2014-12-13
نجم الدین الهام
ما اهل پاييز نيستيم،
ما تن سبز و بهاري داريم.
عاشقيم ما- مخلصيم ما- دوستداريم هر كه را
با تبسم نغمه ها مي خواند
هر كه از اهل دل است مارا خريد
مشتري خنده بالاييم.
هر كه از ماست با ما مي خندد
هر كه بي ماست سلامي به درش.
ما ز شهر غم و اندوه نيستيم،
ما زخاك آرين آزاديم
زنده باد آنكه دلش آزادست.
مرگ بادآن كه نگاهش رقميست.
گوي ما اهل مروت نيستيم.
شهر ما- كوچه ما- خانه ما،
يكسر از مهر و وفا لبريز است،
ما دل پاك و صفايي داريم.
جنگ چه؟
دشمني و كينه چرا؟
زنده باش به تن خود تيشه مزن
خنده كن،
خوب بلند.
گريه چرا؟
شاد باش،
فرياد زن،
مست بخوان:
ما همانيم كه خدايي داريم
(الهام)
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
خنده كن