آرشیف

2015-10-30

محمد اسحاق ثنا

توکل
آن پری چون طره ای مشکین کاکل بشکند
رونق بازار عطاران سنبل بشکند

چشم مخمورش نگاهی سوی مشتاقان کند
مشتری بسیار گردد قیمت مل بشکند

چون به گلشن بگذرد صد پرده از گل بردرد
تیر غم در سینه ی مجروح بلبل بشکند

نا امید از درگهت گر بینوای دور شد
اشک او چون سیل گردد پای صد پل بشکند

فرصت از دست میرود در فکر سود خویش باش
ای ز فرصت بی خبر مزدت تغافل بشکند

درد غربت را چه باشد چاره ای جز این ثنا
رنج این اندیشه آخر با توکل بشکند

ونکوور کانادا
محمد اسحاق ثنا
۳۰/۱۰/۲۰۱۵