آرشیف

2022-9-26

عبدالقیوم ملکزاد

جستاری در باب بایدها و نبایدهای سخن

 

یادآوری:

با عنایت به اینکه برای رسیدن یک جامعه به تعالی و کمال معنوی، ترویج و تبیین مکارم اخلاقی از اهمیت بالایی برخورداراست، لذا این قلم در تازه ترین اثر خود تحت عنوان: “نگاهی به بایدها ونبایدهای سخن” اهمیت زبان و گفتار (از طریق ایراد خطابه، تحریر مقالات و سرودن اشعار و گفت‌وگو با این و آن و…)، را با تکیه بر ارشادات قرآن‌کریم، رهنمودهای نبوی “صلی الله علیه وسلم” و توصیه های بزرگان دین، برجسته ساخته است. لازم دیده شد بخش‌هایی از این اثر به صورت گزینشی، از طریق این صفحه نیز، در معرض مطالعه خوانندگان محترم قرار گیرد. امیدوارم پروردگار به روی لغزش‌های ما خط عفو در کشد و توفیق کسب فضایل اخلاقی بیشتر را رفیق ما سازد. (والله الموفق والهادي إلى سواء السبيل)

…………………………..

مخاطب ما در بحث آغازین، شاعران اند که بدینگونه پی گرفته می‌شود:

جستاری در باب بایدها و نبایدهای سخن

قرآن عظیم‌الشان، به عنوان کتاب هدایت و رستگاری، شاعران را به دو دسته تقسیم فرموده است: یکی شعرای گمراه و دیگری شعرای مؤمن که دارای عملی صالح هستند که خواننده یا مخاطب را به راه راست و راه مستقیم هدایت می‌کنند و در مقابل، شعریست که خواننده را به کج راهه می برد و ابزاری برای لغزیدن می‌شود و منحرف شدن و بردن مردم  به سوی لجام گسیختگی و دور از هنجارهای اخلاقی…!

به آیات 224 الی 227 سورۀ مبارکه الشعراء نگاه می‌کنیم:

“وَ الشُّعَراءُ یَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ * أَ لَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِی کُلِّ وادٍ یَهِیمُونَ * وَ أَنَّهُمْ یَقُولُونَ ما لا یَفْعَلُونَ “

((پیامبر اسلام شاعر نیست)؛ شاعران کسانى هستند که گمراهان از آنان پیروى مى کنند* آیا ندیدى آنها در هر وادى سرگردانند؟ * و سخنانى مى‌گویند که (به آنها) عمل نمى‌کنند؟)

سپس، صفت شعرای مومن را اینگونه بیان می‌فرماید:

“إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ ذَکَرُوا اللهَ کَثِیراً وَ انْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ”

یعنی: (مگر کسانى (از آنها) که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادند و خدا را بسیار یاد کردند، و به هنگامى‌که مورد ستم واقع شدند به دفاع از خویشتن (و مؤمنان) بر مى‌خاستند؛ (و از اشعارشان در این راه کمک گرفتند) و کسانى که ستم کردند به زودى خواهند دانست که به کدامین جایگاه باز مى‌گردند).

در اين آيات، آیه:  (إِلاَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَذَکَرُواْ اللَّهَ کَثِیراً… )، به شعرائى نظر دارد که براى رشد و شکوفائى اسلام و مبارزه با کفر و شرک شعر مى‌سرودند، آنها صریحاً از آیه «وَالشُّعَرَآءُ یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ” استثنا شده اند واین بخش آیۀ مبارکه در نقطۀ مقابل اوصاف ارباب سخن قرار دارد. صفت شاعران خوب از نظر قرآن آن است که متوجه این اصل هستند که آنچه را که  می‌گویند، مورد سوال قرار می‌گیرند. یعنی ایمان دارند که خداوند از تعهد شان نسبت به اهداف امت اسلامی و رهبری مردم، پرسش به عمل می آورد.

هنگامى‌که این آیه ( وَالشُّعَرَآءُ یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ ) نازل شد، گروهى از شعرا گریه کنان به حضور پیامبر اکرم “صلی الله علیه وسلم”آمده عرض کردند: ما شاعریم و خداوند در باره ما این آیه را نازل کرده است. در این هنگام پیامبر(صلى الله علیه وآله) این آیه را تلاوت کرد و فرمود:  « إِلاَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَات»؛ (مگر کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام مى‌دهند) شما هستید، و « وَذَکَرُواْ اللَّهَ کَثِیرًا»؛ (و خدا را بسیار یاد مى‌کنند) شما هستید، و “وَانتَصَرُواْ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُواْ”؛ (و به هنگامى که مورد ستم واقع مى‌شوند به دفاع از خویشتن برمى‌خیزند) شما هستید (یعنى مصداق این فقرات آیه، شما شاعران هستید).

در رابطه به این موضوع، نظر پژوهشگر ادبی دکترغلام رضا مستعلی پارسا و همراه نیز در خور غور به نظر می‌رسد. از نظر این پژوهشگران ( مستعلی پارسا و جلالی، 1395: 155 ) “ترک ادب شرعی را در پیوند با متون ادبی می‌توان به کارگیری مضامینی دانست که با عقاید دینی و باورهای ایمانی و مذهبی خوانندۀ آن متن (چه در عصر مؤلف متن و چه در دوره های دیگر) سازگار نیست و آنها را به چالش می‌کشد؛ از این رو، این خوانندگان وجود چنین مضامینی در متن و کار رفتِ آنها به وسیلۀ مؤلف را ترک ادب شرعی تلقی می‌کنند.البته با این تعریفِ گسترده پیداست که مفهوم و مصداق ترک ادب شرعی، تا حدی نسبی است و بسته به اینکه خواننده چه کسی و در چه زمان و محیطی باشد و با چه نگرشی به متن بنگرد، و نیز بسته به دین، مذهب، عقیدۀ فقهی و کلامی حاکم بر جامعۀ او، مضامین یک متن می‌تواند از جانب یک خواننده خلاف شریعت و از دید خواننده‌ای دیگر موافق آن تلقی شود.”

دکتر توحیدیان با تکیه بر رای پارسا و جلالی، حوزه‌های شکل‌گیری ترک ادب شرعی در متون ادبی را به دَه دسته طبقه بندی می‌کند که عبارت اند از:

1- مضامین مدحی(مدح آمیخته با اغراق)؛ 2- مضامین فلسفی کلامی؛ 3- مضامین عرفانی؛ 4- مضامین مبتنی بر تأویل؛ 5- مضامین ملامتی قلندری؛ 6- مضامین انتقادی؛ 7- مضامین لهو و مُجون؛ 8- مضامین بر گرفته از علوم جدید؛ 9- مضمون یابی های شاعرانه؛ 10- مضامین تغزلی.( همان: 157).س

به اعتقاد آنها: « به چالش کشیده شدن باور‌های عرفی از دین، در نگاهی تعبدی که هیچ‌گونه چون و چرایی را در ظواهر شریعت بر نمی‌تابد، می‌تواند خروج از جادۀ صواب دین تلقی شود.»( همان: 163).

شعر را می‌توان با دو چهره متفاوت نظاره کرد. شعر خوب و شعر مبتذل و یاوه.

یکی در مسیر باید‌ها قرار دارد و دیگری در امتداد نبایدها که لازمه آن حذر داشتن از سرایش آن است.

خوب است که هر دو وجه شعر را به صورت جداگانه در معرض دید قرار دهیم:

شعر روشنگر و شعر ویرانگر!

اولی:

روشنگر است، چراع راه است و جامعه را به سوی فضایل و برتری‌ها رهنمایی می‌کند و زمینه‌ساز اعتلای دینی و اخلاقی مردم می‌گردد. چنین شعر برخاسته از شرع است و الهام گرفته از دساتیر دینی است و حکیمانه است یا هدایتگر و حاوی پیغام رستگاری…!

دومی:

ویرانگراست و گمراه کننده و زیان آور؛ شعریست که جامعه را به سوی پوچی و بیهودگی و ابتذال و براندازی بنیان عقیده و یا انحطاط فکری می‌کشاند.

شعر استوار بر پایۀ پوچی و ابتذال، موجب لرزان شدن اساس دین و باور های راستین مردم مؤمن می‌شود و باعث برهم خوردن شیرازه اخلاق و انحطاط فکری و بی بند وباری…!

به موجب اقتضای این جستار، لازم می افتد که گفته آییم:

یکی از آن حکیمانه است و ارزشمند و هدایتگر، و دیگری گمراه کننده است و مبتذل و ویرانگر!

شعر بد یا مبتذل و گمراه گر، گاهی باعث سایه افگندن آشفتگی در بازار این هنر کلامی می گردد که متاسفانه در روزگار کنونی گاه گاهی شاهد تولد این پدیده قبیح الخلقه از سوی برخی از گویندگان می‌باشیم که فرآورده های آنان را نمی‌توان سنخیتی با شعر به معنای درست آن و سازگار با رسالت شاعران مسلمان و مومن، مشاهده نمود.