2016-10-19
Shahla Latifi
ترانه جان می گیرد
اتاق می رقصد
دریچه باز می شود
کودک می خندد
غنچه ها می شکفند
سگ زوزه می کشد
مادر، حیرت زده سکوت می کند
پدر، کلاهش را به هوا پرتاب می کند
دوشیزه، کبوترها را از قفس آزاد می سازد
آفتاب جرقه میزند
ابرها از آسمان دور می روند
درختان سبز می شوند
هوا به صفایی می گراید
بالکن ها به روی آسمان آبی قلب می گشایند
پرستوها مست می شوند
زمین گُل می کند
چشمه سار می جوشد
پیرزن دست نیایش را به سینه می فشَرد
پیرمرد از وجد می گرید
قفس ها باز می شوند
مرد زخمی آرام میگیرد
یتیمان سیر می شوند
زن شاعر در حریر سفید عاشقانه ها با شوق می پیچد
خون می خشکد
لبخندها جاری میشوند
امیدها در قلب جوانه میزنند
و آفتاب از پشت کوهپایه باهمی بدون سایه های اختناق و نفاق نفس تازه می کند
آن روز که صلح با عمری دوباره در جهان می دمد
شهلا لطیفی
تابستان ۲۰۱۶م
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
دریچه ی باز