آرشیف

2014-12-26

لعل میر دانشور مرادی

خودپذیری، یا انتظاربی پایان

 

از لابلای مقالات و نوشته های سیاستمداران، فرهنگیان واستادان غوری که در ویب سایت جام غورنشر میشود، معلوم میگردد که ما غوری ها به کارکرد و آنچه را که به بیگانه گان انجام داده ایم، پشیمان هستیم پیوسطه به اتحاد وهمدیگر پذیری تاکید داریم. ولی اینکه این همدیگر پذیری واتحاد غوری ها چگونه وچی وقت عملی خواهد شد، کسی چیزی نمی گوید. هرگاه به تاریخ گذشته غوری ها برگردیم واز تمدن درخشان اسلامی مشمول حکومت محلی و شاهنشاهی تا امپراطوری بزرگ(921) ساله شان سخن بگویم، واز پیلان غوری که لشکرهای شرق وغرب راشکست وسنگر های شان را تسخیر میکردند ریشه سخن به زبان بیاوریم؛ جز افتخار به غوری های امروزی چیز بیش نخواهد بود. البته افتخار به آل شنسبیان غوری سرمایه مدنی و فرهنگی بزرگی به غوری های امروزی است؛ ولی افتخار به گذشته مشکلات امروزی غور، درد اولادهای امروزی غوری را درمان نمی کند. چندی پیش متن را از محترم استاد خیرالاحد خان غوری در پرده ویب سایت جام غور تحت عنوان" رازی را که نمی خواستم گفته شود" خواندم، که خیلی تحت تاثیر نوشته شان قرارگرفتم. قابل یاد آوری است که از جناب استاد توانا و سیاست مداری غوری یک جهان سپاسگزاری نمایم، آنچه را که تا حال تجربه نموده بودند و چشم دیدی خویش را با ما شریک ساختند، چیز های زیاد را آموختم. اگر غلط برداشت نکرده باشم هدف جناب ایشان درس از اشتباهات گذشته وانتخاب درست آینده غوری ها در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان می باشد. 
خواننده گرامی در این قسمت متن خود، جادارد که ازتحلیلگران امورسیاسی کشور آقای سعیدی، خیرالاحد خان غوری، نثار احمد حبیبی غوری، قاضی عبدالقدیر علم، از استادان و فرهنگیان غوری هر یک استاد غلام حیدر یگانه شاعر ونویسنده، استاد نبی ساقی شاعر ونویسنده قرن21، استاد فضل الحق فضل شاعر ونویسنده توانای غوری، استاد عبدالخالقدادغوری استاد دانشگاه کابل، استاد محمدانورغوری استاد ودانشمندغوری، قاضی القضات مستمند غوری، رییس محمدنظرحزنیار، انجینر عبدالرحمن غوری، انجینر اویانی، استاد محمود بی پروا متخصص عالم نباتات وگیاهان، استاد غلام ربانی هدفمند، مولوی دین محمد عظیمی، وکیل داکترمحمدابراهیم ملکزاده، محمد حسن حکیمی فعال جامعه مدنی غوری، سید اقبال حکیمی محصل علوم امور سیاسی، غلام رسول مبین… ودیگر سیاستمداران، فعالان امورسیاسی و مدنی غوری؛ فرهنگیان، استادان و محصلین غوری که نوشته های روزمره و ایدیاهای خویش را از طریق ویب سایت زیبای جام غور به اختیارما و بدست نشر می سپارند؛ یک جهان سپاس و قدردانی نمایم. من که حال مصروف درس و تحصیل هستم، نمیخواهم در باره آینده غور و غوری ها تصمیم بگیرم؛ اما این را بخود اجازه میدهم که طبق تقسیم اوقات هفته دومرتبه به صفحه جام غور رفته و از امور غور و غوری ها آگاه شوم.
خواننده گرامی چند وقت پیش به دفتر استاد تاریخ دانشگاهی مان بودم، از من پرسان کرد؛" لعل میر جان از کدام ولایت هستی؟" گفتم از ولایت غور، باتعجب گفت: ازغور؟ گفتم، بلی از ولایت غورهستم، از ولایت باستانی و سرزمین نام دار غور، با مزاح گفت تخلص توهم غوری است، گفتم، بلی غوری هستم. استادم با مکث کوتاه گفت:" ایکاش میشد، که موقعیت جغرافیوی غور تغییرکردی؟ گفتم استاد چرا این که ممکین نیست؟ استادم گفت: من مدت ها است که در پوهنتون های دولتی کابل درس میدهم با تعداد زیاد از شاگردان غوری سر وکاردارم. این مردم از انگیزه های مثبت برخوردارند، هدفم از انگیزه های مثبت اینست که جوانان غور بسیاردرس خوان، پرتلاش، زحمتکش، پرتحرک واز یک غیور بالای برخور دارند؛ ولی افسوس غوری همه چیز دارند بجز از اتحاد و همدیگر پذیری …و بلاخره چیز های از این قبیل گفت و من هم شنیدم. در همانن لحظ از متن محترم خیرلاحد خان غوری که در جام غورنوشته بود:"ما غوری ها همه چیز داریم، بجز از اتحاد و اتفاق" ودرجای دیگر نوشته است " غوری ها اتفاق کردند که اتحاد نداشته باشند" به یادم آمد.
خواننده گرامی از موضوع خارج نمی شویم و برمیگردیم به متن اول پاراگراف که موضوع خودپذیری و اتحاد غوری ها تا رسیدن به آینده بهتر میباشد. من از شما خواننده عزیز دعوت میکنم که به آرشف مطالب جام غور رفته و مطلب خیرالاحد خان غوری " رازی را که نمی خواستم گفته شود" یک بار بخوانید و از لابلای نوشته شان که کارکرد و نتیجه کار غوری ها را در ده های اخیر تحولات سیاسی و اجتماعی غور بیان میدارد، درس گرفته و آینده ای نه چندان دور غور و غوری ها را رقم بزنید. هدف من از عنوان " خود پذیری، یا انتظار بی پایان" که ارتباط نزدیک با نوشته جناب غوری دارد، می باشد. البته من خودنمایی و یا سیاستمداری نمی کنم و نمیخواهم کسی هم چنین فکرکند؛ بل این نوشته نظر شخصی خودم بوده، و خواستم با شما عزیزان شریک سازم. در اخیر از تمام غوریان و غوری تباران که در داخل و خارج از غور و کشور قرار دارند احترامانه درخواست می نمایم که یک بار جلسه مشورتی با حضور اکثریت از غوری ها برای انتخاب آینده بهترغور ومردم فراموش نگهداشته شده امروزی غور، دایرنمایند و تکت برنده انتخاباتی را در کاندیدای ریاست جمهوری افغانستان انتخاب نموده و از آن برای آبادی غورعهد وپیمان کتبی بگیرند؛ در غیر آن خیز زدن به دروازه داکتر عبدالله عبدالله، دوکتوراشرف غنی احمدزی، آقای زلمی رسول… ویا این وآن نفع به غور و غوری ها نخواهد داشت، درین جلسه مشورتی نطریات، پشنهادات وطراح های گوناگون گفته و شنیده خواهدشد تا رسیدن به نتیجه مطلوب. طوریکه شنیده میشود، بعصی از غوری ها که تا حال کمپاین های انتخاباتی شروع نشده به دروازه های بعضی از کاندیدای انتخاباتی؛ مثلا زلمی رسول و استاد سیاف رفته و از مردم غور نماینده گی می نمایند که رای مردم غور از شما است. در حالیکه این دویدن واستفاده جوی از رای مردم غور، جفای بزرگ به مردم و آینده غوری ها است؛ از این حرکت غوری های عزیز مان معلوم میشود که آب نادیده موزه کشیدن است و یا به سخن دیگر منافع عامه را قربان منافع شخصی کردن است. درمقاله بعدی نام این افراد استفاده جو و معامله گر را بیان خواهم داشت که در دفتر آقای رسول، سیاف، احمدزی و عبدالله همواره از موقیعت شخصی خود در بست های بلند دولتی، و به وعهده های دروغین بیگانه گان رای مردم غور را معامله می نمایند. ای غوری عزیز معامله و تکتک زدن به دروازه های بیگانه گان سودی نیست، نام و نشانی برای تو و من ندارد؛ بقول معقوله معروف" بیگانه کلب دیوانه است". اگر مردم غور باز در این دور انتخاباتی به شخص برنده در انتخابات ریاست جمهوری جناح قرار گرفتند و سرنوشت رای شان معلوم نشد، خود میدانیم که میگویند:"چیزیکه عیان است؛ چی حاجت به بیان است". به این اساس اگر خود پذیری نکنیم، انتظار ما غوری ها بی پایان و داستان یعقوب"ع" خواهدشد؛ باعرض حرمت.

 

لعل میر دانشور مرادی
۹ عقرب ۱۳۹۲
لیلیه پولیتخنیک کابل