X

آرشیف

زبـــنـــــد غـــور یا غـوریـند ، بـبـیـن لعــل گـــــوا را
به ساغر ، و تولکی ریزد ، شراب لعل بابارا

اگر از بام غــور افگنده شد تـنـدیـس بی تــقـــصــیر
به سقفش لعل را بنگر ، بدامن جام حــــمرا را

زیارت کــن تو جــامــش را عجـب مـشاطـــهَ دارد
کند از کــوزهُ بـابـا ، لـبریز جام صهبـــــــــا را

بیا شهر ضهاکش را به شـــرق چـغـچـران بــــنگر
بـسوگـــش اشـــک بـابـا کرده مملو بند سلما را

اگر از تــیـــــوره گویم برایـت کــرده ام تعـــریــف
بفـضـل و دانــش و فرهنـگ همـچشــم اروپــارا

پـــــسابند شـــریــفــــش مـنبـــع کان سخــــا باشـــــد
چســان ســـرچشـمهً و آبش دهد هدیه فراهــا را

به مرغابش تماشا کن که کوثر مـیـشود تمثــیـــل
ببین در روضهَ رضوان ، قطار خیل حٌرا را

بیــار ای تولکی ســاغـر بیـــاد غـــوریان امشــــب
روم غزنه ، سپس دهلی ، گیرم دامن روُیا را

بیــار ای شهــــرکی ، جام که من در قله جـــامــم
شراب لعل یـخدان را بریز مخـمور کن مــارا

بیار ای ساغری ساغر ، منم مجنون نقش جــــام
بـده سـاغـر ، بـگر جــام ، بـده در لعـل لیـلا را

ملکزاده بیار جــــام که طفل غـــور عــطش دارد
بــبـیـن چه رایـگان ریــزد به قـره قوم دریا را

بهـــمت عهد کن بر خـــود و یکقطره ازین دریا
نـریـزد رایـگان از جـام بــگو والـله به باالله را

که بعــــد از راد مردان جهــانسالار و جام بنیاد
بر آورد چـرخ گــــردون نوبـت احـفــاد والا را

بجــام رفته مرا رویا ، کند با غـــوریان نجــــوا
چرا جامم شده صحرا ، بـبینید تشنه صحرا را

شراب لعـــــل و کرمان بریز از کــوزه بـــابــــا
نریـزد قـطره از جام ، بکـن معـمـور مـاَوا را

شهـاب غـــوریت بنگر بلند پرواز چون شاهین
نـشـــان ســـَم اســــپانــش به شهــر اودیـــانــا را

رقیــبان منفجر گردند مرا بام و شکست جامم
نکرد آباد به جــز ویـــران ، ببـین تـندیس بودا

زغوربند تا به پسابند ها کنیم مجلس ببام غور
زجا غوری تا غورماچت ، شکـنیم قند یلدا را

زرآموزی شنو پـــند بزن مهمیز رقیبـــــان را
به همچشمان نشانش ده سـمرقـنـــد و بخارا را

 آلمان ، 3 عقرب 1382 مطابق 25 .10. 2003

      یاددشت :
جاغوری ، اصلاَ ( جای غوری ) بوده و بمرور زمان کوتاه شده است که فرهنگ عامه معمولی و طبیغی است و غوری ها از همین سنگر به غزنی حمله میکرده اند.
غور ، در حقیقت از نگاه تاریخ مربوط تمام مناطق مرکزی افغانستان است.
بام  = بامیان و بابا  = کوه بابا و     یلدا = ولادت
لودیانا  =  منطقه است مربوط هند که جزء امپراتوری غوریان بوده است.
جام  =  هدف از جام گاهی منارجام و گاهی منطقهٌ مربوط جام است
 

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.