آرشیف

2015-11-12

عصمت الله راغب

تظاهرات 20 عقرب بی پیشنه ترین تظاهرات در تاریخ افغانستان اما…

؟

تظاهرات 20 عقرب بی پیشنه ترین تظاهرات در تاریخ افغانستان اما...

دقیقاً تظاهرات دیروز مردم افغانستان که با قاطعیت واکثریت همه اقوام بمنظور تظلم و دادخواهی از سرهای بریده هفت شهروندی افغانی در زابل همراهی می شد، در چهل سال تاریخ مردم افغانستان بی پیشینه ترین مظاهره گفته شده است.
در این مظاهره که تمام مردم افغانستان اعم از مرد و زن، پیر وجوان، خورد وبزرگ، مدنی وغیره مدنی، وکلای افغانستان، استادان دانشگاه، آگاه هان سیاسی وغیره اشتراک کرده بودند دقیقاً صلابتش سنگترین قلب های ارگ نشینان را به لرزه در آورد و شعارهای تند و تیز که از سوی مظاهره کننده ها سرداده می شد تاجای خشم حیوانیت عده ی از مقامات را نیز به همراه داشت تا این صدای مظلومیت ملت را یا با تفنگ پاسخ بگویند و یا هم با واژه ی نامانوس"تف"!
اما درباب این مظاهره عرض شود، که در ابتدا فوران احساس همگانی کتله عدالت خواهان را صد برابر ساخت و مقصود همگان از شعار خواندن وشرکت در این مظاهره تنها نه گفتن به خشونت و رسیدن به عدالت بود، دقیقاً حرکت خودجوش مردم، قوم و فرقه را نمی شناخت، هرکس حنجره ی برای عدالت خواهی شده بود، زیرا شور انسانی و هیجاناتی نا خود آگاهی مردم، انرژی بود که  به آنها قوت بیشتر می داد تا شعارهای بیشتری بخوانند و با حرکاتشان به صوب ارگ ادامه بدهند. اما آنچه که از زیر مجموع این مظاهر برای مردم ثابت شد، این بود که؛ یک تعداد یا آگاهانه یا جاسوسانه به نحوی این مظاهره ملت افغانستان را سمت و سو داده از اهداف همگانی وعمومی آن را به خواسته های مشخص انحراف بخشیدند که خواسته هایشان مسلماً از اهداف عمومی بدور بود، وقتی ملت حرف های ناگفته و معما گونه عزیز رویش و ذکی دریایی را شنیدند که صداهای عدالت خواهی عام ملت افغانستان را به ایجاد یک قول اردو در مناطق هزاره نشین و تغییر واحد اداری جاغوری از ولسوالی به ولایت عنوان کردند؛ اینجا بود که این بزرگوارها تنها ملت هزاره را در افغانستان دشمن دار ونیازمند خطاب نمودند واز سرهای بریده سربازان بدخشانی در وردوج، پاره های گوشت برادران ما در اچین ننگرهار، وهمینطور در فاریاب، قندوز و جاهای دیگر را فراموش کردند. فکر کردند که با ایجاد قول اردو و تامین امنیت در مناطق هزاره نشین دیگر داعشیان از سرزدن و تکه تکه کردن در سایر نقاط افغانستان دست می کشند، در حالیکه چنین نیست، داعش و طالب دشمن مشترک همه افغانهاست، آنهایکه خوراک شان گوشت آدمهاست، هرگز به قوم، زبان و فرقه نمی اندیشند دقیقاً تا امروز هیج قومی کمتر از قوم هزاره متضرر تر نبوده به یاد داشته باشید درد ما درد مشترک است ودشمن ما دشمن مشترک. برادران که تا امروز هرگز به دیگر ملت افغانستان در روزهای گرم و سرد درست نچسپیدند و همانها امروز یک بار دیگر دشمن را نیز مشترک محسوب نمی کنند و با این کار خود  فکر می کنند که طالب و داعش برادران اقوام دیگر است. به یاد داشته باشند، اگر خواسته های پشت پرده  را هم از نتیجه مظاهرات خیابانی مطالبه کنند بازهم به خوبی های زنده گی دست نخواهند یافت، وای از آن روزی که با ایجاد قول اردو بازهم مناطق هزاره نشین امن نشود(درحالیکه هزاره ها به یک ولایت و دو ولایت خلاصه نمی شوند) و در آن وقت که دیگر مردم هم باشما در جاده ها نخواهد ریخت، آنجاست که ما خود به آسیاب دشمن آب ریخته و تبر تیز آنها را دسته شده ایم.
قابل یاد آوری می دانم که چشم بخیل کور که از امن شدن شاهراه مناطق هزاره نشین مخالفت کند، ویاهم از تبدیل ولسوالی جاغوری به ولایت. اما هرسخن جای و هر نکته مکان دارد، فقط آنچه که بعضی عالی جنابان ازپیامد تظاهرات دیروز در پی مطالبه آن کمر بستند قطعاً قابل قبول ملت افغانستان نبود، برادران من! بگذارید این خواسته ی تان را در یک موقع دیگر مطرح کنید، حالا تامین عدالت برای ما احساسی تر وحیاتی تر از همه چیز است، ما بدون تامین عدالت سرتاسری زنده گی را در خود ممکن نمی بینیم، واز سوی دیگر گفته می توانیم که این خواسته های دیروزی عده از اعضای ستاد مظاهره کننده گان قطعاً به آرمان شهدای زابل مطابقت نداشت، لطفاً قول اردو و ولایت شدن را حالا سرجایش بگذارید زیرا درشرایط کنونی عجالتاً بدون ایجاد یک قول اردو جدید التاسیس و داشتن 34+1 ولایت می شود زنده گی کرد. اما بدون  تامین عدالت اجتماعی و رسیده گی به مشکلات مردم و بدون داشتن یک حکومت پاسخگو از راه منطق و استدلال قابل قبول، نمی توان زنده گی را ادامه داد.

راغب
کابل 21-8-94