X

آرشیف

درخت (2)

آمد بهار و گشته دل‌ام در هوای تو
یک ابر با سلیقه، که بارد برای تو
من ابر با سلیقه پُر از رعد و آتش‌ام
آواز می‌کشد دل من، از ندای تو
باران شوم ببارم و لذت برد خدا
وقتی‌که تر شوند گُلِ دست و پای تو
مانند یک درخت ترا آبرو دهم
از جنس شوخ چادر انگیزه‌زای تو
چون، باغ من یگانه درخت‌اش تو بوده‌ای!
آخر تو هم که خشک شوی، وای… وای… من…
آری بهار آمده، کی هم‌سفر شویم؟
کو کفش‌های تو؟ وَ کجا کفش‌های من؟
این‌بار باز شعر به پرسش تمام شد!


حبیب سرود
14/12/1392
فیروزکوه

 

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.