آرشیف

2020-10-3

جامعه‌ی مردسالار افغانستان؛ بی‌عدالتی و سرکوب جنسی زنان

برای رسیدن به جامعه‌ای سرشار از عشق و زیبایی باید بدیهیات آن جامعه را به چالش کشید. آن‌چه مردم از آن به‌عنوان مساله‌ی خصوصی و فردی یاد می‌کنند، بسیاری از وقت‌ها آن مساله‌ا‌ی اجتماعی است و به ساختارها مربوط می‌شود. مادامی‌که مساله‌ای از حالت عادی بیرون نیاید و یا در بوته‌ی آزمایش و نقد قرار نگیرد، در آن حوزه‌ی علم رشد نخواهد کرد. میل جنسی زنان نیز یکی از همان موردهایی هست که در جامعه‌ی مردسالار افغانستان به‌صورت پنهان نگه‌داشته شده و کمتر مورد کندوکاو قرار گرفته است. میل جنسی جنبه‌های گوناگونی از زندگی انسان از جمله فرهنگ، سیاست، اقتصاد، قانون، فلسفه، اخلاقیات، الهیات، معنویت و دین را تحت تاثیر قرار می‌دهد. بنابراین باید به این مساله توجه جدی صورت گیرد.

تاریخچه‌ی سرکوب جنسی
به گواه تاریخ، در بسیاری از تمدن‌ها، پدیده‌ی لذت جنسی زنان به‌شدت سرکوب شده است و دیدگاه مناسبی نسبت به آن وجود ندارد. به میل جنسی زنانه در طول تاریخ به‌گونه‌ی منفور نگریسته شده است. به همین سبب، بیش‌تر قانون‌های مذهبی و اجتماعی سعی در کنترل و سرکوب امیال زنانه داشته است.

برخی از جامعه‌ها با ختنه‌کردن دختران و با بریدن قسمتی از آلت تناسلی زنان معتقد بوده‌اند که این عمل سبب پاک‌دامنی دختران و سر به راه شدن و کاهش میل جنسی در آن‌ها می‌شود. در درازنای تاریخ، میل جنسی زن چنان ایجاد وحشت می‌کرده است که به طریقه‌های متنوع سعی در مهارکردن آن شده است. اسطوره‌هایی وجود دارند که میل جنسی زن را به شکل‌های شیطان، ارواح سرگردان یا جادوهای سیاه نشان می‌داده‌اند. برخی از این رفتارها، سنت‌ها و تابوها، نسل اندر نسل به ما رسیده است و در آن‌ها جایی برای لذت و خیال‌پردازی زنان وجود ندارد. هنوز نیز آشکارا از مسایل جنسی سخن گفته نشده است و تابوهای جنسی همچنان وجود دارند. در افغانستان، در زمان پرورش و تربیت کودکان، به پدیده‌ی رابطه‎‌ی جنسی از بُعدهای روانی پرداخته نمی‌شود و به آن از دیدگاه جنبه‌های لذت، به‌هیچ‌وجه بها داده نشده است. همین‌سان، مادران به دختران نوجوان خود درباره‌ی جنسیت و مسایل جنسی معلومات می‌دهند، اما درباره‌ی جنبه‌های لذت‌آور رابطه‌های جنسی حرف نمی‌زنند. در نتیجه، بعضی موضوع‌ها هرگز میان دختران و خانواده مطرح نمی‌شود. متاسفانه این مساله در مکتب‌ها و دانشگاه‌ها نیز به همین منوال ادامه دارد و تنها استادان به تشریح ساختار دستگاه تناسلی می‌پردازند (آن‌هم در مضمون‌های خاصی)، و به دانش‌آموزان هرگز درباره‌ی مسایل جنسی و رابطه‌ی آن با احساسات موضوعی مطرح نمی‌شود. این‌جا است که آموزش مسایل جنسی در مکتب‌ها در رفتار جنسی جوانان تاثیر چندانی ندارد.

پژوهشی که از سوی “مرکز مطالعات استراتیژیک افغانستان” در سال ۱۳۹۷ نشر رسیده است نشان می‌دهد که اغلب جوانان افغانستان از رابطه‌های سالم جنسی اطلاعاتی ندارند. این تحقیق زیر نام گزارش گذار به بزرگ‌سالی؛ نگرش‌ها و رفتارهای جنسی جوانان افغانستان در دَه شهر بزرگ افغانستان را بیان می‌کند. یافته‌های این گزارش نشان می‌دهد که یک‌سوم آدم‌ها غریزه‌ی جنسی و نیاز جنسی خود را سرکوب می‌کنند. در این میان زنان دو برابر مردان غریزه‌های جنسی‌شان را سرکوب کرده‌اند.

همان‌طور که تذکار رفت، والدین تمایل ندارند درباره‌ی مسایل جنسی با فرزندان خود حرف بزنند. واقعیت این است که در کشور سنتی افغانستان بسیاری از زن و شوهرها در زمان حرف زدن درباره‌ی مسایل جنسی با یک‌دیگر معذب هستند. زنان در بیش‌تر مواقع صحبت در این باره با همسر خود را بی‌شرمی تلقی کرده و با ارتباط غیرکلامی نشان می‌دهند که آیا مایل به رابطه‌ی جنسی هستند یا خیر!

اختلالات جنسی مشکلی است که در برانگیختگی جنسی یا در هر یک از مراحل واکنش جنسی روی می‌دهد و سبب رنج و عذاب روانی برای هر دو طرف می‌شود. تخمین این‌که چه تعداد از زنان مشکل‌های جنسی دارند، بسیار دشوار است، اما میزان عظیمی از زنان افغانستان تجربه‌های جنسی رضایت‌بخش ندارند. نارضایتی جنسی بیش‌تر در زنانی دیده می‌شود که مشکل‌های خانوادگی، فشارهای روانی، اقتصادی و یا هم بیش‌تر همسر ناآگاه داشته‌اند.

زیگموند فروید؛ روان‌شناس و پزشک اتریشی برای نخستین‌بار واژه‌ی “واپس‌رانی جنسی” را به‌کار برده است. به اعتقاد فروید، کشش قوی و طبیعی افراد نسبت به امیال جنسی توسط جامعه سرکوب می‌شود که بتوانند با محدودیت‌هایی که زندگی متمدانه برایشان ایجاد می‌کند، کنار بیایند.

مطالعات مسترز و جانسون نشان می‌دهد که زنان و مردان در بسیاری از ابعاد، واکنش جنسی شبیه به‌هم دارند. هم مردان و هم زنان، “واسو- کانجسشن” را تجربه می‌کنند و ارگاسم آن‌ها از لحاظ فیزیولوژیک شبیه هم است.

اختلال‌های جنسی زنان

اختلال‌های جنسی زنان افغانستان موردهای مختلف دارد که می‌توان به بی‌میلی جنسی زنان، عدم توانایی در برانگیخته‌شدن، آنورگاسمی (مشکل‌ها در ارگاسم)، رابطه‌ی جنسی دردناک و دیگر اختلال‌های جنسی اشاره کرد. کمبود میل جنسی یا سرد مزاجی (Hypoactive sexual desire disorder) در زنانی وجود دارد که به برقراری رابطه‌ی جنسی علاقه نشان نمی‌دهند. عامل‌های روان‌شناختی زیادی می‌تواند سبب ایجاد این اختلال شوند، از جمله افسردگی، کمبود تستسترون، بیماری‌های جسمی، استفاده از بعضی داروها از عامل‌های عمده‌ی این اختلال‌اند اما سردمزاجی جنسی بیش‌تر در زنانی دیده می‌شود که در رابطه‌های خود با شوهرشان ناراضی هستند.

رابطه‌ی جنسی دردناک (Painful sex) از دیگر مشکل‌های جنسی زنان است که می‌تواند در نتیجه اندومتریوز، توده‌ی لگن، عدم تحریک کافی، خشکی واژن، واژینیسموس… فوبیای جنسی ایجاد شود. این عامل‌ها نیز ریشه در مشکل‌های روانی و ارتباطی با شوهر دارد.

اختلال نرسیدن به ارگاسم (Orgasm disorder) اختلال دیگری است که در رابطه‌ی جنسی اغلب زن و مرد افغانستان وجود دارد. این اختلال در میان زنان جامعه‌ی ما به دلیل سنتی‌بودن جامعه و تاثیرهای رفتاری از دوران نوجوانی در خانواده ایجاد می‌شود. اختلال ارگاسم بسیار مساله‌ی مهم و حایز اهمیت در زندگی یک زن است که می‌تواند تاثیرهای منفی زیاد در زندگی زن افغانستان ایجاد کند.

درصد زیادی از زنان افغانستان به این علت ارگاسم را تجربه نمی‌کنند که شوهران‌شان به اندازه‌ی کافی آن‌ها را برانگیخته نمی‌کنند. زنانی هم که به اختلال ارگاسم مبتلا هستند، از لحاظ جنسی شاید برانگیخته شده اما به ارگاسم نمی‌رسند. شرم و حیا، عدم توجه شوهر به این مساله، مشکل‌های روانی، کتمان لذت جنسی در خانواده و در نهایت زندگی در یک جامعه‌ی سنتی می‌توانند عمده‌ترین عامل‌های این اختلال باشند.

عامل‌های عمده‌ی اختلال‌های جنسی

اختلال‌های جنسی زنان نسبت به مردان یک مساله‌ی بسیار پیچیده است. ریشه‌ی آن شاید اصلأ فزیکی نباشد، بل عامل‌های مختلفی داشته باشد یا اتفاق‌هایی باشد که سال‌ها پیش تجربه شده است. از آن‌جایی‌که در جامعه‌ی ما فقر جنسی به‌شدت وجود دارد و آمار آزار و اذیت جنسی نیز بلند است، حتا کودکان مورد آزار جنسی قرار می‌گیرند. این مساله می‌تواند در درازمدت روی زنان تاثیرگذار باشد. عامل‌های متنوع روانی، اضطراب، اعتماد به نفس پایین، مشکل‌های ظریف در رابطه‌های زن و شوهر نیز از جمله عامل‌های اختلال‌های جنسی محسوب می‌شوند.

نقش‌های جنسیتی، کلیشه‌های ذهنی-فرهنگی و سوگیری در پردازش اطلاعات می‌توانند در اختلال‌های جنسی نقش داشته باشند. نقش‌های جنسیتی می‌توانند اختلال‌های جنسی را ایجاد یا آن‌ها را تشدید کنند، مانند این‌که از زنان انتظار می‌رود آرام باشند و به مسایل جنسی علاقه‌ی وافری نشان ندهند و اما از مردان انتظار می‌رود که به مسایل جنسی علاقه داشته باشند؛ از زنان توقع می‌رود که تابع تمایل‌های جنسی شوهران‌شان باشند. زنانی‌که خود را با مدل‌های مجله‌ها و رسانه‌ها مقایسه می‌کنند، ممکن است با نوعی احساس حقارت و کمبود روبرو شوند که در تمرکز آن‌ها روی مسایل جنسی تاثیر منفی می‌گذارد. روی‌هم‌رفته، هنوز برای تعریف تمایل‌های جنسی از اصطلاح‌های مردانه استفاده می‌شود. بدن زن را که نوید رابطه‌ی جنسی است مطلوب جلوه می‌دهند و از آن برای فروش همه‌چیز از سیگار گرفته تا ابزار/پرزه‌های ماشین استفاده می‌کنند. مدام به ما گفته می‌شود که میل جنسی در زن ضعیف است اما باید مرد را به‌سوی خود بکشد. از همین‌رو، نیاز دارد که مثلأ با خرید زیرجامه‌های هوس‌انگیز خود را زیبا کند.

مدافع‌های حقوق زنان مدعی‌اند که هرگونه پیش‌روی جنسی مرد برخلاف میل زن را می‌توان شکلی از تجاوز به‌شمار آورد که جامعه‌ی ما آن‌را نادیده می‌گیرد و در واقع تجاوز جنسی را نهادینه می‌کند. به همین قیاس، بهره‌کشی جنسی از زنان و دختران در خانه محصول همان تصویری است که مردان را صاحب امیال جنسی مهارناپذیر و زنان را قربانی آن معرفی می‌کند، زیرا بهره‌کشان اغلب مردان و قربانیان اغلب زنان‌اند. در یک چنین فرایندی، در انسان واکنش غریزی جای خود را به ضابطه‌های سنتی می‌دهد. عرف، قانون، اخلاقیات، مناسک و ارزش‌های دینی در عشق‌بازی و تاهل انسان‌ها دخالت می‌کند.

افسردگی در زنان دو برابر مردان است. اضطراب در زنان دو-سه برابر مردان است. زنان فراز و فرودهای هورمونی دارند و در دوران پریود، بارداری، زایمان، تالم‌های روحی و روانی خاص خودشان را دارند و در این دوره‌ها ممکن است دچار مشکل اختلال جنسی شوند.

درمان اختلال‌های جنسی زنان

متخصص‌های سکس درمانی (sex therapist)، روش‌های بسیار ابداع کرده‌اند، مانند روان‌درمانی-رفتاری، مشاوره با داکتر روان‌درمان، مشاوره با سکس‌تراپیست، مطالعه در زمینه‌ی جنسی و از همه مهم‌تر زنان افغانستان باید رابطه‌ی جنسی را شرم ندانسته و ارضای جنسی را در یک رابطه‌ی کامل جنسی حق خود بدانند، چرا که میل به رابطه‌ی جنسی یک مساله‌ی کاملأ طبیعی است. زنان افغانستان باید درباره‌ی رفتارهای مورد علاقه‌ی خود با همسر خود صحبت کنند و به علایق جنسی خود ارزش قایل شوند.

در سال ۱۹۷۰، مسترز و جانسون، نوعی درمان روانی ابداع کرده‌اند که “سنسیت فوکس” نام دارد. این درمان برای این طراحی شده که زوج‌ها تشویق شوند در طول فعالیت جنسی روی تجربه‌های حسی خود تمرکز کنند. برای حل شدن اختلال‌های جنسی تمرین‌های ارتباط با همسر، انجام تکنیک‌هایی برای تمرکز در زمان رابطه‌ی جنسی، مطالعه‌ و دیدن ویدیوهایی درباره‌ی سلامت جنسی، رابطه‌های احساسی و عاشقانه با همسر و از همه مهم‌تر سکس‌تراپی نقش عمده‌ دارد. و در پایان باید روی این موضوع تاکید شود که رابطه‌ی جنسی انسان تنها به ارضای جنسی یک طرف و تولید نسل خلاصه نمی‌شود، بل مهربانی، توجه، علاقه، ارتباط، نگاه و احساس نقش مهمی در آن دارند.

منابع مطالعاتی:
آبوت، پاملا؛ والاس، کلر. جامعه‌شناسی زنان. ترجمه: منیژه نجم عراقی.
محبی، سید فاطمه (۱۳۸۰). آسیب‌شناسی اجتماعی زنان.
بیرامی، منصور (۱۳۷۸). خانواده و آسیب‌شناسی آن. انتشارات آیدین.
ویت کین، جورجیا؛ قراچه داغی، مهدی (۱۳۸۸). فشار روانی بر زن. انتشارات نقش و نگار.
هورنای، کارن (۱۳۹۵). روان‌شناسی زن. انتشارات ققنوس.
بولن، جین شینودا (۱۳۹۴). روان‌شناسی زنان (الهه‌ی درون زن). انتشارات دانژه.
تحقیق سال (۱۳۹۷) کد خبر: ۱۵۲۲۹۵، مرکز مطالعات انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان.
شهبازگان (۱۳۹۷). حقوق جنسی زنان. هفتمین سیمینار بین‌المللی سلامت زنان.
رحمانی، اعظم (۱۳۹۰). ارتباط رضایت جنسی و رضایت از زندگی زناشویی. دوماهنامه پرستاری ایران. شماره‌ی۷۰٫

پنج شنبه، ۱۰ میزان، ۱۳۹۹
نویسنده: شکریه مشعل