آرشیف

2014-11-24

صالحه رشیدی

تساوی از نظرخلقت

اسلام ، زن را مانند مرد برخوردار از روح کامل انسانی و اراده و اختیار میداند و اور رادر مسیر تکامل که هدف خلقت است میبیند و هر دو را در یک ردیف قرار داده و با خطاب ( یاایها الناس و یا ایهاالذین آمنوا) مخاطب ساخته است .

قرآن با این خطابش زن را که در قعر ذلت و پستی بود و از هر گونه حقوق فردی و اجتماعی خویش محروم بود و به عنوان یک موجود ناقص که فاقد روح و اراده و اختیار باشد معرفی شده بود به اوج عزت و سرفرازی صعود داد و تاج افتخار کرمنا بنی آدم را برفرق او نهاد و او را هم ردیف با مرد و هر دو را انسان خلیفه روی زمین نامید.

قرآن با این بیان بر تمام عقاید و باور های جاهلی و ادیان تحریف شده که زن را وابسته و غیر مستقل و در مرتبه پایین‌تر از مرد و طفیلی آن میدانستند بی اعتبارنموده و برهمه آن‌ها حرف ناسنجیده و بطلان کشید .

در قرآن کریم برخلاف سایر ادیان و عقاید و باور های حاکم در جامعه آن روز در بسیاری از مسایل و کار های مساوی و هم تراز با مرد ذکر شده است ، گرچه در بعض چیز ها بین این دو به حسب ظاهر تفاوت احساس می‌شود ، مانند سهم ارث و یا واگذاری مسوولیت خانواده به عهد مرد و امثال این‌ها ولی این‌گونه تفاوت‌ها ارتباط با موقعیت اجتماعی و شرایط طبیعی آن‌ها دارد و هیچ گونه فرقی از نظر جنبه‌های انسانی و مقام معنوی میان زن و مرد وجود ندارد و هر دو مساوی و برابر استند و این تساوی حداقل در سه زمینه مختلف قابل بحث و بررسی است.

اگر بخواهیم نظر قرآن و خطابات قانونی را در باره خلقت زن بدانیم لازم است ابتدا به سرشت زن و مرد که در سایر کتاب‌های مذهبی مطرح شده توجه کنیم و نیز با عقاید و باور های مردم آن زمان و عقیده مردم عربستان که قرآن در آنجا نازل گردید نسبت به این موضوع آشنایی پیدا کنیم تا به خوبی و روشنی بیان قرآن در این باره معلوم شود .

از کتاب‌های مذهبی که امروز در دسترس می بشد و پیروان قابل توجه هم در دنیا دارد تورات و انجیل است . زن در این دو کتاب از خلقت و آفرینش مانند جهات دیگر در مرحله پایین‌تر معرفی شده

درتورات در سفر پیدایش باب دوم آیه 76 آمده است : خداوند ، آدم را از خاک سرشت و در بینی وی روحی حیات دمید و آدم نفس زنده شد . در آیات 12تا24 همین باب در باره خلقت حوا آمده است پس از آن خداوند خواب را بر آدم مستولی کرد و یکی از دنداهایش را گرفت زنی بنا کرد و نزد آدم آورد و آدم گفت این است استخوان‌هایم و گوشتی از گوشت هایم از این رو نسآ نامیده شد زیرا از انسان گرفته شده اشت .در انجال هم قصه آدم و حوا آمده است در انجیل برنا در فضل 39آیات 32 مثل همین داستان تورات ذکر است . پس چون خدا انسان را تنها دید فرمود خوش نیست اینکه تنها باشد پس از این رو او را به خواب کرد و گرفت دنده را از سوی دل و آنجا را از گوشت پر کرد و از آن دنده حوا را آفرید و زن را برای آدم گردانید (2)

قرآن عاری ار داستان‌های است که در تورات و انجیل برای تحقیر زنان آمده جعل گردیده اند و در آن کوچک‌ترین اشاره نشده که ارزش اولین زنی که خداوند خلق کرده کمتر از اولین مرد بوده یا اینکه زن از یکی از دنده های مرد به وجود آمده یا زن در خلقت تابع و طفیلی مرد است برعکس قرآن در محیطی که برای زن هیچ گونه استقلال در زندگی قایل نبوده و هیچ گونه حق و حقوقی برای او می‌دید حرمت و شرافت برای جز حرمت و شرافت خانواده نمی شناختند و دختران را زنده به گور میکردندو در چنین حالت با بیان رسا و منطق محکم اعلام می‌دارد زن از نظر خلقت مانند مرد فرد از افراد انسان است که در ماده و عنصر پیدایش دو نفرانسان نر و ماده شرکت و دخالت داشته و هیچ یک از این دو بر دیگری برتری ندارد و در نتجیه تمام افراد بشر چه زن و چه مرد امثال یک دیگر اند و اگر ترجیع و برتری هم باشد از خلقت آن‌ها نیست ساخته و پر داخته محیط و زمان است بلکه به واسطه کسب اخلاقی و کمالات نفسانی است که آن‌ها بدست آورده است چون زن و مرد از یک پدر و مادر بوجود آمده است . زن و مرد از نفس واحد خلق شده ، زن آدم از جنس آدم آفریده شده است ، زن و مرد مکمل یک دیگر اند ، خروج آدم از بهشت دلیل بر پستی زن نمی‌شود .

در داستان آدم در تورات و انجیل آمده که حوا در باغ عدن موجب فریب و گمراهی آدم شد و آدم از فرمان خداوند سر پیچی نمود و از آن درخت ممنوعه بخورد در تورات در سفر پیدایش باب 3 آیه 6 پس از آنکه شیطان حوا را فریب داد که از آن درخت بخورد آمده ، چون زن دید آن درخت برای خوراک نیکو است پس از میوه اش گرفت و بخورد و به شوهر خود نیز داد . در آیه 12 همان باب پس از آنکه خداوند به آدم فرمود من ترا از خوردن آن درخت نهی کردم چرا از آن خوردی ؟ دارد آدم گفت : این زن قرین من ساختی از میوه آن درخت به من داد و من خوردم(7) در انجیل فضل 40 و آیات 26و27 دارد پس از آن شیطان حوا را فریب داد که از آن درخت ممنوعنه بخورد . حوا گرفت از آن ثمره ها خورد وقتی همسرش آدم بیدار شد از آن به او هم داد (8) شارحا کتاب‌ها مقدس و ارباب کلیسا ها از این آیات طوری استفاده میکنند که زن موجب بدبختی نوع بشر گردید و گر نه همه آدمیان در بهشت بودند و از این رو با نظر نفرت به او نگاه میکنند (10) قرآن کریم آدم و حوا را به نظر دیده و هر دوی آن‌ها با یک لحن سخن میگویند و هر دو را به طور یک سان در سر پیچی از حکم خداوند مقصر میدانند نه اینکه تمام گناه ها را به گردن حوا بیندازد ، کاسه و کوزه ها را سر او بشکند و لذا هر دو از نزدیک شدن به درخت ممنوعنه نهی شدند .

هر دو را شیطان وسوسه نمود (12) هر دو مورد توبیخ خداوند قرار گرفت ، هر دو را شیطان گمراه کرد . مجازات هر دوی آن‌ها بیرون شدن از بهشت مساوی بود ، هر دو توبه کردند و توبه هر دو پذیرفته شد . پس نتیجه این می‌شود که زن و مرد از نظر خلقت و آفرینش مساوی اند و هیچ یک بر دیگری برتری ندارد و اگر برتری باشد واسطه علم و کمالات نفسانی اخلاقی است که خارج از سرشت و خلقت آن‌ها می‌باشد شرایط میحط و رشد و پرورش برای تبارز مردان نقش دارد و زنان را از هر کار اجتماعی محروم ساخته‌اند و ملا ها تاریک و کور دل حدود شریعی را با خواست خود برای زنان تعیین کرد که در این رابط می‌شود بحث‌ها را ادامه بدهیم .