آرشیف

2015-8-31

afrotan

حکایت غـــــم انگیز معتادان به ثروت و شهرت در افغانستان !

 
آورده اند که شاعری نــزد حاکم شهر ســروده ء جدید اش را می خواند که دریــک نیــم بیت آمده بــود « هرکه از دور می آید پندارم تو ئی » حاکم عصبانی شده وگفت " شاید یک اُلاغ در حال آمدن باشد !"  و شاعر گفت : جناب حاکم ! « بازهم پندارم توئی »

ادامه مطلب اینجا