آرشیف

2014-12-20

استاد احمد ندیم غوری

داستان بيل شكسته

بيلي شكسته وازكارافتاده رادريك گوشه انداخته بودندهرگيزبطورقطع ديگربيادي كسي نمي آمدهمه آنرابه بادفراموشي سپرده وازيادبرده بودند ديگرآن بيل شكسته واز كارافتاده نه قدرداشت ونه قميت! آن روزي كه بعدازاستخراج آهن ازمعدن دركوره ذوب آهن قرارداشت ودرفابريكه بيل سازي بامارك معروف ترين بيل ازماشين هاي ساده به بازارجهت خريدوفروش قرارداشت وازيك كشوربه كشور ديگرصادرميگرديد وازيك بازازبه بازارديگرتوسط تجارومعامله گران تجارت ميشدوحتي به وسيله سوداگران ازيكجابجاي ديگرنقل وانتقال ميگرديدكاگران ودهقانان براي كاركردن بيل رانظربه ضرورت خودازبازارمشتاقانه خريداري ميكردند وهرروزباخودبه سري كارخودميبردندويك لحظه هم ازنظرشان دورواقع نميشد هركدام ميگفتند:بيل من!ازخوبترين بيلهاست.امابعدازشكستن بيل رابحال خودش رهاكردندوديگرآنرابنام خودويابنام ديگري يادنميكردند.بيل شكسته وتنهابانهايت افسردگي ودرماندگي خودچنين ميگويد: واي واي!چه شده است؟كه دوستانم مرادرگوشه تنهاي ودربين خاك وخاشاك انداخته اند؟من همان بيل شماهستم كه مراهرروزبشانه خودگذاشته بسوي كارگاه تا مزرعه كشت گندم برنج ويابراي آبياري گلهادرختان باغ وسبزيجات باخودداشتيد!امابعداز شكستن وسپري شدنم مرادرگوشه فراموشي وناتواني انداخته ايد؟من سالهابراي خدمت وزنده ماندن شماوبلندبردن توليدات زراعتي شماايثاروفداكاري نمودم مانندمادروطن شماكه باداشتن همه افتخارات تاريخي وفرهنگي نياكان باشها مت اين خاك كه نهال آزادي راباخون خودآبياري وپرورش داده اندوبراي شمافرزندان سرسپرده خويش به امانت سپرده اندتاازمادروطن آزادي،صلح وتمام ميراثهاي تاريخي گذشته گان خودحفاظت نمائيد! باتاسف بايدگفت:كه عده ازوطن فروشان اين فرزندان ناخلف به مادروطن،فرهنگ ملي وميراثهاي تار يخي نياكان خودخيانت كرده وميكنندكه بجنگ،تجاوز،كشتارمردم،فساد،جنايت به مادروطن وملت قهرمان افغانستان دستدارندوامروزافغانستان ازعقب ماندترين كشوردرجهان وازفاسدترين دولت درسطح بين المللي قرارداردومانندبيل شكسته وازكارافتاده ائيست كه غرور،خوداراديت،آزادي وحيثيت اين ملت افغانرازيرسوال قرارداده است؟ مانندمردان وزنان سالخورده ومتقاعد!ماننداستادان ومعلمين بي وضاعت .فقيركه باامتيازكم شب وروز درتعليم وتربيت نسلهاي وطن قراردارندوبيشترين قرباني راداده اندودركانون علم ومعرفت عليه ظلمت جهالت وبي عدالتي مبارزه مينمايند!مانندعلماو دانشمندان بيكاروبيروزگاروافتاده ازنظر! مانندژورنالستان بي حقوق رسانه ها!مانند خبرنگاران بي ضاعت وناتوان غيري دولتي! مانند شعراونويسنده گان محروم ازحق آزادي وبيان!كه براي توسعه فرهنگ ومعارف زحمت ميكشند! مانند افسران بركنارشده ازوظيفه نيروهاي امنيتي اردوي ملي پوليس ملي وامنيت ملي!مانند سربازان مجروح ومعلول بي دست وپاي!مانندمردم بي دفاع وطن!اين خدمتگاران صادق وواقعي كه درمقابل دشمنان صلح وامنيت ساليان درسنگردفاع ازآزادي وطن شرف وملت غيور افغانستان رزميده اندو بعدازشهيدشدن ازبين رفتن معلول ويامعيوب شدن ويادرپيري وناتواني جسمي مانندبيل شكسته به فراموشي قرارميگيرند مانند بيلي شكسته ميباشدكه نه باسياست ونه باتقلب جنگ تجاوزقاچاق وفساد كاري دارند امادرچنگال جنگ تجاوزغارت ترورانتحارمافياودشمنان وطن قراردارندوهرگيزازآنها حمايت صورت نميگيرد!بيل شكشته درجواب خودميگويد:حال دانستم كه نه تنهامن درچنين حالت تنهاي وبيخبري قراردارم!طوريكه بملاحظه ميرسدآنانيكه براي خدمت بوطن ومردم فداكاري وجانثاري كرده اندقدروقميمت ندارنددرچنين حالت وناتواني قرارداده ميشوندو ياقراردارند!اينست سرگذشت بيل شكسته!كه باخوددرتنهاي ودرزيري زبان ميگويد:ازجنگ وفسادبسيارميترسم بخصوص زمانيكه برلبي جوي ويابرسري دهانه آب ميباشم جنگ افروزان ازدسته ام كه مانند ميله تفنگ ازدورديده ميشودميترسند!امامن هرگيزجنگ وجنگ افروزان رانمي بخشم وازجنايتكاران بدم مييايدوبرايم سوال پيداميشود؟كه چراازمفسدين وجنايتكاران بدون مسئوليت حمايت ميشود؟وچرابه دشمنان وطن وملت قهرمان افغانستان احترم گذاشته ميشود؟وچراجنگ افروزان وجنگسالاران شناخته شده ازمقام وقدرت شان حراصت ميگردد ؟وچرابه خدمتگاران واقعي اينكشوردر موقع ناتواني ودرماندگي ظلم وجفا صورت ميگيرد؟ودرمقابل دشمنان شناخته شده وطن باتوان كه دارم ميجنگم ومبارزه مينمايم!وازدشمنان مردم قهرمان افغانستان هيچ وقت نترسيده ونميترسم وهرگيز ازشجاعت وجانثاري روي بر نميگردانم تاآخرين نفس وآخرين لحظه حيات درخدمت وطن ومردم قهرمان افغانستان قراردارم ومتعهدميباشم وتايك قطره خون دربدنم جريان داشته باشدبادشمنان صلح وامنيت وطن ميرزمم وهرگيزتسليم جنگسالاران وجنگ افروزان غيريمسئول نميشوم من فرزنداين آب وخاك عاشق كشت زراعت آبياري باغداري وسرسبزي ميباشم وهرگيزبه مادروطن خويش كه پرورده من است خيانت نميكنم علاوه ازجوي كاري بكارهاي پاك كاري كندن زمين گئل كاري نوسازي بازسازيي شگوفاي كارراه سرك وغيره كاري هاي كه به انسانهانفع ميرساندروزوشب بخدمت قراردارم وهرگيز ازكار خسته نميشوم اماقدرواهميت من باهمه فداكاري وجانثاري ام مانندمردم ضعيف وبيگناه كه هرروز درراه هاوجاده هاتوسط جنگ افروزان بدون مسئوليت ترويستان حرفوي وانتحاريان كشته ميشوند درپيش تكه داران قدرت ناچيز ميباشدبا شكستن دسته ميله وياتنه ام مرابدورانداخته ميروندمانندجسد مرده هاي كه ازانفجارماينهاي كنارجاده هادربين موترهاي تروريستان ازبين ميروندجنگ وتجاوزبدست دشمنان وطن ومردم است كه هرروزبراي ترورمردم توسط حاميان جنگ بكار برده ميشودامامانند حاميان صلح بي قدروبي اهميت ميگردم امامن بيلي بوده ام بردست دهقاني كه ساليان زيادي مرابراي آبياري مزرعه گندم وتهيه رزق وروزي حلال براي شماجانثاري ميكردم حاصلات گندم برنج جواري لوبيانخودوسبزيجات گوناگون رافراهم ميساختم زمين رابانيش وكندنكاري آماده كشت وزرع نباتات كرده وآماده مينمودم باغهادرختان مثمروميوه جات مختلف رابراي استفاده شماآبياري وفراهم ميساختم ومانندسربازي دليرو باغيرت كه براي حفظ وطن وآزادي هميشه درمقابل دشمنان صلح امنيت وترقي مبارزه مينمايدوآنانيكه درراه خدمت به مردم افغانستان شب وروزآماده خدمت جانثاري وفداكاريميباشند دشمنان مردم افغانستان نه تنهامراكه(بيل شكسته)هستم ازبين ميبرند!«دهقانان وكارگران»ومادرطن شماراباجنگ تجاوز،فساد،تروريزم وكشت وموادمخدربسوي مرگ وبيماري ميكشانندومزارع شانرانابود ميسازند! جوانان ونسلهاي آينده وطنرا بسوي جهالت گمراهي واعتيادميكشانند! مكاتب تاسيسات علمي وفرهنگي راباانفجارماين ويابه آتش ميكشند!مردم ملكي وبيگناهراباترور وانتحاربيرحمانه بااندختن نفاق ودشمني بجان هم انداخته اندوازبين ميبرند!بهترين فرزندان شماراناجوانمردانه درسنگردفاع ازوطن ومردم افغانسان بيرحمانه بقتل ميرسانند مردم بيگناه رادرراه ها وجاده هاازبين ميبرند مكاتب راويران ميسازندمعلمين راباسخت ترين جزاسربريدن وقطع اعضاي بدن بقتل ميرساننداينست نتيجه جنگ فسادوموجوديت تروريزم باجنگسالارومافياي قدرت درافغانستان!بالاي بيل شكسته ومردم ناتوان!

جنگ افروزان جنگسالاران وطن شكست كابل شكست
قدرت پرستمركزشكست راه وسرك وپل شكست 
ازجنگ تروريزم بسوخت كشورعزيزماافغانستان
ميهن شكست محورشكست پيمان انترپول شكست    
درشهروجاده انتحاركشت انفجار افغان شكست
عزت شكست نهضت شكست پيشرفت تكامل شكست
سيلاب خون روان بوددرينوطن دستهاي خون
غرورشكست قدرشكست عدالت و كامل شكست
فسادجنگ دشمني سوخت زنده جان وناتوان
فن شكست صنعت شكست اطاعت وحائل شكست
شراب زخوني بيگناه برمفسدان آورده جنگ
افگارشكست هوشيارشكست ديوانه ومجهول شكست   
ترياك جنگ دشمن بودهست مافياقاچاقبران
غيرت شكست همت شكست بيخانه وغافل شكست 
دستهاي غيرهرجهت جاسوس صفتان رئيس
مرزشكست سرحدشكست نگهبان زكرنيل شكست
باندوتروريزم سركشان باتندروان وفاسدان
عشق شكست عاشق شكست معشوقه خوشگل شكست
فسادزبالاسركشيدقانون زقدرت گشت ضعيف
گاردشكست سربازشكست وزيرباكفيل شكست
دشمن تجاوزكرده رفت وكيل وقوماندان غايب
غدارشكست مكارشكست فرمانده اي بزدل شكست
ازترس تروريزم گريخت درخانه پنهان ميشود
بزرگرشكست نوگرشكست مهاجروكم دل شكست
چوكي برشوت ميخردقدرت ميراثي كرده است
دربارشكست بازارشكست لايحه اي يوپول شكست  
مقام ومنصب ازفسادميراثي گشت ترياك جنگ
عدل شكست عادل شكست انصاف باپردل شكست
ازغرب وشرق   تندروان اندركمين به ماست
افغان شكست جهان شكست دونيابه تزلزل شكست
 قلبي وطن زانتحارخون ميچكد دايم زجور
دولت شكست حكومت شكست نفاق تخلخل شكست
 قاچاقبران ومافياست اي هموطن برخيزبدان
غريب شكست فقيرشكست ناداربه تنزل شكست
نسلي  جواني اينوطن گرديده است خواروزار
قدرت شكست نيروشكست آزادي ومحفل شكست
ترياك جنگ واعتيادعامل فقرومحنتست
پاروشكست جاروب شكست اسباب كاربيل شكست
 جنگ آوران تاكي بجنگ برين جنگ لعنتي
كارگرشكست دهقان شكست افزاركاروخيل شكست
جنگ فسادوانتحار تروروماين وانفجار
مجروح شكست زخمي شكست معلول ومقتول شكست
 غارتگراني حرفوي بقاي شانست بجنگ
ملت شكست مردم شكست بين مظلوم وفاضل شكست
آواره گشت هربينوا مهاجرين ازاينوطن
كاسه شكست چاينك شكست بيچاره ونازل شكست
 ازبهري قدرت وفسادافغانستان گرديدخراب
كارشكست روزگارشكست امنيت وصلح شكست
دهقان پيرناتوان حيران شدازجنگ وفساد
بيل شكست باكشت وكارتخم  باراش بيل شكست
فرهنگ جنگ اختلاف قدرت پرستاني حريف
يك قرن بجنگ باهمديگركشورشكست اصول شكست
ابناي اينوطن همه محروم از حقوق خويش
حقوق شكست زنان شكست ضعيف ومفعول شكست
مجرم به رشوت وفسادقاضي به فكرزوروچور
حق شكست بازندگي قانون شكست عادل شكست   
 زندان زبيگناه پراست واسطه هرطرف روان
پسرشكست دخترشكست نوكرشكست مايل شكست
فاسدبه اختلاس وچورملت بزيرتوپ وتانگ
كم زورشكست مزدورشكست ناخوانده وجاهل شكست
درخانه غريب وبيگناه هرزوزماتمست وغم
كاين مافياي خودپرست مجبورشكست حامل شكست
پروازنمي كنندديگركبوتراني صلح زآشيا ن
فضاشكست زمين شكست هواشكست راحل شكست
محبوس گشت آزاده گان زنجيربرده گي بپاست
دلهاشكست جهان شكست وحدت شكست نايل شكست
ازجورظلم بي حساب فريادوگريه هرطرف
خانه شكست باغچه شكست سبزه شكست سنبل شكست
قدرت گراي ميكندرئيسي جنگ سالارصاحب
دروازه شكست كلكين شكست بام شكست كاگئل شكست
 دستي تجاوزوستم برسرنوشت ملت است
خان شكست بادارشكست ارباب شكست محمل شكست
وكيل پارلمان برقص كابينه ازفساد بجنگ
وجدان شكست ايمان شكست آسمان شكست توغل شكست
 گرگان قرن بيست ويك القاعده افراطيت
پهلوشكست سينه شكست زانوشكست بغل شكست
قاضي وسارنوالهاصاحب چندزن موتراند
محروم شكست فقيرشكست ضعيف شكست چغل شكست
آلوده بافسادوجنگ رئيس وقوماندان بود
مديرشكست مامورشكست ملازم و جوغل كست
دركشوري زيباي مان جنگ تروروانتحار
پاي شكست شانه شكست مسافرومعلول شكست
حاكم والي ووزيردست بفسادرشوت است
عادل شكست صادق شكست خادم شكست عاقل شكست
ترورقاچاق وقمارقدرت پرستان اين شعار
اين سركشان وقاتلان قانون شكست حلال شكست
سالهاجنايت وجنون مستان به قدرت وفساد
اجيرشكست عابرشكست خادم شكست مسئول شكست
كشوربه جنگ دشمني برادران به كشتنست
درعيش عشرت وفساد دفترشكست كچكول شكست
افسوس ميكشدبدل فريب خورده گان اينوطن
بازيگراني حرفوي ميدان شكست و گول شكست
كابوس جنگ دشمني افقي خون وآتشست
درخواب طفل شير خوار للو شكست قا بل  شكست  
فريادوناله هاي غم هرخانه رنج وماتمست
روزشكست هفته شكست ماه شكست سا ل شكست  
خون ميچكد زديده ها كشتارجنگ وغارتست
سكوت شكست نواشكست آهنگ ني وصال شكست
درسبزه زاركشتزارترياك چرس روئيده است
ريحان شكست مرسل شكست غنچه شكست گل شكست          
اي ظالمان خودپرست تاكي وطن كنيدخراب
دستهاي كودكان شكست پاي شكست ودل شكست  
عفريت خونخواري زمان سيرنميشودزجنگ
كوچه شكست ده شكست قريه شكست آغل شكست
نواي عشق شدخموش صداي انفجارماين
خواب شكست خمارشكست بيدارشكست خيال شكست
افراطياني خونخوارتاكي بجنگ ميرويد
روستاشكست مسجدشكست دوكان شكست منزل شكست
باصلح بيااشتي شودباحق بيادوستي كنيم
بندرشكست شهرشكست پايتخت شكست شامل شكست  
حقيقتست شعارصلح صداقتست اصول آن
عرفان شكست مكتب شكست كتاب شكست سمبول شكست
 خسته زجنگ دشمني زماني صلح ودوستي
دوستان شكست جانان شكست ياران شكست بلبل شكست  
 خاموش نواي عاشقان نداي صلح عارفان
رخسارشكست ابروشكست زلف شكست كاكل شكست
باهم شويدمتحد سرباز به حفظي اينوطن
عظمت شكست هنرشكست فرمان شكست حامل شكست  
فساد جنگ دراينوطن خون هزاران ريخته
دانه شكست خرمن شكست زمين شكست حاصل شكست   
 بااتفاق وهمدلي با اتحاد  ضرورت است
پيمان شكست قرارشكست ارمان شكست واصل شكست
بيابه صلح هموطن ديگرمكن وطن خرا ب
غورشكست هرات شكست فراه شكست زابل شكست
ازجنگ فقرظلمتست درصلح خيروانكشاف
بلخ شكست تخارشكست كندوزو  سري پل شكست
فسادجنگ دشمنت اي هموطن هوشيارباش
ديوارشكست ديدارشكست درمان وتجمل شكست
ترياك واعتياد مرگ باما فيايي همرهيست
بيدارشويدوحدت شكست همت شكست شاغل شكست
قاچاقبران تروريستان جنگ جنايتست روان
طوفان خون انسان شكست فرهنگ شكست
عامل شكست فريادي بيوه ويتيم هرگوشه  انتحارو جنگ
ظالم شكست خائين شكست جنگ ونفا ق جاهل شكست
نديم نيازي مهين است كشور بصلح وامنيت
تاريخ شكست وطن شكست بشكست همه  سائل شكست

 

استاداحمدنديم غوري مديرمسئول بنيادفرهنگي هنري سام وماهنامه سام
شماره هاي تماس :0797126146 — 0779410883
ايمل :nadim88ahmad@gmail.com 
www.sam2wklyblakfa.com 
آدرس دفتر:  شهرفيروزكوه حصه دوم دره قاضي پارك نديم آباد
آدرس كتابخانه،موزيم هنري:پارك نديم آبادواقع دره قاضي شهرفيروزكوه ولايت غور