آرشیف

2015-1-16

حامد دادفر

در غـــــــــور چـــــــــــه مـــــــــــی گزرد

 

ولایت غور یکی از ولایات سرد سیر کوهستانی وصعب العبور و راهای مواصلاتی خامه نیز از ولایات دور افتاده و مرکزی کشور است که شش ماه بصورت کل زمستان است؛ درین اواخر که مواد سوخت از تمام نقاط دشت دامن این ولایت کاملآ ازبین رفته و ریشه اش از بین رفته است. باشنده های این ولایت در زمستان همه است بود شان را مواد سوخت خریداری تا در زمستان از سردی هلاک نشوند؛ و کسانیکه نمیتوانند امکانات زمستانی را آماده بسازند در هنگام که بمشکل مواجه می شوند مجبور دست به مهاجرت می زنند و از قبیل آن حادثات گوناگون دامن گیر مردم این دیار می باشد که حالات بدی بسر می برند؛ بطور مثال مدت سه شبانه روز است که برف باری و طوفان در تمام نقاط این ولایت ادامه دارد در تمام اطراف و اکناف این ولایت تعداد کثیری باشنده های این دیار متضرر، بیجا و حتی شهید شدند که گزارشات دوامدار بمراجع مربوط داده می شود. مانند گذشته ها کسی پیدا نمی شود که این داد کمیته مبارزه با حوادث و مردم غور را ببیند و بشنود. سر انجام طوری به اندیشه ها خطور می کند که گویا این ولایت جزء خاک افغانستان نبوده و مردم این ولایت اتباع افغانستان نیست که کسی به این مردم فکری کند؛ وای بما که در عوض به فکری تخریب؛ ودسیسه سازی و توهین یکدیگر هستیم وقت برای حق خوا هی و امتیازات قانونی خود پیدا نمی کنیم؛ باید یاد آور شد که در ماه میزان همه ساله پلان اضطراری زمستانی با اشتراک همه اعضای کمیته تحت نظری والی ولایت ساخته و به مراجع زیصلاح ارسال تا جهت پاسخ گویی حادثات زمستانی امکاناتی از مرکز فرستاده شود که قبل از مسدود شدن راه ها باید اکمال گردد و دیپو شود. اما با تآسف که هیج نوع مواد غذایی وغیر غذایی امکانات نقدی به این دیار لازم دیده نشده از مقامات مرکز که اکنون مردم ما در حالت تلف شدن هستند و ما صرف بطرف آ نها می بنیم بس امکانات نیست که بتوا نیم به حادثات رسیده گی کنیم. ای وای بما هر قدر بگو ییم در دل زیاد تر شده و کدا م نتیجه مثبت بد ست نمی آید .