آرشیف

2014-12-11

الحاج عبدالطیف مقصودی

در سال 1363در یزد ،اوضاع و احوال کارگران افغان در فلکه مجاهدین

نمودیم ترک کشور عزم ایران
برای تامین یک لقمه نان
 
سر  صبح لرزلرزان در خیابا ن
نگاه در چهار سو سازیم حراسان
 
اگر در ایستگاه ایستا د موتر
در اندازیم به بینش خود سراسر
 
اگر بینیم پولیس و پاسداری
دهیم ترجیح فراری بر قراری
 
بیاید موتوری خورجین والا
دویم در گرد او ما بی سروپا
 
بسازد در عقب ما را سواره
رود از بین شهر اندر کناره
 
کمر بندیم برای خدمت آن
همه افعال ما با اوست فرمان
 
گهی سیمان تر در بین کاسه
به بین فرگن آریم شین و ماسه
 
بسازیم کاهگل یک موتر خاک
دهیم بر دستها بس تیزو چالاک
 
«هله بینم بد و»تکه کلامش
پنیر پر نمک خرج نهارش
 
شود ترک نماز ظهر همیشه
بدست خود زنیم بر ریشه تیشه
 
بود جای تاسف ای عزیزان
شویم حما ل شیطان دزد ایمان
 
برای جمع ما ل پست دنیا
شویم غافل ز امر نهی مولا