آرشیف

2014-12-28

محمد نعیم جوهر

خــــــدا پـــــــرده کـنـــــد

دلِ من درتب وتاب است خداپرده کند
حالِ من خیلي خراب است خداپرده کند

چارۀ دردِمن ودردِ وطن هیچ نشد
بختِ ماهردوبخواب است خداپرده کند

دل مبندبردرِشوراي که خودساخته اند
دشمنم زیرِنقاب است خداپرده کند

بادراکرده رهاششتنِ چهارزانوچه سود
همه گفت:بوي گلاب است خداپرده کند

زآتشِ سینۀبریانِ هزار هموطنم
همه جادودِ کباب است خداپرده کند

کس نداردغمِ ویراني وبربادي مُلک
همه گي خانه خراب است خداپرده کند

کودکان وطنم خانه بدوشند هنوز
خلق دررنج وعذاب است خداپرده کند

زغمِ ملتِ خود،سازِغم آموخته ام
گریه ام سازِ رباب است خداپرده کند

:قاضي شهرزدستم به فغان آمدوگفت
کُشتنم خیلي ثواب است خداپرده کند

تُخمِ للمي ندهدحاصلِ چندان امسال
دشتهاخُشک وکم آب است خداپرده کند

جوهرا)طعنه مزن فاش مگورندان را)
شیخ ها غرقِ شراب است خداپرده کند

محمد نعیم جوهر
08.10.2012
آلمان