آرشیف

2014-11-24

صالحه رشیدی

خشونت شاخه تاریخی دارد

خشونت با زنان دارای سابقه تاریخی و فرهنگی است و وجود آن در مقاطع مختلف تاریخی و همچنان در جوامع مختلف بارز بوده حرف و عمل تازه نیست دامنه طولانی دارد نظر تبارز حالات و آسیب‌پذیری شدید زنان با آخره سازمان ها و نهاد های اجتماعی متوجه این عمل منفی و عام شدند ، با وجودی که تا اکنون نگاه‌ها متوجه خشونت ها و تعرضات خانوادگی به حقوق زنان بود اما تحقیقات متعدد روانشناسان و جامعه شناسان نشان داده است که بستر خشونت با زنان محیط های خصوصی خانواده گی نیست بلکه این بستر عمیق در زیر ساخت های اجتماعی وجود دارد سازمان ملل خشونت را چنین تعریف کرده است ((اصطلاح خشونت علیه زن به معنی هر نوع عمل خشونت آمیزی است که بر خلاف جنسیت مبتنی است و آسیب یا رنج بدنی ،جنسی یا روانی زنان بیانجامد یا احتمال منجر شدن آن به آسیب ها و رنج‌ها وجود داشته باشد که از جمله تهدید به این‌گونه اعمال زورگوی یا محروم سازی خود سرانه از آزادی خواه در برابر عام روی دهد و خواه در زندگی خصوصی )) ( قطعه نامه 8/104 مجمع عمومی 20 دسامبر 1993 در نقاط مختلف دنیا 16 تا 25 در صد زنان متحمل خشونت جسمانی شرکای مذکر می‌شوند و حداقل 20 در صد آن‌ها در طول زندگی خود تجاوز و یا تهدید به آن را تجربه می‌کنند خشونت استقلال زنان را از بین برده و از قدرت آنان به عنوان فرد و عضوی مؤثر جامعه می کاهند استفاده از خشونت به عنوان ابزاری برای تداوم و تقویت فرمانبرداری زنان از مردان در جهان و هم چنان رایج و یا در حال افزایش است طبق تعریف مجمع عمومی ملل متحد « خشونت علیه زنان به معنای هر رفتار خشن وابسته جنسیتی است که موجب آسیب دیدن یابا احتمال آسیب جسمی ، جنسی ، روانی مضر و یا رنج زنان همراه شود « چنین رفتارمی تواند با تهدید یا اجبار یا سلب مطلق اختیار و آزادی صورت گرفته و در جمع یا خفا رخ دهد بر پایه نتایج تحقیقات طبیعت خشونت علیه زنان در خانواده‌ها به گونه‌ای است که به سرعت تبدیل به عذابی برای خانواده می‌شود و عدم امکان پیش‌بینی تهاجم های خانگی و ناموس بودن آن‌ها با روحیه و اخلاق زنان بر عذاب و شکنجه حاصل از آن‌ها می افزاید همچنین امکان ادامه انواع تهاجم علیه زن در خانه از هفته‌ای به هفته دیگر و یا شاید سالیان متمادی ( تا زمان مرگ ) وجود دارد از سوی دیگر شماری از زنانی که قربانی خشونت فیزیکی و سو استفاده جسمی همسران خود بوده‌اند بسیار فراوان است . گزارش های آماری از زنان قربانی خشونت نشان می‌دهد که خشونت فزیکی از دلایل عمده مرگ و میر و بیماری‌های زنان است بر علاوه اینکه زنان خشونت جسمی را افشا نمی‌کنند چرا که بعضی از آن‌ها به سبب قصور در وظایف شان خود را سزاوار ضرب و شم می‌دانند . برخی دیگر از آزار بیشتر توسط شوهران شان بخاطر تلافی افشای اسرار خانواد ه گی می‌ترسند یا به دلیل شرمنده گی از موقعیت شان از افشای آن امنتاع میکنند طبق اعتراف زنان قربانی بدترین منظر ضرب و جرح خشونت فیزیکی نبوده بلکه عذاب روانی و زندگی در ترس و وحشت ناشی از آن است همچنان خشونت روانی یا احساسی شامل سو استفاده لفظی مداوم اذیت و آزار تهدید ، محرومیت از استقلال شخصی فیزیکی و مالی است برای عده‌ای از زنان سو استفاده احساسی ناشی از توهین مداوم و حکومت مستبدانه شوهران شان درد ناک تراز حمله فیزیکی است چرا که چنین رفتار اطمینان و خودباوری آن‌ها را کاهش می‌دهد و شدت و تأثیر سو استفاده احساسی با وقوع یک حمله خشونت بار فیزیکی تا حد زیادی تشدید می‌شود بر اساس آمار سازمان بهداشتی جهانی و بانک جهانی جراحات ناشی از خشونت در کشور های توسعه یافته دنیا 5/14 در صد و در کشور های در حال توسعه 2/15 در صد کل بیماری‌ها را تشکیل می‌دهد قتل ، آسیب های دوران حاملگی ، آسیب های کودکان حاملگی نا خواسته و زود رس بیماری مقاربتی آسیب‌پذیری بیشتر زنان قربانی خشونت در برابر سایر بیماری‌ها از جمله عواقب جسمانی خشونت علیه زنان است . از سوس دیگر بررسی ها نشان داده است که اکثر زنان مقتوله بدست شوهران شان یا شرکای جنسی مذکر کشته شده‌اند همچنان این خشونت ها سبب آسیب های جدی نظیر بریدگی ، کوفتگی ، شکستگی تا معلولیت های مزمن می‌شود که نیازمند انجام مراقبت های طبی است . اما مساله اصلی فقدان امنیت در خارج از پایتخت است جایی که کار کردن و حتا تحصیل برای زنان خطرات جانی دارد طبق برخی از گزارش‌ها میزان آزار و اذیت جنسی زنان در بیرون از پایتخت به شدت افزایش یافته است آزار و اذیت جنسی زنان از راه‌های تجاوز لت و کوب و ربودن صورت میگیرد گروه‌های حقوق بشر می‌گویند مهم‌ترین اقدام بر قراری امنیت کامل در سایر شهر های افغانستان است هم‌اکنون وزیر امور زنان توسط زن در کابینه حضور دارد و کمسیون حقوق بشر افغانستان نیز توسط یک زن رهبری می‌شود اما به رغم چنین پیشرفتی که در بسیاری از کشور ها منطقه هم دیده نمی‌شود و نمی‌توان گفت وضعیت زنان در این کشور امیدوار کننده است .