آرشیف

2017-9-17

حبيب الرحمن ملکزاده! افسرتوانمند کشور،

 حقیقت این است که نیروهای نظامی و امنیتی افغانستان با توجه به وضعیت خاص و حساس کشور از فداکارترین، شجاعترین و با درایت ترین نیروهای نظامی در منطقه و جهان هستند؛ که هر روز با گذشتن از جان خود، امنیت و آرامش را به مردم افغانستان به ارمغان می آورند و دفاع از حقیقت و ارج گذاشتن به فداکاری ها و رشادت های فرزندان دلیر این مرز و بوم وظیفه ملی ماست. مقاله ی ذیل در نقد دیدگاه های مختلف  نسبت به قوماندان  ، و برای بیان حقایق موجود در مورد اینشخص   فداکار و توانمند نظامی قوماندان حبیب الرحمن: ملکزاده:، افسر توانمند کشور، بازوهای قدرتمند وطن، برای حفاظت از ارزشها، جان و مال ،ناموس، تمامیت ارضی ، امنیت و آسایش مردم هست. هر ملت و هر حکومتی بدون داشتن پولیس مقتدر و توانمند و اشخاص تعلیم یافته، مسلکی، نظامی و فداکار، به هیچ صورت نمی توانند به حیات خود ادامه داد. سربلندی ملت ها و دولت ها وابسته به نیروهای امنیتی و نظامی فداکار و دلیری است که این ملت ها و دولت ها را به کمال و اقتدار و سربلندی می رساند و همین گونه سرشکستگی هر ملت و دولتی نیز زمانی است که نیروهای امنیتی و نظامی آنها به هر نحوی کارآیی لازم را نداشته باشند و به وظایف خطیرشان عمل ننمایند. در تاریخ ملت ها، شواهد روشنی وجود دارد که هر ملتی که به سربلندی و عظمت رسیده، از تلاش نیروهای نظامی فداکار(چون حبیب الرحمن ملکزاده. وسایر عساکر شجاع بوده است که جان شان را در کف نهاده و برای پیشرفت، تعالی و رفاه و عظمت ملت شان تلاش و کوشش نموده اند.
پولیس ملی و نیروهای امنیتی افغانستان بعد از سقوط حکومت طالبان تحول بزرگی را شاهد بوده اند. در این دوره با حذف مسئله خدمت نظام اجباری و داوطلبانه شدن خدمت در پولیس ملی، افغانستان به سوی تخصصی شدن سوق داده شد. سربازان و افسران و صاحب منصبان دلیری که در این دوره در پولیس ملی خدمت نموده اند در یکی از سخت ترین دوره های تاریخی افغانستان ایفای وظیفه نموده اند. با آنکه هزاران سرباز بین المللی نیز در کنار نیروهای امنیتی کشور به تامین امنیت و مبارزه با هراس افگنان مشغول بوده اند، اما بار اصلی حفظ امنیت و تمامیت ارضی و مبارزه با هراس افگنان بر دوش سربازان دلیر پولیس ملی کشور بوده است.
اما در کنار این همه  مشکلات پولیس ملی و نیروهای امنیتی در مقابل دشمنانی جنگیده اند که نه جبهه جنگ منظم و واحدی داشته اند و نه از اصول و قوانین جنگ پیروی می نمودند. پولیس و نیروهای امنیتی کشور در سخت ترین وضعیت ممکن قرار گرفته بوده اند. در این وضعیت دشمنان افغانستان با پشتوانه ی خارجی و بزرگترین سازمان های تروریستی همانند القاعده، دولت و مردم افغانستان را هدف قرار داده اند. در چنین وضعیتی جنگ در مقابل دشمنان کاری بس بزرگ و سنگینی بوده که پولیس و نیروهای امنیتی کشور به نحو احسن آن را انجام داده اند.
در این دوره دشمنان مردم افغانستان با پیش گرفتن شیوه های جنگی متفاوت و گریز از تن دادن به قوانین جنگ، با بی رحمی هر چه تمامتر دولت و مردم افغانستان را هدف قرار داده اند. شیوه جنگ با توسل به انفجارهای بی هدف و عملیات های انتحاری و بمب گزاری های کنارجاده ای و ترور و وحشت در گذشته افغانستان سابقه نداشته است. عملیات های انتحاری و انفجارهای کنار جاده ای دو شیوه مرگباری بوده اند که دشمنان مردم افغانستان به طور متواتر از آن استفاده کرده اند.
کسانی که به مسایل نظامی آگاهی دارند به خوبی می دانند که جنگ در این گونه موارد به مراتب سخت تر از جنگ های منظم می باشد. در این گونه جنگ ها، دشمن آشکار نیست، دشمن می تواند در هر قالبی و شکل و شمایلی در بیآید. هر لحظه امکان دارد که دشمن از جایی بیرون شود و حمله کند، هر محل و مکانی می تواند مورد حمله دشمن قرار گیرد. در هر جاده و سرکی امکان دارد بمبی منفجر شود. یا شخصی خود را منفجر کند. بار روانی این گونه جنگ بسیار سنگین تر از جنگ هایز منظم است. و خلاصه اینکه نظامی بودن و جنگیدن در چنین وضعیتی کار بزرگ و ارزشمند و قابل قدر است. که سربازان راستین و جان به کف و فداکار، فرزندان مادر میهن ، با ازمیان برداشتن ستیزه گران داخلی و خارجی جلو شان را گرفتند.
 
زنده باد قوماندان ممتاز ما 

با حرمت، صفی الله "نوری"