوده که 4لک دالر آن توسط پی آر تی غور وباقی آن از جانب وزارت فواید عامه تمویل شده است وقرا ر که همه همشهریان در جریان قراردارند که در جریان این دوسال کار این پروژه زیر بنائی توسط دوعراده موتر کرائی ویک عراده غلتک نیم تنی به بسیار کندی به حیله وفریب توسط پول قر ض کسبه کاران داخل شهر ده فیصد به پیش برده شده است که هزینه کار توسط قصاب ، نانوای تیل فروش وپرزه فروش  وسایر کسبه کاران تمویل شده است  وشرکت قراردادی پولی تا هنوز برای این کسبه کاران بی نوا نه پرداخته است .
تقریبا سه ماه پیش بسیار گرم آوازه شده که این 2.2کیلومتر به100متر تقلیل یافته است وشورای ولایتی غور مسئولین شرکت را احضار وبرای شان گوشزد نمود که کار را مطابق به قرارداد به پایه اکمال برسانند وبر علاوه از جانب کمیته انکشافی ولایتی هم گاه گاهی فشار های بالای شرکت در تطبیق این پروژه وارد میشد واز سوی دیگر اداره که نظارت مستقیم از جریان کار وکوالیتی کار را انجام می داد مدیریت فواید عامه غور بود که هرگز توانائی نظارت وظرفیت کاری برای نظارت ازین پروژه را نداشتند . وبالاخره به طول 100متر یک قیر بسیار بی کیفیت ومورچه خوره را بالای سرک  داخل شهر چغچران ریختند وباشندگان برین ماده سیاه حیران وحیران بودند وساعت ها عابرین خیره می نگریستند وخوش حال به نظر میرسیدند واصلا از کیفیت کار هیچ کس نمی فهمید وحتی چند بار از جمله کارگران پشتون برای بعضی ها گفته شده بود که این قیر درست نیست برای شما خیانت میشود ولی با کمال تاسف مثلی که خاک بر دیده گان میکشیدند وسرمه غفلت بر چشمان مسئولین امور مربوط .واین شرکت در جریان کار بود که بسیار گرم آوازه شد که تمام پول پروژه کشیده شده وحیف ومیل وتقسیمات بین عده ای شده است وما به این خبر چندان اعتنا نمی کردیم ومی گفتیم که شاید دروغ باشد . وچندی بعد باز بسیار گرم آوازه شد که شرکت کار را رها کرده وفرار میکند وبازهم ما باور نمی کردیم وکسانی که شرکت ازایشان پول آب ونان وخاک وتیل را قرض گرفته بود این قضیه را جدی گرفتند ولحظه به لحظه حرکات این شرکت را تحت نظر داشتند وخواستار قرض خویش بودند وبالاخره این خبر به واقیعت پیوست واز جانب یکی از باشندگان ساعت ده بجه شب به مقام ولایت راپورداده شده که شرکت فرار را بر قرار ترجیع داده است وزمانی که به محل بودباش شان رفتند جای بود وجولا نبود وایشان سرمه سلیمانی به چشم کشیده وناپدید شده بودند وبه اثر هدایت مقامات حکومتی این فراریان توسط پولیس از مسیر راه در منطقه دولت یار دستگیر شده وبه زندان فرستاده شدند .
از فردای آن یک خبر های پخش شد که زبانم لال اگر بگویم واصلا حوصله گفتن ندارم که چه تیلیفون های از کابل برای رهائی  فراریان شده بود وچه اخطار  های که داده نشد که حتی آمر فواید عامه از فرط فشار عصبی مریض وراهی بیمارستان شد که عاقبت مریضی آن را دشوار می بینم  .
همین مکتب باشد وهمین ملا
حال طفلان خراب می بینم

واز قول اکرم عثمان داستان نویس بی بدیل زمانه می گفتم که ( گور مرده بچه حاکم نامرد نامردا ) این دست نامرعی از که است که گلوی انکشاف غور را می فشارد این دستان نامرعی که با شرکت پول ها را تقسیم نموده از کیست از خود است ویا بیگانه که چنین ماهرانه از پشت خنجر میزند ومن اگر نظر به آوازه ها افشا گری نمایم شاید خلاف پالیسی سایت جام غور باشد وحضور فزیکی افراد واشخاص را بهانه گرفته ومطلبم را نشر نکند وپس چه بهتر که بازهم از قول بزرگی که ( زبان سعدی در کام وذوالفغار علی در نیام به )وهر آنکس که خیانت در حق مردم غور روا میدارد روزی او را شرمنده وخاکسار به بینم  .واین گروپ فراری بعد از چند روز بصورت بسیار مرموز بدون کدام تضمین وتعهدی رها شدند وبسوی کابل تا که تیل داشتند گاز داده ونزد بادارن خویش رفته وقرار اظهارات که این گروپ  در اعترافات خویش در حًارنوالی غور نموده بودند اظهار داشتند که رئیس شرکت عجب خان پکتیا وال گفته که دیگر نه پول است ونه هم قیر هرچه زود تر فرار کنید . وازین اظهارات معلوم است که سرک  داخل چغچران به این حالت فلاکت بار خواهد بود وشرمی است برای تمام غوری ها که هرگز فراموش نمیشود ومثل این است که حکومت مرکزی از مردم غور انتقام میگیرد وجای تاسف این جاست که دوست ودشمن همه خاموش اند وهیچ کس واکنشی وصدای بیداد بلند نمی کند تا گوش فرعونیان زمان بشوند وازین بیشتر بر غوری ها خنجر نزنند .
روز اول عید سعید فطر بود مقامات دولتی غور از مریضان داخل شفاخانه ولایتی غور عیادت می نمودند زمانی که والی غور یک مقدار سیب برای زن مریضی پیش کش نمود زن در جواب گفت که والی صاحب من سیب را چه میکنم سرک داخل شهر را قیر کن وازین جا میشود نتیجه گرفت که این درد  زن ومرد با احساس غوری را می آزارد حتی مریضی که در بستر رنج بیماری دارد ودر آخر از ناچاری دعا میکنم که کور وشرمنده باد آنانی که بر مردم فقیر غور ستم روا میدارند وهرکس که این مطلب را بخواند آمین بگوید .