آرشیف

2023-5-4

دوکتور صلاح الدین سعیدی

حقیقت و واقعیت! 

 

نګاهی به حقیقت و واقعیت از یک زاویه و ګوشهٔ ديګر و به این بهانه باز کردن مباحث انتخابی معدودی! 

مینویسند: 

«میتوان  حقیقتی را دوست نداشت، اما نمی توان منکر آن شد. روسو»

 

يا روسو خطاء کرده و یا ما در افاده عدم دقت داریم و خطاء کرده ایم! 

حقیقت و واقعیت  دومقولهٔ فلسفی أند که در نظر عدهٔ از ما عین چیز أند. اما چنین نیست و هردو کلمه و اصطلاح از خود تعریف دارند. 

هر حقیقت حتمی نیست با واقعیت منطبق باشد!

ګذاشتن مثلا ده رنګ پهلوی هم و نګاه کردن به آن از فاصلهٔ دور ، حقیقت را برای من نشان خواهد و تصویری را خواهیم دید که با واقعیت منطبق نباشد.  

در دشت ، ریګزار و  آفتاب سوزان  در فاصلهٔ دور  حقیقت چشمهٔ زلال ( سراب) را خواهیم دید که  در واقعیت   ( چشمهٔ) زلال نباشد. 

لذا منظور شما و ژان ژاک روسو  مبنی بر پذیرش واقعیتهای عینی و یا حقیقت هاب موجود خارج از دوست داشتن و دوست نداشتن ما به نحوی میلنګد و نمی توان آنرا یکسان پذیرفت. به این ترتیب  منکر شدن از حقیقت هایکه   

مطابق  واقعیتها نباشند، نه تنها که ممکن أند، بلکی ضرورت هم  أند! 

این تأکید و تفصیل من را به قول امام شافعی ( رح ) میبرد که میګفت« اګر از خدانمی ترسیدم، ستون چوبی مسجد را برای تان طلایی ثابت میکردم».

 

و آما واپس به فیلسوف ما و تأکیدش: حال که  فیلسوف ژان ژاک روسوی  در بین ما نیست و تلاش دارند نشان دهند و ګفته است که حقایق را باید قبول کرد، ګفتن میخواهم که در ماحول ما حقایق أند که با واقعیت های   مطابقت ندارند، برماست  آنچه برای ما رسیده  و یا میرسانند، بلا استثناء سبک و سنګین کنیم و خود راه خود را بیابیم. درین میان توانایی های لازم مسلکی درین فنون هم ضرورت أند و اګر با پنج حواس قاصر و مخدود بشری خود، همه مفاهیم و ازرشهای بشری را، درآن دیدن بخواهیم و محدود کنیم. دیدن به ګوش ( کراته بازان پیشرفته این حواس را تقویت یافته دارند.) فرق و تفاوت بصر  و بصیرت و … دهها موارد أند که حال قادر به درک عمق آن و حواس پنجګانهٔ بشری کما حقه نیستیم!  و حال ازیک ګوشهٔ دیګر : 

تصور و برداشت حرکت طالب ازدین در موارد قابل ملاحظهٔ  با واقعیت ها مطابقت ندارند و دین اسلام را روخوانی و با برداشت ظاهر النص، در موارد در فهم و خلاصه کردن صفات الله تعالی در جبار و قهار و افراطیت،  ساخته أند و حتی در موارد فراموش کرده اند که در ۲۱۶ مورد تمام سوره ها را به الله متعال با صفات رحمن و رحیم آغاز کرده و در هر أمری به خواندن بسم الله الرحمن الرحیم ، أمر شده ایم. 

تعجب درین هم است که از دین رحمت و پیامبر اسلام محمد (ص) ما صرف چرا به حلال کردن، تعدی، تجاوز، کشتن، بستن، انفجار و انتحار منحصر مانده و یا آنرا درین بخش منحصر ساخته أند؟ در صورتیکه به تأکیدات قبول این حقایق تلخ موجود خارج از ذهن ما مجبور به پذیرش و قبول شويم، درست خواهد بود؟ مسلم که نه! و شاید منظور ژان ژاک روسو قبول واقغیت های باشد تا خقیقتها؟ اما روسو دیکر زنده نیست که به وی مراجعه کنیم و باید روسوی عصر خود شد! 

این برداشت افراط و این حقایق را که با واقعیت ها مطابقت ندارند، نباید که پذیرفت، بلکی مبارزه و قیام علیه چنین افکار وجیبه است! 

آنهایکه این تخلفات را  با چهره و روی اعتقاد و باور کاملا خود شیفته و حق به جانب هم پیکش دارند، قبل از دیګران، تأسف به حال خود شان برمیګردد! 

ایشان دارند و تمثیل میکنند، « کسب علوم خو مباح أند…»، در حالیکه بدون تردید و قرار نصوص متعدد،  کسب علوم در موارد فرض عین و در موارد فرض کفایی أند. اګر مثلا برای طبابت  أناث عدهٔ با داشتن مسؤولیت  فرض کفایی پیدا نه شد و این وجیبه مانند فرض کفایی اجراء نه شد، این فرض از کفایی به فرض عین مبدل میګردد! 

و ها اګر ګروه مجهز به سلاح ها و به زور نیروهای امنیتی خارجی بر خانهٔ مشترک مسلط شد و ما این را مانند حقیقت  قبول و در برابر تمامیت خواهی مبارزه نه کنیم و مطابق هدایت رسو، تسلیم شویم  که مسلط أند، کار درست و به جا است؟ مسلم که نیست و ما باید در جانب واقعیت قرار ګیریم که این وطن از همه است و یګ ګروه مسلط حاکم حق تسلط بر افکار و جان و مال همه و لو مانند حقیقت  ندارند، چون  

واقعیت چیزی دیګر است و واقعیت این وطن مربوط همه، اصل غیر قابل انکار است! 

افغانستان وطن ما همه افغانهاست و تمامیت خواهی و تیرانی مردو و غیر قابل قبول است! قیام در برابر حقیقت تیرانی فکر و تمامیت خواه مطابق امر الهی و عدالت الهی و انسانی وجیبه است! انقیاد و تأکید به انقیاد روسو دزین موارد عدم مطابقت حقیقت با واقعیت وجیبه است، وآن هم خاصتا که  حقیتیکه حاکم به تحمیل أمر حرام و ګرفتن حق مسلم تحصیل از اولاد من را ګرفته ومانع کسب نفقهٔ حلال اولادم شده است! 

بلی:  حال  این برداشت طالبی ( عدهٔ مسلط بر أمور در طالبان)  به تصور و برداشت حقیقت است با واقعیت مطابقت ندارد، باید نه تنها که قبول نه کرد، بلکه علیه چنین افکار به  امر الهی مبارزه و قدعلم هم کرد. این دیګر واقعیت عینی، و موجود موجود خارج از ذهن ما نیست که باید پذیرفت و غیر فعال بود و غیر فعال ماند!این و لو حقایق اند، باید نه پذیرفت و منطق سخن را عام ساخت که قیام در برابر چنین افکار وجیبه است. طالبانیکه مخالف چنین فهم أند ولی اطاعت میکنند، نیز مسؤول حالت و چنین جهالت اند! 

لذا پذیرفتن هر حقیقت حتمی نیست و فرصت درست کردن شناخت خود و مبازرهٔ مؤثر و به نحوی خوب  در برابر ناروا وجیبه و ادای رسالت انسانی  و اسلامی هم است! 

و ها 

کشور و مردم ما در حالت بس خطر ناک قراردارند، برماست این وضع را به صورت عینی درک کرد و برای تغیر این حالت دست به دست هم داد و متحد در یک پلاتفورم و چتر وسیع ملی دست به کار شد! 

مدافعان منافع ملی مانند یک چتر و حرکت غیر حزبی با شخصیت های بارز و شناخته شدهٔ ملی برای چنین نجات کار میکنند! تا دیر نه شده باید ادای رسالت کرد! 

دوکتور صلاح الدین سعیدی 

۰۴/۰۵/۲۰۲۳

۰۰۴۴۷۸۸۶۴۷۴۶۳۸