در رویاهایم دیدم که با نور می درخشی
تا کهکشان ها با غرور می خروشی
لیکن ابر های تیره خفاش….
آبی کمان تو را با سیاهی پوشانیده
و با باران خشم و خون
دندان های زهری خود را بر تو خمیده
و
تو با دانه های مروارید که در اغوشت است
صفای دیگری گرفتی
نگینه های الماس قلبت با نور
که
خداوند بر تو بخشیده
غبار تاریک رویت
را با چتر سپید خود از تو دور میکنند
و
به نام پاک الله
با شعار اسم تو…
و سرم فدای تو
سیلاب زهررا بر خود میخرد
لیکن
تورا همچون بچه شیره
در آغوش
محبت خویش پناه میدهد
تا تورا در قلب خود
و خود را در قلب تو
در امان نگاه دارند
چون با داشتن تو
سلسله این مروارید ها
در کهکشان ها پدید دار میشوند
به نام تو قدرت و شهرت ایشان
پیش همه کواکب آسمان ها ماندگار میشود
تویی که آنها زنجیرند
همچون آیینه یی با صفا
در خواب همدیگر تعبیر اند
تویی که میگویند منم
شیر غران وطنم
افغانستان است میهنمسارا نایاب
01.08.2014
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
تـــــــــــــــویی که منم