آرشیف

2015-1-12

استاد سید عمر

درمــورد: گاهی با از دست دادن دوستان خــود فکر کــرده ایـــد ؟

 
عزیزان ودوستان خواننده!
گاهی شما احساس کرده اید  بخاطرانجام عمل خوب وبد یک  فرد( سرلوچ؛لنگی دار؛ریش دار؛ چپن دار ، یا از عضوحزب ؛ سازمان ،نهاد ؛ قوم ؛ سمت ومنطقه) همیشه تحت تاثیر ان عمل قرارگرفته رفتارتان دربرابر انها برداشت ازهمان تاثیرات بوده است ،که این شیوۀ عمل ناشی ازتصورشما درقضیه است .  ما همه درپدیدۀ خیال ووهم(تصور)زنده گی می کنیم که ازتکوین تا تکفین  باما همراه بوده رفتارسازمااست بناًهمین مسئله است که ما نتوانستیم دوستان ودشمنان ،راستان وفریب کاران ،خوبان وبدان را ازهم جدانموده قضاوت درست بکاربریم .ازینکه کاربرد این سوء ظن بسیار معمول ومروج دیده می شود. بناء لازم دانستم تا این مسئله را یک مقدارروشن بسازم که  تصورات خود را یقینی ساخته قضاوت نمایند تا مرتکب اشتباه وکناه نشوند وپشیمانی راانتظارنداشته باشند  .
تصور یکی از انواع  دانش ومعلومات است و در لغت به معنای تصویر چیزی را در نظر(ذهن) آوردن است مانند :اینکه تصویری یک دوست خود درذهن آورده ؛ وپیش داوری های را به ان منصوب می نمائیم ؛ که هیج نوع تصدیق به صحت  ان نداریم .درعلم منطق، تصور را اینگونه تعریف می کنندتصور صورت ساده ذهنی است که به چیز دیگری نسبت داده نشده باشد. مانند صورتی که از انسان، زمین، خورشید، آهو وشیردرنده … غیره در ذهن ما رسم می گردد و به هر یک از تصویر ها، تصور آن چیز می گوییم.تصور بر دو نوع است:
·         تصور معلوم .
·         تصور نامعلوم .
1.      تصور معلوم :که بنام تصور بدیهی یا ضروری نیزیادمیشود؛ تصوری است که خود به خود معلوم و واضح و روشن است و نیاز به فکر و نظر ندارد.مانند تصور که شما از سردی، گرمی، تلخی، شیرینی، تلخی ؛شوری فهم و درک دارید .  به سخن دیگر، تصور بدیهی(اصل) آن است که برای معلوم و حاصل شدن در ذهن ما نیازمند فکر نیست
2.  تصورنامعلوم : که بنام تصوراکتسابی یاکسبی نیزیادمی شود ؛ تصوری است که خود به خود معلوم نیست؛ بلکه با فکر و نظر و تاًمل برای انسان حاصل می شود و برای حاصل شدن به ادراکها و تصورها دیگر نیازمند است.
مانندتصور: درخت، کوه ، سنگ وغیره به عبارۀ  دیگر، تصورمعلوم( ضروری )به ان گمان وحدس گفته می شود که برای واضح شدن ان  در ذهن ما نیازمند تفکر نیست؛ اما تصور نظری آن است که معلوم شدنش نیازمند به فکر استمثلا: برای حاصل تصور درخت به تصورهای  دیگری احتیاج داریم که قبلا باید برایمان حاصل شده باشند. مانند تصویر برگ، تصویر تنه، تصویر شاخه، تصویر صورت درخت و… . به گونه ای دیگر نیز می توان تفاوت میان این دو تصور را بیان کرد:تصوربدیهی یاضروری ، تصور روشن و واضحی است که هیچ گونه تردیدی  در آن نبوده و اذعان (اقرار؛تصدیق )به وجود آن، بدون نیاز به فکر برای انسان آشکار است؛ برخلاف تصور نظری که احتیاج به تشریح و توضیح دارد و اذعان به وجود آن، نیازمند به تفکر و استدلال استبه عنوان مثال، تصور شیرینی(تصوری بدیهی) را برای کسی که تا بحال با شی شیرینی روبرو نشده است، به هیچ گونه ای نمی توان توضیح داد.اما تصور جزیره (تصوری نظری) را می توان برای کسی که تابحال آن راندیده توضیح داد و او نیز می تواند تاحدودی آن را در ذهن خود مجسم کندبر همین اساس، علت بدیهی(حقیقی،اصلی ) بودن برخی تصورها و نظری بودن تصورها دیگر آشکار می شودکه میتوان تصورها را بسیط ومرکب تقسیم کرد تصورات بدیهی تصوراتی بسیط و روشن و بدون هیچ گونه ترکیبی هستند. (تصور شیرینی از عناصری تشکیل نشده تا آن عناصر مجموعا این تصور را در ذهن ایجاد نمایند) اما (تصور نظری تصوری است مرکب و تشکیل شده از عناصری که آن ها مجموعا این تصور را می سازند.
( مانند تصور جزیره که از تصورات آب، خشکی، احاطه شدن از هر جهت و … تشکیل شده است) باتوضیح مطالب فوق به اهداف که درین نوشته درنظرداریم نزدیک می شویم . ازبحث بالای تصورهای معلوم (بدیهی وضروری) که ازانها بنام تصور بسیط نیزیادشده صرف نظرنموده همان مقوله ای استاد بزرگواراستاد غلام دستگیر(همنوا )را کافی میدانیم که میگفت :        ازکرامت ها پیری ما اینست —- خربوزه را می خورد میگوید شرین است .
بالای تصورهای نا معلوم (کسبی ومرکب) که ما را احاطه نموده وسبب رفتار وعملکرد های ما شده وناخواسته وسیله ای ازدست دادن  بسیاری ارزشها؛خوبی ها . باالاخره بهترین دوستان مکث می نمائیم؛ تاباشد عناصر تشکیل دهندۀ یک تصورخوب ومفید اجتماعی را حلاجی ولاجه ها ی انرا بشناسیم وتصوردرست را ازنادرست تشخیص؛ بیان وعملکرد خود را کنترول  و دورازتعصب رفتار وبیان خودرا تنظیم نموده وقضاوت داشته باشیم .
تصورنامعلوم(اکتسابی یاکسبی ): انسانها در برابر موضوعات ، حوادث ، برخورد ها و سایر جنبه های زندگی تصورهای مختلف دارند ومسایل را از دیدگاه خاص خود میبینند . لذا میتوانیم بگویم که تصور ، حد س و گمان انسان ها در مورد مسایل مختلف را نشان میدهد .تصورهای انسان بیشتر اوقات درست نمیباشد . همان طوریکه چهره های انسان ها از همدیگر فرق دارد به همین اساس تصورها وبرداشت های انسان ها نیز یکسان نبوده ، بلکه متفاوت میباشد  پس باید این حقیقت را بپزیریم که تصورها و برداشت های دیگران از تصور و برداشت ما فرق دارد لذا نباید بالای تصور و برداشت خویش پا فشاری نمایم و نباید به اساس تصورها خود فورا ً قضاوت نمایم بلکه بهتر است تا از طریق مفاهمه ء صلح آمیز تصورها خود را با تصورها جانب مقابل شریک سازیم .تصورهای نادرست در برخی حالات موضوع منازعه را تشکیل میدهد زیرا طرفین از مقاصد و اعمال همدیگر تصورهای نادرست نموده ومشکل اساسی را درک نمی نمایند و همچنان هریک از دید گاه خود جانب مقابل را مقصر و ملامت میدانند . انگیزۀ شکل گیری  این پدیده ازسطح دانش ،سفارشات عدۀ ازدوستان ،همکاران ،مشاهدات ؛رسانه ها ؛رفتار افراد وگروهی بوده است که بالای اذهان ما اثرانداخته ما را اسیر نموده  است اگربرای ما خوب معرفی شده باشد او بنظر ما خوب جلوه می کند واگربد معرفی شده باشد اودایم برای ما بداست وبه همین خیال قضاوت می نمائیم که دور ازاداب واخلاق  است :اگرفردسرلوچ بشما بد کرد ایا تمامی سرلوچها بداست؟ اگر کدام پکول یاکلا ه دارووریش داربشما بدکرده باشد ،درهرجائی که به ان شکل اشخاص برخوردیم با انها به همان تصوراولی رفتارکنیم یا ذهنیت داشته باشیم ؟………….غیره . نخیر !  کنه مطلب دراینجا است که ما تاهنوز براین منوال می اندیشیم وفکر می کنیم برای اینکه ازاین طرز قضاوت ها کناربرویم وخود ومردمان خود را ازین دید نجات بدهیم به سوال اینکه چطور میتوانیم تصور خود را درست بسازیم  ؟پاسخ میدهیم : اشکال ذیل شیوه رسیدن به حقیقت را واضح میسازد :
·         باشیوۀ تفکر ، تجسس و تعقل میتوانیم به حقیقت نزدیک شویم و نباید قبل از رسیدن به حقیقت در مورد کسی یا چیزی بد گمان شویم .
·     کوشش نماییم تا تصورها وبرداشت های طرف مقابل را درک نماییم یعنی خود را در موقف او قرار دهیم و از دید گاه  او مشکل را مشاهده نماییم .
·     برای رسیدن به حقیقت باید درمورد تصورها خود و جانب مقابل فکر نماییم از هوشیاری کار گرفته وبعد از مفاهمه باجانب مقابل در جستجوی حقیقت شویم یک نکته را باید بخاطر داشت که هیچ گاه در عالم تصورها به قضاوت نپردازیم زیرا قضاوت زمانی سودمند است که به حقیقت رسیده باشیم.
این بود فشردۀ ازمسأله تحت نام تصورتقدیم گردید منتظر نظریات وفید بک ها ی شما البته خوشحال می شوم
 
 
ارسالی استاد سید عمر
  مورخ 27/10/1389