2021-11-23
محمد اسحاق ثنا
رفت از نظرم دیده به راهش نگران شد
دل بردهی ما بود دلآرای جهان شد
امید به نخلی که بهارش دهدت بر
هنگام ثمر بود گرفتار خزان شد
از بخت بنالم که شب و روز درین دهر
از طالع بد حاصل من شور و فغان شد
یک چند کتاب و غزل و شعر و ترانه
با این همه سرمایهی من یک چمدان شد
با حسرت و دلتنگی و تنهایی و سکوت
کارم همه در کشمکش چند و چنان شد
امروز وطن زخمی و آماج حوادث
هر توته و آه آمد و در شور و فغان شد
جاوید گشت نام کسی آنکه به گیتی
در خدمت میهن بود و نیکو گذران شد
محمد اسحاق ثنا
۲۰ نوامبر ۲۰۲۱
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
تنهایی