آرشیف

2016-5-10

غلام رسول مبین

جنبش تــاریـکـــــی

 

جنبش تاریکی

بسم الله الرحمن الرحیم

وکلای محترم ولایت غور در خانه ی ملت:
مخاطب من نمایندگان و وکلای محترم ولایت غور در پارلمان افغانستان (اعم از سنا و مجلس نمایندگان) اند. از شکل گیری و ایجاد حکومت وحدت ملی الی اکنون دو پروژه ی مهم و اساسی که از چهارراهی به نام افغانستان کشورهای آسیاسی میانه را به هم وصل میکند که یکی لوله گاز را از ترکمنستان با عبور از افغانستان به هندوستان منتقل میسازد و دیگری نیز لین برق را از ترکمنستان با عبور از افغانستان به پاکستان منتقل میسازد – و هم یک پروژه قوی و عمرانی دیگری در زون غرب که عبارت از بند سلما باشد افتتاح شد – جنبش ها و اجتماعات زیادی برای حق طلبی خود و ملت خویش صدا و دست ها بلند کردند و به مظاهرات و تجمعات مدنی و مسالمت آمیز خویش مردم را محض توجه به اصل انکشاف متوازن به خیابان ها و جاده ها بیرون کشانیدند که من منحیث یک انسان برای چنین مردمان و نمایندگانِ نهایت احترام را قایل شده و خود را در حق طلبی شان شریک، همگام، همصدا و همنوا میدانم. آنها توانستند که جنبش های زیادی را بخاطر متحرک ساختن مردم برای گرفتن حقوق خویش راه اندازی کنند که یکی ازین جنبش های بدیع و نو که در رسانه های جمعی به خصوص شبکه رسانه یی و اجتماعی فیسبوک بیشتر فعال و رسانه یی شده است "جنبش روشنایی" است که به همکاری وکلای مردمِ ولایات مرکزی افغانستان به ویژه وکلا، سیاسیون، نمایندگان و دانشمندان ملت هزاره و کسانیکه درین مملکت کم و بیش دلبسته اند راه اندازی شده است. این جنبش تاکید دارد که لین برق پروژه توتاپ باید از مسیر بامیان بگذرد که بعضی ولایات مرکزی افغانستان نیز ازین پروژه ی مهم و عمرانی مستفید شوند.
در پیوند به این حق طلبی وکلای ولایت های ارزگان، میدان وردک و دایکندی نیز صدای خویش را بلند کرده و سیاسیون و شخصیت های ملی کشور مثل محترم عطا محمد نور والی بلخ، عبداللطیف پدرام رییس حزب کنگره ملی، امرالله صالح رییس روند سبز، ناهید فرید نماینده مردم هرات، احمد بهزاد نماینده مردم هرات، عبدالکریم خلیلی معاون پیشین ریاست جمهوری و …. نیز حمایت خویش را از عبور لین برق 500 کیلو وات از مسیر بامیان اعلان کرده اند. اما ، کور شویم که شما را با تجسس بسیار به صفحه ی یک کامره ویا تلویزیون ندیده ایم.
ولی شما، کسانیکه از غور گهی به زور پول، گهی به زور تیل و گهی از نول و میل تفنگ رای گرفتید و گرده های مان را پردردتر کردید برایتان نهایت متاسفم و برای خودمان نیز خیلی غمینم که چرا ما ، راه درست را انتخاب کرده نمیتوانیم و کسانیکه اهل گویا هستند را برای خود برنمیگذینیم؟.
بنده به صفت یک شهروند غوری خیلی به حال مردم غور غمگین هستم که چرا – پروژه تاپی از غرب مان، پروژه توتاپ از شرق مان، سرک حلقوی از جنوب و شمال مان و همچنین بند سلما از آخرهای هریرود بگذرد و ما در جزیره ی به نام غور در بین کوه پاره های خشک، خانه های تاریک و راه ها باریک زندگی کنیم و کسی نیست که نوید بخش برای این مردم و ولایت خویش باشد.
تاپی (پروژه عبور لوله گاز از ترکمنستان، افغانستان، پاکستان به هندوستان) و توتاپ (پروژه عبور لین برق 500 کیلو وات از ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، افغانستان به پاکستان) و اعمار بلند سلما برای غور خیلی مهم و ارزشمند است ازینکه نمایندگان مردم حتا در معنا شناسی این مفاهیم پروژوی مشکل دارند اینجا جای بحث نیست. از سابق ها یک ضرالمثل عامیانه بود و برای کسیکه به بیراهه میرفت ویا از روی غلط چیزی میگفت ویا فعل را انجام میداد برایش میگفتند: این راه که تو روی به ترکستان است.
امروز راه رفتن و راه یاردن از ترکستان برای کشور و مردم مثل افغانستان خیلی آینده ساز است. من برای شما نمیگویم که به ترکستان بروید لیکن اینقدر گویم که راه را برای ترکمنستان از بطن و مرکز ولایت خویش باز سازید و هرنوع مسیر تجارتی را از غور عبور دهید.
مخاطب من درین مقاله تمام نمایندگان و وکلای غور هستند اعم از شیعه و از سنی یعنی آقایون و آغایون:

1.  محمد ابراهیم ملکزاده

2.  کرام الدین رضازاده

3.  محمد داود غفاری

4.  سید نادر شاه بحر

5.  محمد قربان کوهستانی

6.  رقیه نایل

7.  سیما جوینده (والی پیشین غور و وکیل مستعفی شده)

میباشند، برای تمام شما خیلی متاسفم که به مرض خاموشی مبتلا شده اید. دعای من به درگاه الله متعال اینست که شما را به این خواب غفلت زده – بهتر و بیشتر بخراماند و مغز شما را به خشکی محاط کند.
گرچه خوب نیست که انسان ها برای یکدیگر دعای بد نمایند ولی ازینکه شما انسان های مفیدی به جامعه ی غور نیستید میباید که دعایی از جنس بد نثار تان گردد.
درست یادم است وقتیکه عبدالله هیواد والی غور بود و یک کانفرانس مهم خبری را که در آن از تمام وزارت خانه های کشور و سفارت خانه های دول خارجی نمایندگان شان حضور بهم رسانیده بودند و آن کانفرانس برای غور خیلی آینده ساز و خبرساز بود ولی ازینکه شما هیچ نوع دلبستگی به غور نداشتید، آب از آب نجنبید. موضوعات که در آن کانفرانس برای غور وعده داده شد ، فقط همین چند تا به یاد من است:

1.   یک تن از نمایندگان با صلاحیت مرکزی گفت که ما واحداداری تولک را الی هرات به صورت پخته (قیر ریزی) اعمار میکنیم.

2.   راه مواصلاتی غور را به ولایات شمال از طریق واحداداری چهارسده اعمار میکنیم و غور را به ولایات شمال و جنوبش وصل میکنیم.

3.   برای تمام ادارات دولتی تعمیر اعمار میکنیم.

4.   اعمار سرک مرکزی از مسیر بامیان – غور الی هرات.

5.   اعمار بند برق در گرمابک پوزه لیچ به سمت شرق شهر چغچران.

بیشتر از آن کانفرانس چیزی به یادم نیست ولی هیچکدام ازین پروژه های که به مردم غور وعده داده شد تحقق نپذیرفت. همچنین وقتیکه میدان هوایی شهر چغچران به صورت پخته اعمار شد و جهت افتتاح و بازگشایی این پروژه عمرانی وزیر هوانوردی تشریف فرما شده بودند. برای غوری ها تعهد سپرد که پروازهای هوایی از غور الی مزار شریف طبق ضرورت مردم شروع به فعالیت مینماید. به استثنای اینکه این وعده و نویدها تحقق نپذیرفت حتا زمستان سال گذشته راه های هوایی و زمینی به روی مردم غور بسته شده بود. گذشته ازین ها مساله سرک مرکزی از کابل – بامیان – غور – هرات که نثار این رو و آن روی بند محمد ابراهیم ملکزاده شد و اعمار بند گرمابک پوزه لیچ نیز چندین سال از کشمکش های مولوی دین محمد عظیمی که آن وقت نماینده مردم بود –  وی ادعای اعمار این بند را به بالای دریای مرغاب داشت – نیز غور را خساره مند و عقب مانده نگهداشت.
میدانم که شما به رده های پایین یعنی در تغییر و تبدیل نمودن و حتا منفک نمودن پیاده، اجیر، شب باش و حتا چپ و راست مکتب نیز دست بالایی دارید و به اثر دخالت شما بود که محترم فیض محمد میرزازاده نتوانست که به کرسی معاونیت ولایت غور تکیه زند و ازینکه شما برعلیه بانو سیما جوینده والی پیشین غور و همکار پیشین خودتان در کابل مظاهره و سر و صدا به راه انداختید، نیز مردم و ملت آگاهند که محمد داود غفاری برای محصلین خیمه میخرید.  
بلی ، شما توانستید که از کاندید نمودن محترم مولوی دین محمد عظیمی در یکی از معینیت های وزارت معارف نیز جلوگیری نمایید و ذکریا را از فرماندهی قطعه خاص بخاطر اینکه از غور نیز سرگردان ساختید.  
ای نمایندگان ملت: میدانم که خوانش این متن برای شما خوش آیند نیست و حتا شاید به این فکر شوید برایم به نحو از انحا ضرر برسانید. من تمام این جنبه ها را فکر کرده ام و این مقاله کوچک را برایتان به عنوان هدیه ی درد دیده میفرستم. امید که اگر کدام جنبش روشنایی ایجاد نمیتوانید به جنبش پیشنهادی من "جنبش تاریکی" لبیک گفته و به تاریکی و عقب ماندگی ولایت خویش یعنی ولایت غور بیشتر کوشش نمایید.
مطمیینم که این آفتاب غروب کرده روزی درین سرزمین طلوع خواهد کرد که شما آن زمان سوخته باشید. خداوند تمام مومینان را هدایت فرماید.
 
باحرمت
غلام رسول مبین
غور – چغچران
یک تن از پیشنهاد کنندگان "جنبش تاریکی"
20 ثور 1395