آرشیف

2019-11-9

گل رحمان فراز

در باره شناسنامه غور

در باره شناسنامه غور

قضاوتِ اینکه چه موضوعات "شناسنامه غور" مورد نقد قرار گیرد و به کدام موارد این اثر مُهر تائید زده شود، بحثِ ماقبل از خوانش، دور از انصاف و غیر عادلانه است. هر چیز یکبار به خواندن اش می ارزد ولو اینکه از ارزش خاصی معنوی نیز برخوردار نباشد ویا اینکه دیدِ باز و مسئله روشن شده با ادله، جایگاه اصلی و مطلوبِ خویش را با دیدگاه تعصب گرایانه، تک‌رو و تُند تفویض نماید. 
عادلانه نیست تلاش های دوستانِ را که در این قسمت زحمات متقبل شده اند و تلاش ورزیده‌ اند، نادیده بگیریم. نفسِ کارِ مُشترک ارزنده است و همدیگر پذیری از اینجا منزلت، جایگاه و رواج می یابد. ما که در این باره غفلت کرده ایم، بگذاریم دیگران بنویسند تا ما بخوانیم.‌ خوانش مطالب دوستان به ما قوت قلب، انگیزش تلاش و یا هم ایده برای نقد این اثر می دهد. 
به عوض اینکه کار نویسندگان، و پژوهش گران این اثر را نفی تلقی نموده و رد کنیم، بهتر است تا برای تلاش شان ارج نهیم، بخوانیم و برای اصلاح، اعتبار و اهمیت اش نقد سازنده وارد کنیم تا به غنامندی این اثر کمک کرده باشیم و فرهنگِ نقدِ سازنده را به بالندگی برسانیم. 
رویای ترسیم شده "شناسنامه غور" بنظرم بیشتر منعکس جغرافیای غور فعلی/امروزی است‌ که به عنوان واحد اداری/ولایت کشور به معرفی گرفته شده است. در این کتاب از افتخارات قبلی غوریان گذشته نگری نشده و راه های مطلوب آینده برای پیمایش نیز فراهم نبوده است. 
به معرفی گرفتن غور (از لابلای این اثر) در بدنه واحد دولتی/حکومتی کشور بنام افغانستان در حقیقت به کوچک بودن این سرزمین و دیار مهر تائید می زند. افتخارات نادیده گرفته می شوند، به غنایم حال توجه صورت نمی گیرد و برای آینده خط فکری ایجاد نمی شود. 
نام‌ بُردن از فهرست داشته های فعلی جز اینکه معلومات فعلی غور را آرشیو کند، موثریت دیگر نخواهد داشت. به آیندگان از طریق شناسنامه غور می رسانیم‌ که غور در این سال (۱۳۹۸) دارنده چنان وضع با چنین امکانات، محدودیت ها و سهولت ها بوده است. 
مسئولیت جمع آوری، نگارش و تحقیق بخش های کلیدی این اثر برای افراد متخصص و مسلکی داده نشده است. اگر داده هم شده است، (به اشکالات مختلف) مسئولیت و تحقیقات انجام شده به دست نشر یا سپرده نشده است و بصورت نا تکمیل تحویل داده شده‌ است که فردی دیگری (از نیمه راه) مسئولیت انجام کار نیمه تمام را گرفته است. 
اختصاص یافتن نکات حساس این کتاب بدست اشخاص محدود، برای هم دستان و راویان داخلی این گروه ذهنیت های مشکوک ایجاد کرده است. تبلیغ و پخش این ذهنیت ها، بازار همه شمول بودن این اثر را (الی خواندن آن) سرد کرده و می کند. 
به تصویر کشیدن زندگی، مقاومت، فعالیت و مبارزه بزرگان برای این دیار افتخار و اعتبار می بخشد و هک حافظه تاریخی می نماید و شاید در آینده بسان طبقات ناصری بحیث مآخذ از آن استفاده شود.‌ این اثر می باید در اوج شکوه نام غور و جام غور، دوره زرین حکومت سلطنتی جهانداران و فاتحان جهان غور سرشار از غنامندی، همه شمولی و فراگیری باشد. 
فلهذا، نکات فوق حساسیت های است که برای خواننده زیبنده است تا بدان توجه داشته باشد و با الهام از این مسائل طرحِ نقد خویش را بسان سئوال تحقیق آغاز گر شود. مطالعه دقیق شناسنامه غور بستر روشن سازی مسائل درونی خویش را برملا می سازد‌. به محض دریافت، خواهیم خواند و گفتنی های خویش را راجع به آن به اشتراک خواهیم‌ گذاشت. قبل از قبل از تلاش های فرهیختگان برای جمع آوری مطالب و معلومات، تحقیق، نگارش و تالیف این اثر سپاس گذارم. 
 
با مهر 
گل رحمان فراز