آرشیف

2017-5-13

علم عبدالقدیر

جهت بندی احزاب وجهت گیری سیاسیون

جهت بندی  وجهت گیری سیاسی
بخاطر اینکه جهت گیری فعالین سیاسی در یک کشور پیشبینی وسنجش شود باید جهت بندی  سیاسی احزاب مشخص باشد یعنی احزاب سیاسی باید جهت بندی شوند.در کشور ها ئیکه نقش احزاب در سیاست بر جسته است ویا اینکه در حکومت نقش  به تناسب موجودیت شان در پارلمان دارد احزاب را با در نظر داشت خصوصیات فکری شان به چپ وراست وبعدا میانه وافراطی تقسیم میکنند وحتی در چوکی های مجلس هم جایگاه شان بطرف راست وچپ مشخص است.البته بعد از انقلاب فرانسه  راست به احزابی اطلاق میشد که  خواهان حفظ نظم بطور سنتی بوده تفاوت طبقاتی را یک امر طبیعی میدانستند ودولت را از مداخله در امور اقتصادی مردم بر حذر میداشتند به همین تر تیب احزاب چپ احزاب هستند که خواهان شکستن هنجار های سنتی وتقسیم  برابرثروت وقدرت  بوده بنام سوسیال لیبرالیزم یاد میشوند.اما در کشور های مانند افغانستان راستی ها کسانی اند که خواهان حفظ ارزش های سنتی وبومی بوده علیه نفوذ فر هنگ وکلتور بیرونی مبارزه میکنند واما جپی ها با سر دادن شعار انتر نا سیوسنال ظرفدار استفاده از تجر بیات کشور های مدرن بیرونی است. حالا ببینیم که احزاب فعلی افغانستان چگونه جهت بندی میشوند وجهت گیری سیاسیون چگونه است وبا کدام کشور جهان قابل مقا یسه اند ؟
در افانستان حزب سیاسی که دارای بر نامه های مدون عملی باشد اصلا وجود ندارد.احزاب جهادی وشخصیت های منسوب به جهاد از بزرگترین ها ومؤثرین ترین ها ی عصر فعلی هستند اما مصیبت ها ورنج های بیشمار دوران جنگ وجهاد از بد ترین پدیده های تاریخی است که مفهوم سیاست ومد نیت را از ا یشان گر فته است طوریکه با گر فتن نام این احزاب اولین چیزیکه در ذهن خطور میکند جنگ وخو نریزی وکشتن است .احزاب سیاسی افغانستان در نخستین روز های تا سیس با خصلت های چپ افراطی ومحافظه کار افراطی ظهور کردند اما دوام زمان وتکرار حوادث برای این احزاب خصلت بو قلمونی داده که به هر رنگ وهر شکل میتابند وحین صف آرائی های سیاسی طوری جبهه میگیرند که ناظرین را نسبت به ماهیت وخصلت  های شان به شک می اندازد.دیده میشود که محافظه کار ویا راست افراطی در کنار چپ افراطی  استاد میشود وبه همین تر تیب  راست گرا ها  ها در مقابل یکدیگر صف میکشند که بر هیچ قاعدۀ سیاسی جور در نمی اید وانسان وجه مشترک بین احزاب وشخصیت های ائتلافی را درک کرده نمیتواند یعنی جهت گیری سیاسیون با جهت بندی احزاب کاملا در تقابل است. درین نوشته کوشش میکنیم خصوصیات احزاب را بر شماریم وبگو ئیم که جایگاه این حزب بر سکو ئی راست است ویا چپ وامکان إئتلاف وکنار آمدن با کدام احزاب را دارند.
مشخصه ها:در جامعه چون افغانستان که فیصدی بالای مردم به اصول واعتقادات مذهبی وارزش های سنتی پابند اند طوری که  احزاب محافظه کار و راست افراطی بستر هموار تری دارند.برای ساختن این احزاب به ارائه بر نامه وپلان  نیاز نیست فقط بر انگیختن  احساسات وعقاید مردم  محور مطمئن است برای خیزش وتجمع کتله های کم سواد وبیسواد جامعه  .اگر مؤسسین  احزاب جهادی دارائی استراتیژی ودور نمائی سیاسی عملی  میبودند  تا چندین دهه اکثریت مردم را با خود دارند واما نداشتن استراتیژی واصول ثابت  در مبارزات سیاسی  با عث میشود تا نخبه ها وشخصیت های مؤثر این احزاب  بی مهابا با حریفان سیاسی خویش مفاهمه ومعامله کنند.مثلا در افغانستان احزاب که دارائی پسوند اسلامی اند  در جمع بندی ها بنام احزاب راست افراطی وراست میانه یاد میشوند.مثلا حزب اسلامی وجمعیت اسلامی  واتحاد اسلامی در کتگوری راست افراطی است واما محاذ ملی وجبهه نجات ملی  وبرخی احزاب دیگر که جدیدا با داشتن پسوند اسلامی در وزارت عدلیه ثبت شده اند از جمله احزاب راست معتدل ویا میانه بحساب می ایند . به همین تر تیب احزاب چون خلق وپرچم وشعله بنام احزاب چپ افراطی یاد میشوند که به سنت ها وباور های دینی جامعه ارزش نداده خودرا تابع قوانین ومنشور جامعه جهانی وملل متحد میدانند . البته احزابی دیگری هم هست که درین اواخر با کاپی کردن اساسنامه ومرامنا مه  احزاب دیگر بنام مترقی ودموکرا تیک وامثالهم در وزارت عدلیه ثبت شده اما حین مبارزات انتخاباتی  جهت گیری های خیلی متفاوت تر از جهت وسمت حزبی متبوع خود دارند .مانند یک هیولای بی خاصیت صلاحیت وتوان  چسپیدن وکنار آمدن با همه گروه ها واحزاب را دارند..
چرا شخصیت ها هر طرف میروند؟ جهت بندی احزاب وجهت گیری حزبی ها گاهی شخصیت های مهم از یک حزب سیاسی بدون در نظر داشت جهت حزبش بسوی دیگر پهلو میدهد. قبلا عرض شد برخی احزاب وشخصیت  ها بخاطری استراتیژی وبر نامه روشن ندارند صرف از عقاید واحسا سات مردم استفاده میکنند اما در مسیر مبارزه مصلحت ومنفعت  شخصی خودرا در نظر میگیرند..دلیلش این است که استعمار افراد مهم را معتاد ساخته آنهم به پول وسر مایه طوریکه نمیتوانند بدون پول یک ماه هم به زندگی سیاسی وفزیکی خویش ادامه بدهند به همین دلیل پول برای شان مقدس تر از هدفیست  مجهول ونا مشخص است.مثلا وقتی می بنید احمد ضیاء مسعود از تنه یک حزب راست افراطی میرود در تیم مبارزات انتخاباتی چپ افراطی  میرود این رفتنش را بنام وحدت ملی توجیه میکند لذا از نظر ایشان احزاب  ما یه نفاق واختلاف در جامعه اند وشخصیت های مانند ایشان باید  ازین فاجعه جلو گیری کنند اما وقتی امتیازات کم شود باز هم همان شعار را سر میدهد که رفتن من در کنار همسنگران وهم قطاران حزب خودم جامعه را دچار بحران میسازد…این است سیاست.ا
یا اینکه نورالحق علومی  بجای پیوستن به اشرف غنی میرود کنار راست میانه داکتر عبد الله و با برخی جمعیتی ها یکجا میشود  اینها همه معیار های گیچ کننده وبی اساس است.اصلا باید احمد ضیاء مسعود در چوکات جمعیت فعالیت میکرد وعبد الحق علومی در کنار اشرف غنی میبود ویا اینکه برخی اعضای حزب اسلامی بشمول قاضی وقاد وبرخی  اعضای شورای علماء که منسوب به احزاب جهادی اند کمر اشرف غنی را بسته اند در حا لیکه اشرف غنی فکرا وعملا در خط ایشان نیست.کاملا لیبرال سوسیالست است. این جهت گیری ها متاثر از اندیشه وفکر نیست بلکه شما تر غیب وتطمیع  مادی اثر خودرا داشته. اما وقتی می بینیم اسماعیل خان جمعیتی با استاد سیاف کنار می آید این اصلا در راستای شناخت از مشخصیه های حرکت سیاسی شان است یعنی هردو مروبوط به خط راست  هستند حال فرق نمیکند افراطی ویا میانه…
مشخص ساختن صف ها: احزاب سیاسی باید در راستای اهداف واصول اسا سنامه شان حرکت کنند جهت بندی احزاب وجهت گیری رهبران ومدیران احزاب باید متناسب باشد  والا هم رائی دهندگان وهم سیاسیون را دچار اشتباه میکنند. باید مشخص باشد که موج های سیاسی افغانستان از چند جهت ومسیر در حرکت اند وچگونه جلو تصادم ومزاحمت شان گر فته میشود .اول باید این احزاب بر حسب خصوصیات  فکری وداعیه که دارند تقسیم بندی شود مثلا. راست افراطی 2 راست میانه -چپ افراطی وچپ میانه وهم افراد بیطرف وآزاد.احزابیکه خاصیت راستی دارند باید حین مبارزات انتخاباتی ستاد انتخاباتی مشترک داشته باشند به همین تر تیب چپی ها .با آنکه راست میانه وافراطی با هم مخالفت دارند اما نقط آشتی بین راست افراطی وچپ افراطی بیسیار ضعیف است اما بر عکس چپ میانه میتواند با راست میانه کنار اید چون هردو به استفاده از ارزش های ملی وبین المللی  باور دارند البته با تفاوت بسیار کم آنه در سلیقه.البته احزاب سیاسی در هر کشور در تطبیق بر نامه های بزرگ اقتصادی نظر نسبتا مشابه دارند ..تنها اختلاف در شکل بندی اجتماع وموقف گیری های سیاسی با تفاوت بسیار اندک در طرز فکر است. این نوشته را به منظور هویت سازی احزاب وحزب داران نوشته ام که امید عملی شود.