آرشیف

2015-11-15

عزیزالله اقبالی

حاجی محمد اقبال خان کی بود و چی کارهای را به غور انجام داد

؟

حاجی محمد اقبال خان کندیوالی  فرزند جلال الدین باشنده قریه کندیوال مربوط ولسوالی چغچران در سال 1284 دیده به دنیا گشود و درسن شش سالگی پدر بزرگوارش وفات کرد و تحت مراقبت مادرش و کاکای مهربانش بزرگ شد که در آن زمان به چغجران نه مکتب بود و کسی علاقه داشت که فرزند خود را جهت تحصیل به ولسوالی تیوره بفرستد، وی به  تحصیلات علوم دینی  روی  آورد علومی دینی را به پایان رسانید و در کنار تحصیلات علوم دینی  شعر میسرود و مجالس بزرگ را جهت حل مشکل مردم تشکیل میداد.
در آن زمان چغچران توسط حاکم محلی اداره میشد ، اهلیت و علمیت حاجی محمداقبال خان سبب شد تا حاکم محلی وی را به صفت منشی بگمارد حاجی  میرزا محمد اقبال خان از نابسامانی های چغچران و عدم دسترسی مردم به معارف وصحت رنج میبردو به خاطر بیرون رفت از مشکلات مردم چغچران ومردمان ولسوالی های لعل، چهارسده، دولتیار، دولینه و شهرک اجماع بزرگ را تشکیل داد و نظریات شان را به خاطر تغیر مرکزیت از ولسوالی تیوره به چغچران گرفت و بزرگان همه به طرح معقول حاجی میرزا محمد اقبال خان لبیک گفتن و اقدام نیک پنداشتند وبازهم باتلاش های خود ادامه داد وبه جمع آوری نظریات مردم مسکونی چغچران  را با خودگرفت و وارد عمل شد.
حاجی محمد اقبال خان ارتباط شخصی که با عبدالله ملکیار نایب الحکومه  وقت هرات وسفیر افغانستان در آلمان روابط بسیار دوستانه داشت، طرح انتقال مرکزیت را از ولسوالی تیوره به چغچران و نظریات تمام مردم را با وی شریک ساخت و عبدالله ملکیار  طرح حاجی اقبال معقول دانست وبه   محمد حنیف خان حاکم علا وقت که به ولسوالی تیوره حاکم بود دستور داد تا نظریات خویش را درین مورد شریک سازد.
محمد حنیف خان با جغرافیای غور آشنای کامل داشت تغیر مرکزیت را ازولسوالی تیوره به چغچران به خیر و صلاح مردم غور دانست و طرح حاجی اقبال را ستود  و وعده هر نوع همکاری را داد و گفت در صورت جای مناسب آن هم به طور رایگان به خاطر اعمار اماکین دولتی این طرح را عملی خواهد کرد.
 حاجی محمد اقبال بعد از زحمات و مسافرت های زیادو مشورت های پی در پی با بزرگان دولتیار و چغچران از جمله علاوالدین بیک کاسی، ابراهیم بیک ، حاجی عبدالغفورخان، حاجی عبدالغفورخان صوفک  و حاجی محمدحیدرغلمینی ودیگر بزرگان وقت  به خاطرتعین موقعیت مرکز غور جلسات زیادی را با مردم پوزلیچ، آهنگران و دیگر قریجات داشتند اما کسی آماده نشد تا ملکیت شخصی خویش را به طور رایگان بخاطر انتقال مرکز به دولت بدهد، حاجی اقبال خان با اقوام کندیوال مشورت نمود و گفت به خاطر انتقال مرکزیت از ولسوالی تیوره به چغچران 250 جریب زمین ملکیت خویش  را به طور رایگان فدا میسازیم تا زمینه رفاو آسودگی به مردم غور مهیا شودو از اقوام کندیوال خواست در زمینه همگام وی باشند، زحمات
و پشتکار حاجی میرزا محمد اقبال خان سبب شد تا اینکه در سال 1340 مرکز ولایت غور از تیوره به چغچران انتقال بدهد و محمد حنیف خان به صفت والی و حاجی محمد اقبال خان اولین شاروال شهر چغچران انتخاب شدند، محمد حنیف خان و حاجی محمد اقبال خان در جریان ماموریت خویش زحمات فراوان و چشمگیر را انجام داده اند که تا حال قابل مشهود است.
اشعاری زیاد در وصف آن سروده شده
چنانچه حاجی حبیب الله حبیبی سروده است.

میرزا اقبال که آن پور جلال است
قلم  بردست  آن  رستم  زال است
…………………….

جلالی میگوید

قبله گاه بر طرح زیبایت  سلام
بر  تفکر سعی  بالایت سلام

خواستی راحت بیاید در دیار
 بخش وعطا ملک بابایت  سلام

 سرزمینت را بساختی امٍی غور
برتعقل طرح  برجایت سلام

چغچران را تو بساختی همچو این
برکوشش وسعی والایت  سلام

توبساختی چغچران را قلب غور
آبله یی آن شصتٍ دستهایت سلام

بود مناسب چغچرانت امی غور
ای بابا بر هوش بالایت سلام

کردی بخشش هستی ات را بهر این
برسخا وحشم  بالایت سلام

من شوم قربان آن جهد وتلاش
پوری جلال بخت همرایت سلام

ای بابا بودی تو اقبال غوری من
برهمان زحمات سال هایت سلام

نام اقبال گشت  بمن بس افتخار
صدسلام بر طرحٍ والایت سلام

هشت سال داشتی سفرتو بهر این
بر تلاش آن فکر مولایت سلام

این جلالی درروان خواند همیش
ای بابا بر قلب حمرایت  سلام

حاجی محمد اقبال خان کی بود و چی کارهای را به غور انجام داد

باعرض حرمت
عزیزالله "اقبالی"
نواسه مرحوم حاجی محمد اقبال خان
مورخ 23عفرب 1394