آرشیف

2015-1-16

قربانعلی فیاض غوری

دستان خــــون آلــــــــود در گریبان انتخابات

 

مشروعیت یافتن قدرت حاکم برجامعه، در دنیای مدرن جزاز طریق انتخابات و مراجعه به آرای عمومی راه دیگری برای جایگزین شدن وجود ندارد، مردم سالاری و دموکراسی و حکومت مردم بر مردم ایجاب می کند که هرفردی از جامعه در تعیین و انتخاب متصرفی در امورات سیاسی ،فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی اش سهیم باشد تا نقش حاکمیت مردم درقالب انتخابات تبلور یابد. از چندی به این سو تب و تاب انتخابات درفضای سیاسی کشور از همه چیزبیشتر نمایان است و شاهد ائتلاف و اتحاد های سیاسی احزاب و تشکلها می باشیم، ائتلاف هایی که درتاریخ سیاسی افغانستان همیشه مقطعی بوده و با براورده نشدن خواسته های اعضاء آن زود از هم می پاشد. ائتلاف های شکل گرفته در این برهه از تاریخ افغانستان نیز انعکاس دهنده خواسته ها و صدای مردم نیست، چه از طرف تیم حاکم و چه از طرف احزاب و اپوزیسیون همه بر محور عناصر قومی، سمتی و حزبی شکل یافته است. کسانی که دست های شان به خون مردم مظلوم آلوده است و در طول سه دهه ی اخیر از سردمداران ومتولیان جنگهای خانمان سوز داخلی بوده اند؛ امروزبا برافراشتن پرچم دموکراسی خواهی و لحیه گذاشتن برای تظاهربه مسلمان ناب میخواهند سرنوشت ملت سوخته افغانستان را به دست بگیرند و خواسته های نا مشروع و شیطانی و قومی و سمتی شان را بر آورده سازند. این دجال های تاریخ سیاسی افغانستان که اکنون چه در حکومت و چه در در اپوزیسیون قراردارند، مسئول بدبختی و تباهی کشور است، اگر با یک دید ظریفانه به دهه های جنگ داخلی نگاه کنیم می بنیم که همه کشمکش های ناشیانه و جنگهای ویران کننده زیربناهای اقتصادی و فرهنگی این دوران بر سر تصاحب قدرت بوده است. پوشیدن پوستین اسلام ،جهاد مقوله های بوده اند که خواسته های شان را تأمین می نمودند و در واقع از عقیده پاک مردم ما برای منافع حزبی و قومی و مذهبی شان بر خلاف منافع ملی بهره بردند، اگر در مقابل کمونیست ایستادند و برای حفظ عقیده و دین جنگیدند، این مردم و جوانان مسلمان و غیور کشور ما بودند نه کسانیکه امروز اسم مجاهد را یدک می کشند. تبدیل شدن جهاد به جنگهای داخلی، قومی و مذهبی نشانه روشنتراز روز است که اینها حقیقتا منافع ملی و دغدغه دینی نداشته اندبلکه دغدغه این افراد تصاحب قدرت بوده است.
مشکلات افغانستان وقتی حل شدنی است که این نسل آغوشته به فساد ازصحنه سیاست افغانستان حذف شوند و نسل جدید که جز به افغانستان آباد و سربلند فکرنمیکنند روی کار بیایند،در اندیشه سیاسی این نسل جز تعصب، قوم،حزب، فساد چیزدیگری بنام منافع ملی، وحدت ملی، وعدالت اجتماعی وجود ندارند.جای امیدواری است که نسل جدید ما آن های که در مکاتب و دانشگاه ها درحال تقویه مبانی فکری و علمی شان هستند روزی سرکار بیایند و بر داغ چند ساله مردم رنجدیده کشورما مرحم بگذارند، اگر به این نهال اجازه رشد داده شود و حوادث ناگوارکشور آن را خشک نکند روزی خواهد رسید که افغانستان را سرسبز و خرم خواهد کرد،چون شالوده فکری و وجودی این نسل فارغ از عصبیت،توحش و جهالت است.اما فراموش نکنیم که در فضای سیاسی فعلی نه چنین افرادی دلسوز به کشور از آسمان به زمین می آیند، و نه نسل که گرداننده امورات سیاسی امروز کشور است اجازه کار و فعالیت می دهند. پس منطقی به نظر می رسد که از انتخابات پیش رو که یک چانس برای افغانستان است، استفاده بهتر نماییم تا دوباره افغانستان گرفتار جنگهای داخلی و حکومت های بنیادگراهایی به نام اسلامی نشود. به فرموده امیرالمؤمنین علی (ع) حکومت بد بهتر از حکومت نداشتن و هرج و مرج است.