آرشیف

2014-12-17

شاه محمود محمود

تفسیر التفاسیر قران شریف بنام سلطان غیاث الدین محمد سام غوری موقوفه تربت احمد جامی

به مناسبت ۸۱۲ مین سال وفات سلطان غیاث الدین ابوالفتح محمد سام

(یکشنبه ۳۰ قوس ۱۳۹۳ هـ ش = ۲۱ دسامبر ۲۰۱۴ م )    

        

مقدمه :
در تاریخ دودمان غوری آثاری متعددی وجود دارد که بنام شاهان وسلاطین غوری بنابر ذوق و سلیقه سلاطین قلم خورده و اهدأ ګردیده است . با یک دیدکلی میتوان دریافت که :
کتاب « سام نامه » یا نسب نامه غوریان که به نام سلطان علاوالدین غوری به قلم  مبارکشاه مؤرخ مخصوص دربار غوریان ؛ نسب نامه سلاطین غور را از سلطان معزالدین و غیاث الدین ؛ پدر بر پدر تا ضحاک و وقایع روزانه این سلاطین به رشته نظم کشیده بود
کتاب دیگری  بنام « منتخب تاریخ ناصری » بنام سلطان معزالدین محمد غوری  است . به قول جوزجانی این اثر را یکی از اکابر غزنی در عهد سلطان معزالدین محمد سام   که یکی از بهترین کتابی بود که محتوی کم نظیر داشت قلم زده است .
« طبقات ناصری » تألیف منهاج السراج جوزجانی میباشد که در تاریخ عمومی نوشته و آنرا به ناصرالدین محمود پسر التتمش اهدأ نموده است (۱) ، و بالاخره « تفسیر قران شریف  » به زبان دری است، که یکی از بهترین و نفیس ترین انواع کتابت و تذهیب قرآنی میباشدبا تفسیر  که در سال ۵۸۴ هـ ق فراهم شد است.
سلطان غیاث الدین محمد بن سام علاقه داشت که نسخه های قرآن کریم استنساخ گردد و آن ها را درمدارسی که خود بنیاد نهاده بود، به وقف می گذاشت . این تفسیرقرآن شریف نیز برای مطالعه سلطان غیاث الدین ابوالفتح محمد بن سام از مفسر زمان ابوبکرعتیق بن محمد هروی  تهیه و کاتب آن محمد بن عیسی بن علی نیشاپوری است اما راقم در پایان کتاب اسم خود را  محمد بن علی بن محمد بن علی النيشاپوری الليثی نوشته است ،  و بی ترديد این نسخه نادر ترین نسخ خطی قرآن شریف از حيث كتاب آرايی و تزئين و تذهيب بوده ، و جايگاه والايی دارد. اگرچه پيش از اين مجموعه سی جزء قرآن كريم به خط كوفی به رقم خطاط هنرمند برجسته؛ عثمان بن حسين وراق غزنوي به تذهيب وي به عنوان شاهكار هنر كتابت و تذهيب كلام الله مجيد در قرن پنجم هجري معرفي شده اما نسخه قرآن شریف مورد نظر (موقوفه مزار شيخ احمد جامی) از حيث كثرت، تنوع، زيبايي و زيبايي شناسي و تزئينات در ميان همه آثار برتر كتاب ارايي نسخ خطي، به ويژه قرآنی بي نظير است. اگرچه اين مجموعه هنري فاقد خطي خوش، متناسب و هماهنگ باتزئين و تذهيب هاي آن ميباشد ولي از جهات ديگر منجمله ترجمه دری جامع و بي نظير آن و تفسير مربوطه كه به لحاظ تاريخي و ادبي تا حدودي جبران اين نقيصه را نموده، در مجموع اثري نفيس و بي بديل به عرصه فرهنگ و هنر دوره غوری میباشد   .
شاهان هر دوره، براي تبارز دادن مقام خويش و يافتن محبوبيت در جامعه، اقدام به اعمار مسجد ها، كاخ ها و مناره هاي يادگاري مي كردند و براي تزيينِ در و ديوار و گنبد آنها، دست به دامن نقـاشان و خـوشنويسان مي زدند. همين هنـر آفرينان بودند كـه با  سر انگشتان معجزه گر خويش، اثاری گرانبها و ممتازی براي آينده گان در جهان به وديعه گذاشتند
آثارباقيمانده تاريخي و باستانی درافغانستان چون منار جم، مقبره امام يحيی درشمال افغانستان ، سنگ ها و لوحه هاي موجود در شهر غزني، مسجد جامع هرات كه بوسيله ابوالفتح محمد سلطان غياث الدين غوري تهداب گذاشته شد، همه بيانگر نفاست هنري خط كوفي در دوره غزنويان وغوريان در سرزمين ما مي باشند. سلطان غياث الدين غوري كه پشتيبان برجسته هنرمندان و اديبان بود؛ دربارش محل تجمع دانشمندان مفسرین و علمای مذاهب مختلف شده بود ، در دوره سلطنتش مسجد ها، مدرسه ها و كاروانسرا هاي زيادی درافغانستان اعمار کرد .                
خـط هاي كوفي، نَسخ، ثُلث، رِقاع و مُحَقَق با فروع آنها در خراسان دیروز و افغانستان امروزمورد استفادة نسخه برداران قرار داشت. اين پنج قلم، با فروع شان در سرزمين ما انكشاف هنري يافتند و به پختگي رسيدند
     اين هنر نفيس و گـرانبهـا به وسيـله سلطانان غزنوی و غـوری تا قلب كشور هند، راه باز نمود . قران شریف موقوفه که بنام سلطان غیاث الدین ابوالفتح محمد سام نوشته و اهدأ شده است یکی از همین آثار ناب و تابناک تاریخ است که از دستبرد حوادث به جا مانده است .

تفسیر سوریانی یا تفسیر التفاسیر:
تفسیر کهن قرآن کریم به دری نوشته ابوبکرعتیق بن محمد هروی ، معروف به سورآبادی یا سوریانی ، مفسر کرّامی در قرن پنجم هـ ق میباشد .
از تاریخ تولد ابوبکر عتیق هروی یا سورآبادی و جزئیات زندگی او اطلاعی در دست نیست .  از او با عنوان «عتیق بن محمد سوریانی » و «شیخ طائفه ابی عبداللّه در نیشابور» یاد کرده است . در آن دوران کنیه ابی عبداللّه بیشتر به محمدبن کرّام ، بنیانگذار فرقة کرّامیه ، اطلاق می شده است. در آغاز سلطانان غیاث الدین و برادرش معزالدین غوری مذهب کرامیه داشتند ؛ بنابران این تفسیر به نام او قلم زده شد.
در رابطه با تفسیر سورآبادی حمدالله مستوفی در تاریخ گزیده مینویسید « السورآبادی ابوبکر عتیق بن محمد الهروی صاحب التفسیر بالفارسیه معاصر سلطان آلپ ارسلان سلجوقی ( جلوس ۴۶۵ ـ ۴۵۵ هـق ) بود. (۲)
احتمالا اصل او ازمحلی به نام سورآباد یا سوریان یا «زورآباد»، روستایی در نزدیکی تربت جام و هرات ، دانسته و گفته است که زورآباد همان سورآباد است که بتدریج بر اثر کثرت استعمال یا از طریق تبدیل حرف ز به س به این صورت در آمده است . در انتساب سورآبادی به هرات موجودیت ویژگیهای زبانیِ متعلق به لهجه هرات و [غور] که در تفسیر متذکره عمومیت دارد ؛ موجب این انتساب شده باشد
نام تفسیر سورآبادی در برخی نسخه های خطی موجود، «تفسیرالتفاسیر» آمده است . این اثر، بر مبنای نسخ خطی موجود، تفسیری بزرگ است که ظاهراً به هفت سُبع تقسیم شده است . تفسیر با حمد خدا (ج) و نعت رسول اکرم ( ص ) آغازمی شود، سپس مقدمه ای در باره تفسیر می آید و سبب دری بودن آن و اینکه مفسر به روایت کدامیک از راویان اعتماد کرده است ، شرح داده می شود، سپس از سوره حمد تا انتهای سورة ناس ترجمه و تفسیر می گردد
سورآبادی در باره سبب به دری نوشتن این تفسیر گفته است که از او خواسته اند تا نفع آن عامتر باشد و افزوده است که اگر آن را به عربی می نوشتم ، باید معلمی آن را درس می داد، در حالی که قرآن را به هیچیک از الفاظ عربی بهتر از الفاظ خود قرآن ، نمی توان بیان کرد
سورآبادی در ابتدای هر سوره ، عنوان و تعداد آیات و کلمات و حروف و محل نزول و فضیلت آن را آورده و در تفسیر آیات گاهی تمام یک آیه را یک جا، و گاه به صورت جزء جزء، نقل و ترجمه و تفسیر کرده و به مناسبتهای مختلف به اخبار و روایات و اقوال مفسران و راویان اشعار عربی استناد نموده است . او همچنین قصص مربوط به آیات را، گاهی به مناسبت یک آیه یا شأن نزول آن و گاهی در ضمن ترجمه و تفسیر آیات ، آورده و پس از ترجمة برخی آیات ، سؤال و جوابی آورده است که ناظر به مشکلی از آن آیه است .
سورآبادی در تفسیر خود از محمدبن کرّام با احترام نام برده و از وی سخنانی نقل کرده است  وی از دیگر رجال کرّامیه نیز مطالبی آورده ، از جمله از ابوعمرو مازَلی ، ابوسهل اَنماری ، محمد صابر، اسحاق مَحْمَد شاذ و به خصوص محمدبن هَیْصَم که گاه از کتاب فنون او، نیز یاد کرده است
سورآبادی در مواردی از خلفای راشدین حضرت ابوبکر صدیق (رض) ، حضرت عمر فاروق(رض) ، حضرت عثمان (رض) و حضرت علی  (رض ) و اهل بیت پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) تذکارات دارد  . (۳ )
نثر دری تفسیر سورآبادی و ترجمه او از قرآن شریف ، از نمونه های فصیح و عالی نثردری و پراز لغات و اصطلاحات فارسی دری است که سورآبادی برای عبارات و ترکیبات قرآنی بر گزیده است (۴). در حالیکه برخی دیگر زبان ترجمه و تفسیر این نسخه را بسیار کهنه می پندارد و اظهار میدارد که با زبان دری رایج قرن ششم هـ ق تفاوت بسیار دارد . ( ۵ )

مشخصات تفسیر سوریانی :
تفسیر موقوفه تربت احمد جامی شامل چهارجلد یک دوره کامل قران ، ترجمه ، تفسیر ، قصص ، اخبار و …. به قطع ۳۰ × ۳۹ سانتی متر مجموعا در حدود ۱۸۲۵ صفحه است . مجلد اول (ربع اول ) به شماره ۳۵۰۰ شامل سوره الفاتحه تا پآیان سوره الانعام ، مجلد دوم (ربع دوم) به شماره ۳۴۹۹ از سوره الاعراف تا پایان سوره الکهف ، مجلد سوم (ربع سوم) به شماره ۳۴۹۶ از سوره مریم تا پایان سوره الصافات ،  مجلد چهارم (ربع چهارم) به شماره   ۳۵۰۷ از سوره ص تا پایان قران شریف . دارای جلد چرمی قهوه ایی متأخر سرطبلدار با نقوش ضربی که قطعاتی از جلد های اصلی باقی مانده از تیماج قهوه ایی با نقوش هندسی ضربی یا گره چین  منگنه ای ( متعلق به زمان کتابت و تذهیب یعنی اواخر قرن ششم هجری قمری ) بر روی جلد های متآخر الصاق شده است .
نوع کاغذ :  بخارایی ، خط متن قران شریف مُحقق ( متوسط) و ترجمه و تفسیر به خط نسخ است .  تاريخ کتابت : قرن ششم هجری قمری ،  راقم : محمد بن علی بن محمد بن علی النيشاپوري الليثي ، تعداد سطر در هر صفحه : ۶ سطر آيات ، ۶ سطر ترجمه دری ؛ ۲۵ سطر قصص . ( ۶) در آغاز همه سوره ها (بجز سوره اول) پس از عبارت «بسمله» شمسهاي كوچك از نوع شمسه هاي پايان آيات نقش شده كه در مركز آن اسم مقدس «الله» بقلم زر و تحرير مشكي و خط كوفی نگارش شده است. (احتمالا به اين دليل كه عبارت «بسمله» در اين قرآن جزو متن و متصل به آيه اول آمده ولي در اصل درشمار آيات آن سوره بحساب نميآيد و بنابراين هنرمند مذهب قرآن بر سبيل علامت گذاري ساير آيات و با اعمال ذوق و سليقه هاي ديگر نشاني «ويژه» براي آن طراحي نموده است
. لازم به ذكر است در پايان هر سوره تا آغاز سوره بعدي شرحي در خصوص عدد آيات و كلام و حروف و نيز احاديث در فضيلت تلاوت سوره آمده است
مثال از  مجلد  ۴ قرآن شریف موقوفه مزار شيخ جامي كه بخش (ربع) پاياني آن هم محسوب ميشود، و بنابر بیان قدیر افروند ؛ داراي ويژگيهاي هنري و تاريخي خاصي است كه انصافا قلم از توصيف و ذكر همه جهات و زواياي كار قاصر است وبايد كه توفيق زيارت چنين اثر برجستهاي از هنر تذهيب و كتاب از اين قرآن كريم در فرصتي مناسب نصيب گردد .
علاوه بر كثرت و تنوع تزئينات، كيفيت كار از حيث تركيب نقش و رنگ و تناسب و هارموني چشم نواز تذهيب اين قرآن بانگاه رمزآلود و عارفانهاي كه هنرمند به كار خود دارد، مجلد چهارم را در قياس با سه ربع ديگر قرآن خاص و متمايز نموده است. بخصوص كه در اين نسخه بطور محسوسي توجه و سعي هنرمند مذهب به انعكاس هرچه بهتر و عيني تركردن جلوه «او» در بطن اين هنر مقدس در جهت به پرواز در آوردن ذهن و روح قاري و تالي قرآن بسوي باريتعالي (سيراليالله) با تكرار اسم مقدس «الله» (كلمةالله هي عليا) جلب نظر مينمايد
– در طرفين قاب مذهب سر سوره اكثر سوره ها يك يا دوبار – بعنوان مثال يكبار در سوره پنجم الشوری (عسق) و دوبار در سوره مباركه محمد (ص) – اسم مقدس الله تكرار شده است
ـ علامت «تعشير» در صفحات متعدد و منجمله (صفحات ۱۳۲، ۱۴۴ و ۱۴۸ اين نسخه) بشيوه هاي «خاص» تزئين شده است و در دايره دوم اين شمسه ها اسم مقدس الله بقلم سفيدآب و تحرير مشكي بصورت زيبايي پيرامون نقش مركزي تكرار شده است
ـ در مركز ترنج مذهب حاشيه صفحه ۱۷۱ كلمه «الملك» كه اين كلمه معمولا جزء اول عبارت «الملكلله» است بخط كوفي و قلم سفيدآب و تحرير مشكي قيد شده است
ـ پركارترين و زيباترين تزئين مربوط به اين موضوع را بايد شمسه صفحه ۳۱۲ عنوان كرد كه در مركز آن كلمه «سجده» در ميانه يك نقش كوكبي نوشته شده و گرداگرد آن شش بار تكرار «الله» در داخل كادرهاي چند ضلعي و سپس پيرامون آن يك در ميان «الملك» و «لله» در زمينه شنگرف ولاجورد به خط كوفي تكرار شده است.
مذهب مرصع با زمينه تزئين اسليمي و حواشي گره چيني، در حاشيه اول كلمه «الله» در داخل كادري كوچك مربع بقلم زر و تحرير مشكي در زمينه لاجوردي، شنگرف و سبز سيلو نقش شده است. در حاشيه باريك دوم هم اسم مقدس «الله» بقلم سفيد آب و تحرير مشكي در زمينه لاجوردي نوشته شده است. در داخل قاب مياني صفحه كتيبه هاي شامل بخشي از سوره مباركه «قدر» بقلم سفيدآب و تحرير مشكي و بخط كوفي تزئيني در «پيشاني»، و ادامه سوره (تا اواسط) در ذيل همان قاب به همان سياق مورد اشاره نگارش شده است :
در صفحه سوم متن داراي جداول زرين و الوان و دو قاب مذهب در پيشاني و ميانه صفحه ميباشد در فاصله بين دو قاب شرح عدد آيات و كلام وحروف و اختلاف آنها بروايات مختلف به عربي آمده است. در حاشيه چپ اين صفحه دو شمسه مذهب مرصع بسيار زيبا و پركار محدود به جدول زرين قرار دارد كه در مركز شمسه فوقاني عدد ۱۸۰ بحروف (مائه و ثمانون) نوشته و دور آن باتكرار «اله» (= الله) تزئين شده است. در شمسه پايين نيز عبارت «من اجزاء الستين» (شصت پاره؟) بخط كوفي ايراني و در زمينه لاجوردي و تزئين اسليمي نوشته شده است
با توجه به ناقص بودن و يا ابهام مضمون كتيبه هر دو شمسه احتمالا به قرينه تزئين اين صفحه، دو شمسه در صفحه مقابل آن وجود داشته كه همچنانكه گفته شد، فعلا موجود نيست. در بالا و پايين هر دو صفحه فوق الذكر عبارت «وقف مشهد» (در بالا) و «شيخ الاسلام احمدالجامي» (در پايين) به نشانه موقوفه بودن نسخه جداگانه نوشته شده است. علائم پايان آيات شامل شمسه هاي مذهب كوچكي است كه در موضع مناسب بين سطور قرار گرفته اند و در مركز هريك حروف ابجد به ترتيب و به عدد شماره آيه قيد شده است
علائم، «تخميس»، و «تعشير» بصورت شمسه هاي مذهب و طرحهاي تزئيني حاشيه صفحات بشيوه مجلد قبلي البته بطور محسوس پركار و متنوع و زيباتر (از حيث تنوع در نقش و تزئين و كتيبه) ميباشند
ساير علائم عبارتند از «صلواة» پنجگانه، اسباع و اجزاء و نيز «سجده» كه هريك در داخل كادرهاي مذهب و مزين به كوفي و نسخ و در موضع مناسب در حواشي صفحات نوشته شده اند. تمامي صفحات اين قرآن داراي دو ستون مجدول باريك، متصل به جدول اصلي ميباشند كه در اولي علائم و تقسيمات قرآن شریف نقش شده و ستون باريكتر بعدي علائم اختصاري بيانگر قرائت ها و رواة مختلف قرآن شریف را دربر ميگيرد كه به رنگ هاي مختلف با ذكر عناوين قراء هريك ميباشند
سرسوره تمام سوره ها  شامل كتيبه هاي مذهب ومزين به نقوش هندسي و اسليمی متنوع و با ذكر عنوان و عدد آيات سوره به قلم زر، سفيدآب و… بخط كوفي و نسخ است كه در يك سر داراي تزئين «شجيره» مذهب ميباشند ( ۷)

      

متن دعاییه و اهدأ تفسیربه سلطان غیاث الدین محمد سام :
چنانکه در آغازگفته شد این تفسیر بنام و برای مطالعه سلطان غوری اهدا گردیده بود روی این منظور ناسخ متن طویل را ضمیمه نام سلطان نمودودر پایان تفسیر به عربی به نسخه خویش افزوده است : صفحات بدرقه قرآن شامل دو صفحه مذهب و مرصع بسيار زيبا مزين به نقوش اسليمي و تزئين «شجيره» ميباشند. پس از صفحات مذهب بدرقه، ابتدا دو صفحه به دعاي ختم قرآن (هر صفحه در ۲۷ سطر. بخط نسخ و به عربي نگارش شده) اختصاص دارد كه آغاز آن بدين شرح است
فصل في فضل القرآن و اهله و تلاوته… در پايان همين صفحه آمده است
« ثم انالله تعالي قدر لكل زمان دولة ولكل دوله رجالا و لايام دولتهم آجالا فانفعهم للناس امكثهم في الملك و السلطان المعظم شهنشاه الاعظم مالك الرقاب الامم سلطان السلاطين في العالم غياث الدنيا و الدين معز الاسلام و المسلمين قاهر الكفره والملحدين قامع البدعة و المتمردين عضدالدوله القاهر، تاج المله الزاهره جلال كرامة الباهره نظام العالم ابوالفتح محمدبن سام قسيم اميرالمومنين ادام الله سلطانه وشيد بنيانه و ايد اركانه وحرس علي قرارة الملك مكانه و نصر رايته و قرن بالتوفيق رايه و اعلي اعلامه و امضي احكامه و اجزل اقسامه حيث اقعده فيمقاعد الصدق و شد به معاقد الحق هوالمركز لرايات الرحمه الربانيه المنزله علي كافة البريه هذا و لم يزل المخلصون المختصون يهدون الي سيدهم و سلطانهم و مصلح دينهم و شانهم تحف النصايح تحريا للمصالح و كانت هداياهم الي الكرام الانام و ان كانوا يستغنون عنها بفضل بصائرهم علما بان قبولهم ليس بضايرهم فكيف و هديتي الي رحل قرائته و سرير عزته هديه لم يرمثلها في الدنيا، اعني كتاب الله الذي انزل الي رسول كبير و فصلت آياته من لدن حكيم خبير.»
(ترجمه: پس خداوند متعال در هر زمان دولتي و براي هر دولتي مرداني مقدر فرمود و براي روزگار دولت ايشان نيز زمان معيني مقدر كرد. پس سودمندترين آنها براي مردم آناني هستند كه بيشتر در مسندحكومت بمانند و سلطان معظم شاهنشاه اعظم…ابوالفتح محمدبن سام… مظهر انوار رحمت الهي است كه بر همه مردم نازل شده است و اين است كه مخلصان و خواص هديه دادن تحف نصيحت و پند و اندرز را به سرورشان وسلطانشان و… در جهت نيل به مصلحتها، ادامه ميدهند و هداياي آنها به بخشندههاست با آنكه آنان به چنين هدايايي بينياز هستند و پذيرفتن آن نيز ضرري به آنها نميرساند. ولي هديه من به رحل تلاوت او ميباشد. هديهاي كه مانند آن در دنيا ديده نشده، منظور كتاب خداوند است كه بر رسول بزرگوار نازل شد و آيات آن از سوي خداي دانا نازل گشت.»

هدف راقم در تدوین و تذهیب تفسیر:
در ادامه كاتب قرآن شریف در آخرين صفحه در خصوص تدوين و تاليف اين مجموعه و منابع و ماخذ مورد استفادهاش شرحي بدين صورت نوشته است
«وارجو ان لايخلو هذاالتفسير عن عدالاعداد و الكلمات و الحروف و الوجوه و القرات و الترجمه و الفقهيات و الاخبار التي ادرجتها في اول السورمع الاسناد و في اخره مع الاجتهاد فالتفسير عن ابنعباس و الاعداد و القرات عن ابن مهران و الاخبار عن الواحدي رضي الله عنهم.»
(ترجمه: «..و اميدوارم كه اين تفسير از نظر شمارش اعداد وكلمات و حروف و قرائتهاي مختلف و ترجمه وامور فقهي و اخباري كه در اول سورهها با سند و در آخر با اجتهاد درج شده، ناقص نباشد. پس تفسير از ابن عباس و اعداد و قرائات از ابن مهران و اخبار از الواحدي رضيالله عنهم ميباشد.») همچنين كاتب نسخه درباره كيفيت و مدت زمان استنساخ و تاريخ، حتي سن خود به هنگام پايان يافتن كتابت قرآن مينويسد:
«بعد ان سردت الليل بالنهار و وصلت العفو بالاصال خمس حجج مع عزم اكيد و جهد جهيد و تقدرالنزول عن ذروة الفراغ في اصفي حله الغوافي و ابهي حالةالسلامة الي اهنا المساع للمستزيد من انتساخ هذاالمصحف المجيد بعون الله العزيز الحميد يوم الاثنين الثامن من شهر ربيع الاخر سنة اربع و ثمانين و خمسمائه حين طار شعاع الشمس من العالم شعاعا و الان اذكر القول ايهاالسلطان المعظم مجملا فليكن بالقول منعما مجملا فان كل ما اوردته و كتبتة و ترجمته و قصصته او عممته و خصصته فهو راجع الي اية من كتاب الله تعالي و هو قوله» ان الله يامر بالعدل و الاحسان و و ايتاء ذيالقربي و ينهي عن الفحشاء والمنكر و البغي يعظكم لعلكم تذكرون، و مع هذا الآية راجع الي كلمتين التعظيم لامرالله والشفقة علي خلق الله ولولا ان الله تعالي اخذ علي العلما النصحا ليبينه للناس و لا يكتمونه لم اكن في كتابة هذاالمصحف الكبيرمن المتطفلين و ما انا من المتكلفين ان هو الا ذكر للعالمين و قد بلع سني نيف وستين و الله تعالي يديم ايام السلطان المعظم و ينظر اعلامه ما طلع النيران و الله المستعان.»
(ترجمه: «… بعد از پنج حج (پنج سال) كه با عزم راسخ وكوشش خستگي ناپذير شب را به روز و صبحگاهان را به شبانگاهان رساندم، نسخه برداري اين نسخه قرآن مجيد به ياري خداوند عزيز و حميد و در روز دوشنبه هشتم ماه ربيع الاخر (سنة اربع وثمانين و خمسمائه) سال ۵۸۴ هـ ق به هنگام غروب آفتاب عالمتاب حاصل شدو اكنون اي سلطان معظم اين قول را به اين صورت خلاصه ميكنم كه هرچيزي كه آوردم و نوشتم و ترجمه كردم و داستانش را گفتم ياعام و خاص كردم، به اين آيه از كتاب خداوند متعال برمي گردد كه ميفرمايد: «انالله … علي خلق الله» و مضمون آيه راجع به دو كلمه بزرگداشت امر خدا و مهرباني بر خلق خداست. چون خداوند از علماء اندرز دهنده (عهد) گرفت كه به مردم تبيين كنند و نه كتمان و من در نوشتن اين مصحف بزرگ طفيلي و متكلف ديگران نبودم و سن من بالغ بر شصت سال و اندي ميشود و خداوند متعال روزگار سلطان معظم رامستدام بدارد و بيرق او را در اهتزاز نگاهدارد.»)
در انتها رقم كاتب به عبارت زير است :
«الكاتب اضعف عبادلله و اخلص دعاته محمدبن علي بن محمدبن علي النيشابوري الليثي غفرالله له…» اين قرآن بصورت مترجم و بدون تفسير و قصصي كه در مجلدات موصوفه پيشين در پايان سوره ميآمده، بخط نسخ كتابت شده است .(۸)

ترسیم های از سکه سلطان غیاث الدین محمد سام :
باور نکردنی است که راقم کیبه سکه طلایی « یادبود» احتمالا به خاطر یادبود دهیمن سال فتح هند بوده ؛ این سکه ده دیناری به وزن ۹۶،۴۴ گرام  منحصر به فرد در دست است که کتیبه آن برای مقایسه القاب و عناوین وی در پایان قران و سکه به شرح زیر است :
۱ ـ « محمد رسول الله ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لوکره المشرکون » « الله اعلی، لااله الا الله محمدرسول الله الناصرلدین الله امیرالمؤمنین »
۲ ـ « السلطان المعظم معزالدنیا والدیم ابوالمظفر محمد بن سام فی شهور ثمان و تسعین و خمسمایة ( ۵۹۸ هـ ق ) » « الله علی، السلطان الا اعظم غیاث الدنیا والدین ابوالفتح محمد بن سام » (۹ )
هویدا است که ترسیم سکه ده دیناری در پایان تفسیر ؛ پاداشی خواهد بود که راقم از سلطان بدست آورده ؛ اما معلوم نیست چند سکه از این ده دیناری را دریافت نموده است

   

چاپ های تفسیر سوریانی :
وقف قرآن بر مساجد و آرامگاه‏ها از رايج‏ ترين انواع وقف است که في سبيل الله و با نيت تقرب به خداوند متعال و طلب رضا و آمرزش او براي تلاوت قاريان کلام مقدس و بهره‏ مندي احيا و اموات از اجر و ثواب دنيوي و اخروي انجام مي‏شود. بنابران این تفسیر ۷۰ سال بعد از کتابت به موقوفه تربت احمد جامی اهدأ شده است .
بخش هایی از تفسیر سورآبادی در ۱۳۴۵ هـ ش به همت پرویز ناتل خانلری و در ۱۳۵۳ هـ ش به همت مجتبی مینوی ، به صورت چاپ عکسی از نسخه خطی ، منتشر شده است . همچنین ترجمه و قصه های قرآن از روی نسخة موقوفة تربت شیخ جام ، مبتنی بر تفسیر ابوبکر عتیق نیشابوری ، به اهتمام یحیی مهدوی و مهدی بیانی در ۱۳۳۸ هـ ش به چاپ رسیده است . قصه های این اثر با عنوان قصص قرآن مجید، برگرفته از تفسیر ابوبکر عتیق نیشابوری مشهور به سورآبادی به کوشش یحیی مهدوی برای نخستین بار در ۱۳۴۷ هـ ش چاپ شده است . قسمت تفسیر سورة یوسف این تفسیر را پرویز ناتل خانلری با عنوان یوسف و زلیخا بارها در تهران منتشر کرده است . محمدجاوید صباغیان ، در ۱۳۶۸ هـ ش مجموع قصه های این تفسیر را با عنوان فرهنگ ترجمه و قصه های قرآن مبتنی بر تفسیر ابوبکر عتیق نیشابوری به چاپ رسانده است . ویرایشی جدید از قصه های این تفسیر را نیز جعفر مدرس صادقی با نام تفسیر عتیق نیشابوری در ۱۳۸۰ هـ ش منتشر کرده است
تفسیر سورآبادی ، به صورت کامل به همت علی اکبر سعیدی سیرجانی تصحیح و در ۱۳۸۱ هـ ش منتشر شده است . (۱۰ )

زیرنویسها :
۱ ـ جوزجانی ـ منهاج سراج ، طبقات ناصری ج اول ، به تصحیح و حواشی و تعلیقات از پوهاند عبدالحی حبیبی ، کابل ، ۱۳۳۲ ، ص ۳۱۸ .
۲ ـ مستوفی ـ حمدالله ، تاریخ گزیده ، چاب لیدن ، ص ۸۶ .
۳ ـ معینی ـ محسن ، تفسیر سوریانی ، انسایکلوپیدیا آف اسلام
۴ ـ صفا، ذبیح الله ، تاریخ ادبیات ایران ، ج ۲، تهران ، ۱۳۵۶ ،  ص ۹۰۲
۵ ـ افروند ـ قدير، قرآن موقوفه تربت شيخ احمد جامي. مجله ميراث فرهنگي، شماره ۱۵،  تهران ، ۱۳۷۵ .
۶ ـ افروند ـ قدیر ، ایضا٬ ص ۴ .
۷ ـ افروند ـ قدیر ، ایضا ،
۸ ـ افروند ـ قدیر ، ایضا ،
۹ ـ افروند ـ قدیر ، ایضا ،

۱۰   معینی ـ محسن ، تفسیر سوریانی ، انسایکلوپیدیا آف اسلام