آرشیف

2022-1-30

Mohammad Ahmadi

خاطره ی از استاد دکتر محمد عاطف بمناسبت اولین سالیاد شهادت شان

اولین تعارف وآخرین دیدار!

روز گار که برای اولین بار در دارالعلوم امام ابوحنیفه (مرکز غور)  به دروس رسمی آغاز کرده بودم، فعالیت های فکری وفرهنگی درغور رنگ وروح کمتری داشت، بعد از چندی اولین نهاد فکری که فعالیتش را در غور آغاز نمود جمیعت اصلاح بود، استادعبدالغنی جامع ( دوست عزیز ودریرینه ما) نماینده گی آن را مدیریت می‌کردند.

با توجه به اینکه در چوکات دارالعلوم با راهنمایی وهمکاری سایر عزیزان تازه داشتیم فعالیت های خورد وکوچک فرهنگی مینمودیم ومسابقات وانجمن های راه اندازی میکردیم، به این باور رسیده بودیم که جامعه دور افتاده وبی امکانات، اما با مفکوره وظرفیت های مستعد ودست نخورده ی چون غور،نیاز بیشتر به فعالیت های فرهنگی،علمی و فکری دارد .

لذا ضمن فعالیت در چوکات کمیته فرهنگی دارالعلوم با جمعی از دانش آموزان بیدار- وسهمگیری فعال در برنامه ها ومسابقات که از سوی نهاد تازه به جا افتاده ی جمیعت اصلاح راه اندازی میگردید، موفق شدم تا نماینده گی انجمن امام محمد غزالی (رحمه‌الله ) را نیز در غور فعال کنیم، که لله الحمد فعالیت های مثمر هم صورت گرفت والحمدالله تا اکنون در خشنده تر از قبل ادامه دارد .

وطی این مدت برخلاف تصور حاکم در سایر ولایات ، این دو نهاد همچون دو بازوی یکتن، هماهنگ، وباحسن همکاری وبر وفق شیرازه ی اخوت اسلامی کارشان را به پیش میبردند/ می‌برند.

با آنکه فعالیت مان در فضای کم جمعیت وکوچک چون فیروز کوه اکثرا متمرکز بود، بایک دیگرمان اعضای این دو نهاد وزین فکری ودعوتی همیشه مراوده وهمکاری داشتیم واز تحولات درون سازمانی وشخصیت های تاثیر گزار هرکدام معلومات داشتیم ومیشندیم.

در این سالهای اخیر همیشه از برادران جمیعت اصلاح نام یک شخصیت را می‌شنیدم که همواره از اخلاص، متانت، ایثار، توانمندی، استقامت، سعه صدر، تخصص و…شان می‌گفتند وبه حسن الگوه بودن شان تن می‌دادند.

واین باعث شده بود که گه گاهی صحبت ها وسخنرانی های شان را در فضای مجازی ببینم و بشنوم‌؛ وبحق که هرزگاهی درسی وصحبتی راکه ازجناب شان مستمیع میبودم لذت می‌بردم وتحت تاثیر قرار میگرفتم.

 

در اواخر که بیشتر به وزنه علمی وبزرگی آرمان های دعوتی شان آشنایی حاصل کرده بودم، مرغوبیت من برای آشنایی ودیدار شان بیشتر شده بود وآرزو می‌ بردم فرصتِ میسر شود تا آنها را از نزدیک زیارت کنم واز فیض وجود وصحبت شان بیشتر استفاده ببرم .

تصمیم بر این بود اگر فرصتی غنیمت شد وکابل رفتم حتما به دیدارشان میروم واز نزدیک ملاقات خواهم کرد .

ایامِ گذشت روزی که طبق معمول در ریاست ارشاد داشتیم با همکاران مصروف فعالیت های دینی ودعوتی مان در آمریت ارشاد بودیم، یکی از همکاران(حاجی صاحب نظام الدین حبیبی دوست وهمکار خوبم یادشان بخیر) برایم گفتند امروز استاد دکتر محمد عاطف رئیس شورای مرکزی جمیعت اصلاح  تشریف می‌آورند تا با برخی از علماء وخطبا دیدن کنند وشما هم شامل لست هستید حتما ساعت دوبجه بعد از ظهر تشریف داشته باشید، گفتم من آرزوی این روز را داشتم چرا که نه، وفکر میکنم آنروز ۵ شنبه بود وما هم ساعت ۲ هماهنگی های لازم را باعده ی از علما انجام دادیم و بلاخره جلسه در صحن ریاست ارشاد انعقاد گردید .

وقتی اولین بار ایشان را دیدم مجذوبیت ومرغوبیت من با دیدن چهره ی نورانی وبشاش، لب پرتبسم وپیشانی گشاده، توام با عَلَم سجُود بیشتر از قبل شد.

من انگار از قبل میدانستم قرار است صحبت های ارزشمند، اندرزهای سودمند، نصایح تحول زا ودرس های باحکمت وبه یاد مانده نی بشنویم، برخلاف معمول سایر چنین جلسات، باخود قلم ودفتر چه ی منظم آوردم تا این سخنان پر بار را یاد داشت بگیرم .

سرانجام بعد از احوال پرسی وصحبت های تعارفی صحبت شان را از اینجا آغاز کردندکه: علما رهبران واقعی دینی جامعه اند وبیشتر از حجم جایگاه مادی ورهبری، مسئولیت های شان بزرگتر وسنگین تراست، لذا به این جایگاه بیشتر از اینکه به دید امتیاز ببینیم، دید مسئولیت آن را بیشتر از هر چیز دیگر متوجه باشیم .

در ادامه آیتی از سوره نمل را تلاوت کردند وطوری شرین ترجمه کردند و زیبا تفسیر نمودند که کل صحبت شان محور یک آیه، بیشتر از یک ساعت ونیم طول کشید ویک عالمه درس وحکمت وفیض را انتقال دادند، ولی انگار برای ما ۵ دقیقه شده بود .

صحبت های شان همانطوری که گفتم زیاد حکمت آمیز بود که من قادر به انتقال آن با آن حلاوت وشیرینی ولب ولباب در قالب این جملات بی سجع وقافیه، بهم رخته وپراکنده نیستم. لذا برای یاد آوری از آن شخصیت بزرگوار وسرمایه ی معنوی افغانستان ومخصوصا جامعه دعوت و روشنگری و اینکه برای ما آن حرف ها جامعه عمل به پوشاند چند مورد عنوانی آن را اشاره می‌کنم وبیاد آن بزرگ مرد رشته سخن را به اختتام می‌رسانم.

قالَتْ نَمْلَةٌ یا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَساکِنَکُمْ لا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمانُ وَ جُنُودُهُ وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ [18]

۱ بعد از انبیاء، علما مسئولیت و رسالت نجات انسان ها، ابلاغ دین الله، رساندن عقیده ی راسخ وفهم اسلام را برای امت دارند .

۲ شیوه ی عمل، صداقت، امانت داری ودلسوزی منجی وسوق دهنده بگونه ی باشد که زیر دستان و افراد مورد نجات یقین کنند به دلسوزی وصداقت آن نسبت بخود، تا قبل از بیان بدی ها، اضرار ومذمات یک عمل به نفس دستور وحرف آن اقناع شان حاصل شود و لبیک بگویند، چون ممکن است فرصتی پیش بیاید و ظرفیت برای توضیح مسئله نباشد وبا مجرد دستور اتباع صورت بگیرد .

واین درس را می‌توان از یک مورچه گرفت قبل از اینکه دلایل دخول در مساکن را تذکر بدهد باتوجه به  عدم موجودیت فرصت، مستقیم اصل مسئله را تذکر میدهد ادخلومساکینکم وبااعتماد به صداقت وراستکاری قبلی که بقیه داشتند، همه اطاعت کردند.

۳ هرگاه مسئله را برای مردم از فراز محراب ومنبر میرسانید، کوشش کنید با آمده گی لازم وبررسی تمام جوانب با در نظرداشت جنبه انذار وتبشیر آن بوده باشد تا قطع و یقین مردم بیشتر شود وجلوی خلق شبهات گرفته شود.

۳ وقتی رهبری دینی مردم را دارید باید آسیب شناسی دقیق داشته باشید وبدانید خطر از کدام جهت متوجه عقیده، باور وزنده گی امت است .

۴ از دشمن وابزار آن معلومات دقیق داشته وخود را در تناسب به آن ازلحاط فکری، سیاسی و…مسلح وآماده بسازید.

۵ وهمواره دلیل هجوم دشمن، سابقه تاریخی آنرا بیان دارید .

۷ همیشه کوشش شود با آمده گی قبلی ومعلومات کافی وهمه جانبه پیرامون قضایایی دینی وموضوعات معاصردر منبر بلند شویم .

۸ هیچگاه معظله ی را بدون راحل ارائه نکنیم، کشور ومردم ما با مشکلات عدیده ی سر وپنجه می‌زنند این را همه می‌دانند وبیان آن برای همه مقدور است ولی شاخصه ی رهبری وشهکاری اینست که ذکر معضل را همواره با راحل تجویز کند.

آری! به یقین ایشان را شخصیت متین واستوار در راه دعوت، دلسوزومهربان برای امت، صاحب خرد وبالنده گی در رهبری وحکیم وبلیغ در سخن یافتم. نبود چنین شخصیت ها ضایع بزرگ برای امت است.

خودرا بقول مولانا عبدالمالک( رحمه الله ) : “همانطوریکه امت با وجود علماء ضرورت دارند باخون علما هم ضرورت دارند” تسکین می‌بخشیم.

با آنکه من مستقیما در خط فکری شان نبودم ولی بخاطر الله ایشان را دوست داشتم/ دارم واز الله متعال قبولی شهادت وخون شان را استدعا دارم وآرزو دارم همانطوریکه وجود جناب شان برای مردم وجامعه ما مفید و ارزنده بود، خون شان هم وسیله ی برای رسیدن به صلح، سعادت، آرامش ورفا وخوشبختی امت قرار بگیرد ان شاءالله.  انا لله و انا الیه راجعون

پ.ن۱:  دفترچه یاد داشت من جایست ومن جای دیگری، لذا دسترسی به آن مقدور نبود که بتوانم دقیقتر کلمات خودشان وهمه موضوعات را حکایت کنم.

پ.ن۲ : بمناسبت اولین سالیاد شهادت استاد دکتر محمد «عاطف» رئیس شورای مرکزی جمعیت اصلاح، ویکی از دعوتگران وعلماء برجسته افغانستان .

محمداحمدی

یزد ۱۰ بهمن ۱۴۰۰